Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (2 milliseconds)
English
Persian
crystal defect
نقص بلور
Other Matches
defect
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
in defect
ناقص
in defect
کم
in defect
دارای کاستی
defect
خطا
defect
عیب و نقص
defect
کاستی
defect
اهو
defect
عیب
defect
نقص
defect
ترک کردن
defect
مرتدشدن
defect
معیوب ساختن
line defect
دررفتگی
mass defect
نقصان جرم
mental defect
نقص عقلی
line defect
نقص خطی
option of defect
خیار عیب
point defect
نقص نقطهای
schottky defect
نقص شوتکی
conspicuous defect
نقض مشهود
conspicuous defect
عیب اشکار
lattice defect
نقص شبکه
latent defect
نقض پوشیده
deficiency and defect
کسر و نقصان
freedom from defect
بی عیبی
freedom from defect
عاری بودن ازعیب
frenkel defect
نقص فرنکل
frenkel defect
زوج فرنکل
functional defect
نقص کارکردی
dislocation defect
نقص جابجایی
insulation defect
نقص عایق بندی
insulation defect
نقص ایزولاسیون
immune defect
کمبود ایمنی
[پزشکی]
latent defect
عیب ناپیدا
compensation for defect
ارش عیب
defect description
توضیح مشکل
defect description
توضیح خرابی
defect description
توضیح عیب
defect description
توضیح نقص
defect description
توضیح اشکال
immune defect
نقص ایمنی
[پزشکی]
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
To cover up a fult ( defect , shortcoming ) .
عیب پوشی کردن
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal
شفاف
crystal
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal
بلور
crystal
زلال بلوری کردن
crystal
بلور کوارتز
crystal
کریستال
crystal
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
detecting crystal
بلور اشکارساز
host crystal
بلور زمینه
distorted crystal
بلور واپیچیده
filter crystal
کریستال صافی
host crystal
بلور میزبان
ideal crystal
کریستال ایده ال
iceland crystal
بلور ایسلند
mixed crystal
کریستال امیخته
crystal clear
واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing .
علم غیب که ندارم
crystal button
ریسهکریستالی
x cut crystal
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
single crystal
تک بلور
as clear as crystal
<idiom>
مثل اشک چشم
[زلال]
rock crystal
سنگ بلور
quasi crystal
شبه بلور
quartz crystal
بلور کوارتز
pizoelectric crystal
کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal
بلور تک والانسی
molecular crystal
بلور مولکولی
mixed crystal
کریستال مخلوط
metal crystal
بلور فلز
ionic crystal
بلور یونی
crystal drop
اشککریستالی
crystal ball
انتن رادار
crystal diode
دیود
crystal energy
انرژی بلور
crystal filter
صافی بلورین
crystal gazer
ساحر یا جادوگر
crystal gazing
بلور بینی
crystal glass
بلور
crystal grain
دانه بلوری
crystal growth
رشد بلور
crystal lattic
شبکه کریستالی
crystal lattice
شبکه بلورین
crystal lattice
شبکه بلوری
crystal diode
دیود بلوری
crystal detector
اشکارساز بلورین
crystal control
تنظیم با بلور
crystal ball
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
انتن رادار
crystal balls
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal
کریستال مایع
atomic crystal
بلور اتمی
cast crystal
بلور ریخته
colored crystal
بلور سنگین
covalent crystal
بلور کووالانسی
valence crystal
بلور کووالانسی
crystal allotropy
چند شکلی بلور
crystal axis
محور کریستال
crystal lattice
شبکه کریستالی
crystal lattice
شبکه بلور
crystal microphone
میکروفون بلوری
crystal structure
ساختار بلور
crystal pulling
بلور پردازی
crystal transducer
مبدل
crystal rectifier
دیود
crystal system
دستگاه بلور
crystal rectifier
دو قطبی بلورین
crystal set
رادیوی ترانزیستوری
crystal set
اشکارساز کریستالی
crystal set
گیرنده اشکارساز
crystal plane
سطح بلوری
crystal plane
سطح کریستالی
crystal mixer
ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator
نوسان ساز کریستالی
crystal plane
صفحه بلور
crystal pickup
پیکاپ بلورین
crystal pendant
اویز
crystal transducer
کریستالی
crystal water
اب تبلور
crystal pickup
پیک اپ کریستالی
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
interplanar crystal spacing
فاصله بین صفحهای
crystal video rectifier
یکسوکننده بلورین ویدئو
liquid crystal displays
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
burnout of a crystal rectifier
سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
crystal field theory
نظریه میدان بلور
noble gas crystal
بلور گازهای بی اثر
crystal growth affinity
رشد خواهی بلور
crystal ball stopper
گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal
بلور تغییر دهنده بسامد
hexagonal crystal system
سیستم کریستال شش گوش
inert gas crystal
بلور گازهای بی اثر
crystal frequency changer efficiency
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy
انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi
حساسیت یکسوکننده بلورین
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight.
مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com