English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
cursor control کنترل مکان نما
Search result with all words
cursor control keys کلیدهای کنترل مکان نما
Other Matches
cursor مکان نما
cursor لغزه
cursor نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
cursor گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
cursor حرکت نشانه گر به گوشه بالای سمت چپ صفحه نمایش
cursor کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor نشانه گر
cursor علامتی در صفحه نمایش که محل بعدی فاهر شدن حرف را نشان میدهد
destructive cursor عمل خواندن که در آن داده ذخیره شده پس از بازیابی پاک میشود
cursor tracking حرکت دادن مکان نما روی یک صفحه نمایش
non destructive cursor مجموعه بررسی ها که روی یک قطعه بدون آسیب دیدن انجام شود
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
destructive cursor نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند
destructive cursor نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
cursor movement keys کلیدهای جهت
cursor movement keys کلیدهای حرکت مکان نما
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control واپاد
control بازدید
control بازرسی نظارت جلوگیری
control اختیار
control کنترل کردن فرمان
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
self control خودداری
self control مسک نفس
self control کف نفس
self-control خودگردانی
self control قوه خودداری
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
self-control خویشتنداری
self-control خودداری
control بازرسی کردن
control نظارت کردن
control نظارت و ممیزی کردن
control توپزن دقیق
control کنترل بازبینی
control فرمان
control کنترل کردن
control نظارت کردن تنظیم کردن
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
control بازرسی
control کاربری
control کنترل
control نظارت
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control کنترل کردن مهار کردن
control مهار
government control کنترل دولتی
frequency control کنترل فرکانس
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
government control نظارت دولتی
mixture control کنترل مخلوط
minor control کنترل کم
minor control کنترل ضعیف
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
ground control کنترل زمینی
grid control کنترل شبکه
material control کنترل مواد
framing control پیچ تنظیم تصویر
forms control کنترل فرم ها
fiscal control نظارت مالی
fiscal control کنترل مالی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
flight control کنترل پرواز
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flood control سیل بندی
monetary control کنترل پولی
flow control کنترل جریان
fly control برج کنترل
fly control قسمت کنترل پرواز
focusing control تنظیم تمرکز
fire control کنترل یا هدایت اتش
hold control نافم همزمانی
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
linearity control نافم خطی
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
lateral control کنترل جانبی
lateral control کنترل در عرض جبهه
level control کنترل سطح
lever control کنترل اهرمی
lighting control کنترل روشنایی
light control کنترل نور
light control کنترل روشنایی
load control تنظیم با بار خارجی
lift control کنترل اسانسور
inventory control کنترل موجودی
horizontal control کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hue control پیچ فام
shading control پیچ فام
manual control کنترل دستی
ignition control کنترل احتراق
manpower control کنترل نیروی انسانی
loop control کنترل حلقه زنی
image control کنترل تصویر
indirect control کنترل غیرمستقیم
input control کنترل ورودی
intensity control پیچ رنگ
intensity control کنترل شدت
line control کنترل خط
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
control surface سطح کنترل
control words کلمات کنترلی
control zone منطقه کنترل هوایی
control zone منطقه فضای هوایی تحت کنترل
corrosion control جلوگیری و کنترل خوردگی
cortical control کنترل مغزی
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
crystal control تنظیم با بلور
damage control کنترل خسارات
damage control کنترل کردن خسارات
damage control اسیب گیری
data control کنترل داده ها
decentralized control کنترل غیر تمرکزی
control word کلمه کنترل
control wheel صفحه تنظیم کننده
control wheel صفحه کنترل
control surface سطح فرمان
control switch کلید فرمان
control system سیستم فرمان
control system سیستم کنترل
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
control transmitter دستگاههای همگرد
control unit واحد کنترل
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
control variable متغیر کنترل شده
control vehicle تانک نافم حرکت
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
delusion of control هذیان کنترل شدگی
control pannel تابلوی فرمان
digital control کنترل دیجیتالی
exchange control جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
exchange control کنترل ارزی
experimental control کنترل ازمایشی
external control کنترل خارجی
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field control کنترل میدان
fighter control کنترل شکاریها
fighter control کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
fire control اطفاء حریق
fire control جلوگیری از اتش سوزی
fire control سیستم کنترل اتش
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
exchange control نظارت ارز
exchange control کنترل ارز
direct control کنترل مستقیم
disaster control روش کنترل سوانح
disaster control روش مقابله با سوانح و بلایا
electric control کنترل الکتریکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control فرمان الکترونیکی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
engagement control کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن
erosion control جلوگیری از فرسایش
error control کنترل خطا
esi control control Index ExternallySpecified کنترل با فراست
fire control کنترل اتش
till control تنظیم با تغییر اوج
colour control کنترلرنگ
control bar میلهکنترل
control box جعبهکنترل
control deck کنترلعرشه
control keys کلیدهایکنترل
control knob دکمههایکنترل
control knobs دکمهکنترل
control pad صفحهکنترل
control room اتاقکنترل
control stand جایگاهکنترل
control valve دریچهیکنترل
detachable control کنترلقابلتفکیک
fan control تنظیممقدارخنکی
foot control کنترل پایی
climate control کنترلدما
centring control دکمهکنترلصفحه
tone control پیچ اهنگ
traffic control کنترل عبور و مرور
traffic control کنترل ترافیک
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
trigger control تنظیم با ماشه
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
visual control کنترل دید
voltage control کنترل ولتاژ
volume control پیچ صدا
volume control کنترل شدت صوت
wage control کنترل دستمزد
control towers برج مراقبت
control towers برج کنترل
fuel control کنترلسوخت
gain control کنترلصدا
identity control بازرسی شناسنامه
ticket control کنترلبلیط
tuning control کنترلصدا
wiper control سیستمبرفپاککن
It is beyond my authority(control). اینکار از اختیار من خارج است
I am not up to it . It is beyond my control. I cannot cope . از عهده من خارج است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com