Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
craft reimbursable supply	اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
Other Matches
reimbursable	قابل پرداخت
reimbursable personnel	پرسنل حقوق بگیر نظامی
craft	مهارت نیرنگ
craft	پیشه
craft	هنر
craft	صنعت
craft	وسیله حمل و نقل
craft	کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft	شناوک
craft	حرفه
craft	شناوه کوچک
landing craft	کرجی ساحلی
king craft	سیاست پادشاهی
assault craft	ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
king craft	سیاست
air craft	هواپیما
leech craft	پزشکی
wood craft	جنگل شناسی از لحاظ شکار
craft union	اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
mother craft	بچه پروری
To be a master of ones craft.	درفن خود استاد بودن
mother craft	مادری
king craft	کشورداری
rotor craft	هواپیمای ملخ دار
small craft	کشتیهای کوچک ضتی ب
craft guild	صنف پیشه وران
craft union	اتحادیه صنفی
small craft	کرجی ها
service craft	ناوهای خدماتی دریایی
service craft	قایق گشتی
hover craft	هاور کرافت
stage craft	فن درست کردن نمایش
state craft	سیاستمداری
hover craft	هواناو
assault craft	ناوچه نیروبر
space craft	فضاپیما
landing craft raiding	قایق هجومی
small craft warning	پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
craft revolving fund	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
tile maker's craft	کاشیگری
landing craft tank	ناو تانک پیاده کن
landing craft assault	قایق نیرو پیاده کن
can you supply our wants?	ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply and d.	عرضه وتقاضا
supply	فراورده
supply	اذوقه
supply	تدارک کردن
supply	عرضه داشتن
supply	تامین موجودی عرضه نمودن
supply	رساندن دادن به
supply	تحویل دادن
supply	تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply	اماده کردن
supply	ذخیره
supply	تهیه
supply	منبع
supply	تامین کردن
supply	عرضه
supply	اماده
supply	تدارکات
supply	موجودی لزوم
supply	تولید کردن
supply	تدارک دیدن
supply	بدل
supply	تدارکات ملزومات
supply	ذخیره کردن
supply	تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply	موجودی جایگیرموقتی
supply	تهیه کردن
supply	تحویل ذخیره
supply	فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply	رساندن
supply	تحویل دادن تغذیه کردن
supply	تکمیل کردن
national supply	عرضه ملی
supply catalog	ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply arms	یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
supply channel	نهر ابرسان
supply company	شرکت تامین کننده
supply and demand	عرضه و تقاضا
supply cable	کابل تغذیه
short supply	اماد کم یاب
power supply	منبع تغذیه
power supply	منبع انرژی
power supply	تامین کننده برق
mains supply	منبع شبکه
power supply	مبدل برق
quantity of supply	مقدار عرضه
r f power supply	منبع توان بسامد رادیویی
one day's supply	یک روز اماد
shop supply	اماد تعمیرگاهی
shop supply	وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
short supply	اماد کمبود دار
money supply	عرضه پول
supply constraints	محدودیتهای عرضه
in short supply <idiom>	نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
supply support	پشتیبانی اماد
supply support	پشتیبانی تدارکات
supply ship	ship tender
supply sergeant	درجه دارتدارکات
supply sergeant	گروهبان اماد
supply schedule	جدول عرضه
supply route	خط تدارکات راه اماد
supply route	مسیر اماد
supply route	اماد راه
supply voltage	ولتاژ ورودی
unit supply	تدارکات یکان
unit supply	تدارکات یکانی
It is in short supply.	زمینه اش دربازار کم است
supply teacher	معلمکمکی
wind supply	ذخیرهباد
supply of water	ذخیرهآب
supply duct	منبعمجرایآب
oil supply	منبعروغن
customer's supply	استفادهمشترکین
supply-side	عرضهای
unit supply	اماد یکانی
supply reserves	ذخایر امادی
supply price	قیمت تولیدکننده
supply manifest	بارنامه اقلام تدارکاتی
supply manifest	بارنامه امادی
supply management	مدیریت عرضه
supply function	تابع عرضه
supply economy	صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
supply department	کارپردازی
supply curve	منحنی عرضه
supply control	سطح اعتبارامادی
supply control	کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply-side	نمادشی
supply manuals	ایین نامههای تدارکاتی
supply of labor	عرضه کار
supply price	قیمت عرضه
supply port	درگاه تدارکاتی
supply port	درگاه تامین
supply point	نقطه تدارکات
supply point	نقطه اماد
supply pipe	لوله ابرسانی
supply party	گروه تدارکات
supply officer	افسر تدارکات
supply of money	عرضه پول
supply control	کنترل اماد
balanced supply	امادبررسی شده
elastic supply	عرضه حساس
elastic supply	عرضه انعطاف پذیر
elasticity of supply	کشش عرضه
plate supply	تغذیه صفحه
anode supply	تغذیه صفحه
energy supply	منبع انرژی
essential supply	اماد ضروری
essential supply	اماد حیاتی
current supply	منبع جریان
excess supply	عرضه اضافی
fixed supply	عرضه ثابت
fixed supply	ذخیره معین کالای فاسد شدنی
follow up supply	اماد متعاقب
follow up supply	اماد بعدی
depot supply	اماد دپویی
depot supply	اماد امادگاهی
bulk supply	اماد عمده
bulk supply	اماد به طور قوال
bulk supply	اماد با کانتینر
change in supply	تغییر عرضه
civilian supply	امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
complimentary supply	خدمات یا کلاهای مجانی
constraint of supply	محدودیت امادی
contract for supply	قرارداد جهت ارائه کالا
balanced supply	اماد متعادل شده
available supply rate	نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate	نواخت اماد موجود
day of supply	تعداد روزهای اماد
day of supply	روز امادتدارکات روزانه
automatic supply	روش خودکار اماد
automatic supply	سیستم اماد خودکار
excess supply	عرضه بیش از حد
water supply	ذخیره اب
elastic supply	عرضه با کشش
aerial supply	آماد هوایی
aerial supply	آماد از راه هوا
aerial supply	تدارکات از راه هوا
level of supply	سطح اماد
level of supply	سطح تدارکات
water supply	اب امایی
water supply	تامین اب
level of supply	سطح انبار
water supply	اماد اب
water supply	تدارک اب
water supply	ابرسانی
joint supply	عرضه مشترک
inelastic supply	عرضه بی کشش
heat supply	منبع حرارتی
total supply	عرضه کل
aggregate supply	عرضه کل
water supply	منبع اب
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
air landed supply	اماد تخلیه شده با هواپیما
the water supply of tehran	تهیه اب تهران
supply push inflation	تورم ناشی از فشار عرضه
supply price of capital	قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
Money is in short supply.	پول دربازار سخت گیر می آید (کم است )

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com