English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
crew cuts اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
Other Matches
crew جاشویان سرنشینان
crew کارکنان کشتی
crew کمک ناخدا
crew تیم پاروزنان و سکاندار
crew hands:syn
crew خدمه
crew خدمه هواپیما
crew جاشو سرنشین
crew پرسنل ناو
crew خدمه کشتی
crew کارکنان هواپیماوامثال ان
crew خدمه جنگ افزار
crew cut اصلاح سربطوری که موهاکوتاه شده وشبیه ماهوت پاک کن شود
chain crew متصدیان اندازه گیری
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
combat crew خدمه رزمی
corner crew متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
crew's room اتاقخدمه
crew quarters بخشخدمه
crew neck یقهناخدایی
skeleton crew حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
section crew دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
pit crew افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
gun's crew خدمه توپ
crew member خدمه جنگ افزار
crew member خدمه هواپیما
furnace crew کارکنان کوره
ground crew کارکنان هواپیما
ground crew متخصصین فنی ومکانیکهای هواپیما
cabin crew کارکن کابین [هواپیما]
cuts حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts چاک
cuts بریدن
cuts خاکبرداری
cuts تقلیل دادن
cuts بریده
cuts برش
cuts تخفیف بریدگی
cuts جوی
cuts کانال
cuts شکاف معبر
cuts عبور کردن گذاشتن
cuts تراش دادن
cuts کم کردن
cuts قطع کردن
cuts پاره کردن
cuts زدن
cuts گسستن چیدن
cuts گسیختن
cuts کند
cuts برش بریدگی
cuts روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
cuts درو زدن ژیمناست
cuts حذف یک قطعه از فایل
cuts فرستادن گوی هدف بیلیارد با ضربه قوسداربه زاویه تند
cuts قطعه حذف شده از فایل
cuts کات
cuts ضربه قوس دارپرتاب به پشت میله ها
cuts تغییر سمت سریع
cuts حذف بازیگر پس ازازمایش
cuts توپ قوسداربلند
The ship and all its crew were lost . کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
crew neck sweater ژاکتیقهناخدایی
crew served weapon جنگ افزار اجتماعی
crew served weapon جنگ افزار خدمه دار
cold cuts گوشت پخته سرد
wage cuts کاهش دستمزد
to draw cuts بوسیله چوبهای کوتاه وبلندقرعه کشیدن
tax cuts کاهش مالیات
short cuts راه میان بر
cold cuts گوشت سرد با پنیر یخ زده کالباس واغذیه مشابه
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
The tongue is not steel , yet it cuts. <proverb> زبان اگر چه فولاد نیست اما برنده است .
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com