English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
danger signal اژیرخطر
Search result with all words
Red light is a signal for danger . چراغ قرمز علامت خطر است
Other Matches
danger به خطر افتادن
to p anyone through danger کسی را از خطر رهایی دادن
danger خطر
danger bearing سمت خطرناک
danger bearing سمت خطر
There's no danger of that happening again. خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
danger buoy بویه خطر
danger close خطر نزدیک
danger close خطرنزدیک است
danger was imminent خطر نزدیک بود
danger area منطقه خطرناک
Better face in danger once than to be always in da. <proverb> مرگ یکدفعه شیون یکدفعه.
smell danger <idiom> از خطری پیش آگاه شدن [اصطلاح مجازی]
danger of flooding خطر سیل
danger sticks نانچیکوهات [ورزش] [کونگ فو]
Our lives are in danger. جانمان درخطر است
danger money مزدوحقالزحمهانجام کاریخطرناک
danger space فضای خطرناک
danger space فضای هوایی خطرناک
lead out of danger با راهنمایی از خطر رهانیدن
i reck not of danger من باکی از خطر ندارم
liable to danger در معرض خطر
subjected to danger در معرض خطر
to guard against danger مواظب خطر بودن
reckless of danger بی پروا ازخطر
safe from danger محفوظ از خطر
to incur danger خودرادر خطر انداختن
to incur danger درخطر افتادن
danger area منطقه خطر
danger was imminent خطر تهیدمیکرد
danger zone منطقه خطر
to rush any one into danger کسیرا بخطر کشانیدن
to redress danger جبران خسارت کردن
i warned him of danger او را از خطراگاهی دادم
isolated danger mark علامتعایقدارخطر
danger warning level حداقل موجودی
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
I stayed in concealment until the danger passed. خودم را پنهان کردم با خطر گذشت
i signal پیام ای
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
q signal پیام کیو
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal سیگنال
signal رسته مخابرات
signal علامت راهنمای خودرو
signal علامت نشانه
signal مخابره کردن
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal مخابره کردن علامت دادن
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal علامت
signal نشان راهنما
signal اشکار مشخص
signal با علامت ابلاغ کردن
signal با اشاره رساندن
signal خبردادن
signal علامت دادن
signal نشانه
signal پیام
signal اخطار
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal سیگنال علامت دادن
signal ارسال پیام به کامپیوتر
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal نشان
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal generator سیگنال ژنراتور
signal generator سیگنال مولد
signal generator پیام ساز
signal generator علامت زا
signal lamp لامپ سیگنال
signal lamp لامپ خبر دهنده
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal letters معرف
signal security تامین مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
signal level سطح علامت
signal level سطح سیگنال
signal fidelity وفاداری علائم
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز پیام
signal communications ارتباط و مخابرات
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal communications ارتباطات مخابراتی
signal corps رسته مخابرات
signal corps قسمت مخابرات
signal flag پرچم مخابراتی
signal detection علامت یابی
signal distance فاصله علامتی
signal voltage ولتاژ سیگنال
signal electrode الکترد پیام ساز
signal element عنصر علامتی
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
signal bridge پل مخابرات ناو
signal man متصدی علائم
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
start signal علامت شروع
synchronizing signal پیام همزمان ساز
telegraph signal علامت تلگرافی
light signal علامتنور
warning signal علامت خطر
warning signal علامت اعلام خطر
visual signal علامت بصری
video signal سیگنال ویدئویی
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
traffic signal نشانه روشن
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
points signal نقاطعلامتدار
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ ورودی
signal man دیدبان
signal normalization هنجارسازی علامت
video signal پیام ویدئو
sound signal علائم صدا
signal of distress شلیک خطر
signal panel پرده مخابرات
signal regeneration باززایی علائم
signal gantry علامتزیرپلی
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal services خدمات مخابراتی
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
signal strength شدت صوت
signal tracing ردگیری پیام
signal transformation ترادیسی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
cut off signal علامت قطع
signal center مرکز مخابرات
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal علامت رقمی
digital signal سیگنال دیجیتالی
audible signal علامت سمعی
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal علامت توانا سازی
error signal سیگنال خطا
first signal system دستگاه علامتی اول
flash signal علامت فلاش
flash signal سیگنال فلاش
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
fog signal علامت مه
fog signal علایم مه
disconnect signal علامت انفصال
control signal علامت کنترل
communication signal سیگنال مخابراتی
command signal علامت فرمان
acoustic signal سیگنال صوتی
acoustic signal علامت صوتی
advisory signal علامت هشدار
advisory signal علامت یادآوری کننده
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
alarm signal علامت اژیر خطر
analog signal علامت قیاسی
blanking signal پیام خاموشی
brightness signal پیام روشنایی
busy signal علامت اشغال
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
signal box توقف گاه متصدی علائم
chrominance signal پیام رنگ تابی
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
clock signal علامت زمان سنجی
ghost signal تصویر دوگانه
grid signal سیگنال شبکه
visual signal علایم بصری
request signal علامت درخواست
operating signal سیگنال دستگاه
line signal سیگنال خط
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
reference signal سیگنال مرجع
main signal سیگنال اصلی
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
picture signal سیگنال تصویر
picture signal علامت تصویر
monochrome signal پیام تکرنگ
morse signal سیگنال مورس
intelligence signal پیام خبری
second signal system دستگاه علامتی دوم
input signal سیگنال اولیه
signal axis محور مخابرات
signal bridge پل مخابره ناو
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
hooting signal سیگنال اتومبیل
signal axis محورارتباطات
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
implusing signal سیگنال ضربهای
guard signal علامت نگهبان
input signal سیگنال ورودی
signal background plate صفحهپشتعلامت
carrier color signal پیام رنگ تابی
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگی حامل
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com