Dictiornary-Farsi | cross section of a refracting telescope | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
cross section of a refracting telescope	بخشعرضیبازتابتلسکوب


Other Matches

cross section of a reflecting telescope	قسمتمورببازتابتلسکوپ
refracting telescope	تلسکوپ شکستی
refracting telescope	تلسکوپ انکساری
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section	مقطع
cross section	رویه برش
cross section	سطح مقطع عرضی
cross section	نیمرخ عرضی
cross section	سطح مقطع
cross section	سطح مقطع موثر
cross section	برش عرضی
cross section	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section	مقطع عرضی
cross-section	سطح متقاطع
absorption cross section	مقطع جذب
cross section of an airbrush	بخشعرضیرنگپاش
cross section area	سطح مقطع
shape of cross section	نیمرخ عرضی
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
circular cross section	مقطع گرد
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section of a trunk	بخشعرضیتنهدرخت
cross section of a road	بخشعرضیجاده
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
cross section of a liquid compass	قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of an embankment dam	گودالکنندهشده
cross section of an electron microscope	بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a power plant	قسمتعرضینیروگاه
cross section of a buttress dam	قسمتحایلموربسر
cross section of an arch dam	بخشعرضیهلالیسر
cross section of a gravity dam	قسمت
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
cross section of a reflex camera	قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of a hydroelectric power station	قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
refracting	منکسر کردن
refracting	بر گرداندن شکستن
refracting	انکسار
refracting	شکسته شدن نور
telescope	تلکسوپ تلسکوپ بکار بردن
telescope	تلسکوپ
telescope	دوربین
telescope	وسیلهای برای گرفتن تابشهای الکترومگنتیک
telescope	دوربین نجومی
radio telescope	رادیو تلسکوپ
telescope base	پایهتلسکوپ
radio telescope	تلسکوپ رادیویی
radio telescope	رادیوی نجومی
radio telescope	رادیوتلسکوپ
electron telescope	تلسکوپ الکترونی
panoramic telescope	زاویه یاب توپ
reflecting telescope	تلسکوپ انعکاسی
reflecting telescope	تلسکوپ بازتابی
elbow telescope	دوربین بازویی
diopter telescope	تلسکوپ دیوپتر
the penetration of a telescope	رسایی
the penetration of a telescope	دوربین
the penetration of a telescope	قوه دوربین
cross way=cross road	چهارراه
t section	عضو " T "
t section	پروفیل " T "
section out	شکستن موج بطور ناهموار
z section	پروفیل "زد"
section	نیمرخ
section	بخش قسمت
section	گروه دایره
section	دسته
section	قطعه
section	رسد
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	جوخه
section	رسددریایی یا هوایی
section	بخش
section	قسمت
section	قبضه توپ
section	رسدتوپخانه
section	شعبه
section	برشگاه
section	مقطع
section	بره
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section	برش
personnel section	کارگزینی
program section	بخش تهیه برنامه ها
personnel section	قسمت پرسنلی
control section	بخش کنترل
compact section	مقطع فشرده
ground section	بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
phantom section	خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
in the non-smoking section	در قسمت غیر سیگاری ها
conic section	مقطع مخروطی
build up section	مقاطع مرکب
box section	مقطع قوسی سکل
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
radial section	برش شعاعی
properties of section	خواص مقاطع تیرها
built up section	مقاطع مرکب
project section	بخش تهیه طرحها
project section	بخش تهیه پروژه ها
program section	بخش برنامه ها
full section	برش کامل
center section	بال میانی
gauging section	مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
longitudinal section	برش طولی
black section	گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
overflow section	قسمت سر ریز سد
crown section	برش در کلید قوس
gun section	رسدتوپ
gun section	یک قبضه توپ با نفرات
golden section	برش زرین
gauging section	برش اندازه گیری
extruded section	پروفیل اشترانق پرس
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
control section	قسمت کنترل
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
section of a strawberry	قسمتهایمختلفتوتفرنگی
half section	نیم برش
half section	نیم مقطع
horizontal section	برش افقی
oblique section	مقطع مایل
oblique section	برش اریب
oblique section	مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section	مقطع اریب
wallet section	قسمتکیفپول
tip section	قسمتنوک
section of a walnut	قسمتهایمختلفگردو
longitudinal section	نیمرخ طولی
longitudinal section	برش طولی
data section	بخش داده ها
beaded section	شیار برجسته روی گچ وچوب
flotation section	بخششناور
weaving section	منطقه همبری
weaving section	منطقه تقاطع
trough section	مقطع ناودانی
trenched section	فرم صندوقهای تو گود
trenched section	زیرگاه صندوقهای
transverse section	برش متقاطع
transverse section	مقطع عرضی
transversal section	برش عرضی
transition section	مقطع تبدیل
honeycomb section	شانهعسل
structural section	مقطع سازهای
wing section	بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
butt section	قسمتهدف
dining section	قسمتغذاخوری
main section	قسمتاصلی
pipe section	قسمتلوله
radio section	بخشرادیو
rail section	بخشریل
sagittal section	قسمتهایزیرشکم
section of a bulb	قسمتهایمختلفپیاز
coil section	مقطع بوبین
section of a hazelnut	قسمتهایمختلففندوق
section of a log	قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry	قسمتهایمختلفتمشک
standard section	پروفیل استاندارد
staff section	قطعات سمبه
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
auxiliary section	برش کومکی
rolled section	مقاطع نوردشده
root section	مقطع ریشه
rectangular section	مقطع مستطیلی
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section	قسمت جلویی
aircraft section	رسدهواپیمایی
aircraft section	قسمت هواپیمایی
regular section	پروفیل نرمال
air section	رسد هوایی
section charge	خرج چند قسمتی
section charge	خرج جزء جزء
section chief	رئیس قبضه
staff section	قسمت ستادی دسته سمبه
staff section	بخش ستادی
section of valley	نیمرخ عرضی دره
section of dike	نیمرخ راه
section leader	فرمانده رسد یا جوخه
section hand	کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
base section	بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
axial section	برش محوری
section chief	فرمانده رسد فرمانده قبضه
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
Could we have a table in the non-smoking section?	آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
section of a capsule: poppy	قسمتهایمختلفکیسه
wall stack section	بخشدودکشدیواری
section of a berry: grape	قسمتهایمختلفانگورحبهای
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
formwork at cirved section	قالب بندی در سطوح منحنی
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
data control section	بخش کنترل داده
section of a legume: pea	قسمتهایمختلفبتولات
section of a grain of wheat	قسمتهایتخممرغ
section of a silique: mustard	قسمتهایمختلفخردل
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی

cross section of a refracting telescope

بخشعرضیبازتابتلسکوب