Dictiornary-Farsi | dance studio | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 60 (5 milliseconds)

English	Persian
dance studio	آموزشگاهرقص- رقاصخانه


Other Matches

studio	پیشه گاه
studio	استودیو
studio	استودیو اطاق کار
studio	اطاق مطالعه
studio	کارگاه هنری
studio	هنرکده
studio	کارگاه کارخانه
studio	اتاق کار
studio floor	زمیناستدیو
studio audience	تماشاچیکهدرزمانضبطبرنامهتلویزیونیحضوردارد
photographer's studio	عکاس خانه
photographer studio	عکاسخانه
painter's studio	نقاشخانه
artist's workshop studio	کارگاه هنری
dance	رقص
dance	رقصیدن
song and dance	توضیح گریز آمیز
song and dance	توضیح واضحات
song and dance	توضیح زاید
song and dance	حرف
song and dance	رقص و آواز
belly dance	رقص شکم
barn dance	مهمانی رقص
toe dance	رقاصه روی نوک پا
dance floor	محلمخصوصرقصدر رستوران
formal dance	مجلس رقص
merry dance	شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
formal dance	بال [رقص]
Which of your tunes shall I dance?. <proverb>	به کدام سازت برقصم ؟.
song and dance <idiom>	دلیل آوردن
dance to a different tune <idiom>	نوع گفتارونوع رفتارراتغییر دادن
dinner dance	میهمانیرقص
toe dance	رقص روی نوک پا
tea dance	مهمانی چای ورقص
tea dance	ته دانسان
snake dance	رقص مارپیچی
round dance	والتز
round dance	رقص چوبی
pyrrhic dance	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
to lead one a dance	گربه رقصاندن
lead one a dance	گربه رقصاندن
ghost dance	رقص ارواح
free dance	قسمت ازاد مسابقه رقص بااسکیت
square dance	رقص محلی امریکا
square dance	رقص چوبی
step a dance	رقصیدن
tap dance	نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
sword dance	اجرای رقص در اطراف شمشیر
sword dance	رقص شمشیر
to step a dance	پای کوبیدن
to step a dance	دست افشاندن
to step a dance	رقصیدن
step a dance	پای کوبیدن
step a dance	دست افشاندن
dance skating	رقص دونفره زن و مرد
saint vitus's dance	داء الرقص
This new dance at the discotheques is all the rage .	این رقص جدید دردیسکو تک ها مد روز شده است
saint vitus's dance	کره
To play ducks and drades with someone. To stall someone . To lead somebody a pretty dance.	کسی را سر دواندن