Dictiornary-Farsi | data movement time | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
data movement time	زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک


Other Matches

time series data	امار سریهای زمانی
movement	گردش جابجا کردن تحرک
movement	حرکت دادن
movement	حرکت
movement	نهضت
movement	وزن ضرب
movement	گردش
movement	تغییرمکان
movement	تکان
movement	جنبش
movement	فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
movement	تغییر دادن محل چیزی
peristaltic movement	جنبش کرم وار
uniform movement	جنبش یکسان
turning movement	احاطه دورانی
movement to contact	حرکت به تماس
movement to contact	حرکت به اخذ تماس
initial movement	نهضت اول پیشقدمی
intentional movement	حرکت عمدی
revivalist movement	جنبش دوباره دایر کردن آداب و سبک قدیمی
revivalist movement	جنبش اصول بیداری مذهبی
peristaltic movement	حرکت دودی
voluntary movement	حرکت ارادی
offensive movement	حرکت تهاجمی شمشیرباز
induction movement	دستگاه اندازه گیری القائی
initial movement	نخستین اقدام
movement table	جدول حرکت ستونهای موتوری
movement response	پاسخ حرکت
movement pattern	انگاره حرکتی
linear movement	حرکت خطی
labor movement	نهضت کارگری
missing movement	غیبت از ستون نظامی
missing movement	ترک ستون نظامی
ease of movement	مانور
turning movement	حرکت دورانی
motor movement	عمل حرکتی
movement along a curve	حرکت در روی یک منحنی
movement control	کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
movement credit	نوبت حرکت
movement credit	وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
movement order	دستور حرکت
movement pattern	الگوی حرکتی
mass movement	جنبش تودهای
physical movement	حرکت بدنی
tactical movement	حرکات تاکتیکی
delta movement	حرکت دلتا
downward movement	حرکت رو به پایین
ease of movement	سهولت
ease of movement	سهولت حرکت راحتی مانور
saccadic movement	حرکت جهشی
labor movement	جنبش کارگری
road movement	حرکات روی جاده
road movement	راهپیمایی
movement off-the-ball	بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
tactical movement	نقل و انتقال نظامی
an onward movement	جنبش سوی پیش
support movement	تغییر مکان تکیه گاه
brownian movement	حرکت براونی
Aesthetic Movement	[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
capital movement	حرکت سرمایه
actual movement	حرکت حقیقی
absolute movement	حرکت مطلق
rhytmic movement	حرکت موزون
retrograde movement	عملیات عقب روی
women's movement	تلاشبرایتحققآزادیزنان
pincer movement	حملهدوطرفهبصورتهمزمان
forced movement	حرکت اجباری
expressive movement	حرکت بیانگر
administrative movement	حرکت اداری
reform movement	جنبش یا نهضت برای اصلاحات
relative movement	حرکت نسبی
retrograde movement	حرکات به عقب
physical movement	حرکت جسمانی
human movement	حرکت انسان
gamma movement	حرکت گاما
air movement of patients	ترابری بیماران از طریق هوا
air movement column	ستون هوایی
air movement of patients	ترابری هوایی بیماران
road movement table	جدول حرکت و راهپیمایی
air movement column	ستون حرکت هوایی
arsonval meter movement	سنجه ارسنوال
free movement of capital	ازادی جابجایی سرمایه
air movement section	قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
cursor movement keys	کلیدهای حرکت مکان نما
freight movement [American E]	حمل و نقل بار
freight movement [American E]	رفت و آمد بار
fine miscle movement	حرکت فریف عضلانی
cursor movement keys	کلیدهای جهت
dog leg movement	حرکت زیگزاگی
Have you had a blowle movement today ?	شکمتان امروز کار کرده ؟
commercial water movement	حمل و نقل با کشتیهای شخصی
commercial water movement	حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
commercial air movement	پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
air movement section	قسمت حرکات هوایی
road movement graph	گرافیک راهپیمایی
positive movement reflex	بازتاب حرکت گرایشی
daily movement summary	خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
negative movement reflex	بازتاب گریز
road movement table	جدول راهپیمایی
road movement graph	منحنی مسیر راهپیمایی
I'll let you know when the time comes ( in due time ) .	وقتش که شد خبر میکنم
data	سوابق دانسته ها
data	مختصات
data	اطلاعات
data value	مقدار داده
data	داده
data	داده ها
data	ارقام
data	مفروضات
data	دادههای اماری
data	سوابق عناصر داده ها
data name	نام داده
t data	دادههای ازمون
known data	عناصر تیرمعلوم
known data	عناصر معلوم
data integrety	صحت
data item	موارد ذکرشده در اطلاعات
data cell	یاخته داده
data integrety	تمامیت داده ها
data insertion	ورود داده ها
data insertion	درج داده ها
data integrety	ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data link	پیوند دادهای
data input	داده ها
data item	واحد داده
data item	قلم داده ها
data item	جزئیات اطلاعات
data item	قلم داده
data librarian	بایگان داده
data line	خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data integrety	جامعیت داده
data leakage	جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data level	سطح داده
data link	محور مخابرات
data link	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link	راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data modem	modem
data modification	اصلاح داده ها
data carrier	حامل داده
data organization	سازمان داده ها
data origination	اساس داده
data origination	سرچشمه داده ها
data origination	سر منشاء داده ها
data packet	منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet	نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter	رسام داده ها
data model	مدل داده
data mile	میل
data mile	میل دریایی
data link	پیوند داده
data logging	ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management	مدیریت داده ها
data manipulation	دستکاری داده ها
data mask	نقاب داده ها
data medium	داده رسان
data medium	رسانه داده ها
data link	اتصال داده
data plotter	رسم کننده داده ها
data diddling	روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
data conversion	تبدیل داده ها
data link	تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data control	کنترل داده ها
data concentration	تمرکز داده
data compression	متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
data compression	متراکم سازی داده ها
data compaction	فشردگی داده ها
data encryption	حفافت داده
data entry	ثبت داده ها
data compaction	داده فشاری
data communication	مخابره داده ها
data communication	ارتباط داده ها
data communication	داد وستداطلاعات
data directory	فهرست راهنمای داده ها
data display	داده نما
data display	داده نمایی
data division	قسمت
data editing	ویرایش داده
data dictionary	فهرست داده ها
data element	عنصر داده
data element	عناصر اطلاعات
data element	جزئیات اطلاعات
data dictionary	فرهنگ داده ها
data dictionary	لغت نامه داده
data descriptor	توصیف گر داده ها
data deletion	حذف داده ها
data definition	تعریف داده
data entry	داده دهی
data entry	ثبات داده ها ورود داده ها
data flow	روند داده ها
data format	قالب داده ها
data gathering	گرد اوری داده ها
data center	مرکز داده ها
data gathering	جمع اوری داده ها
data gathering	جمع اوری داده
data handling	داده گردانی
data hierarchy	سلسه مراتب داده ها
data cell	سلول داده
data cell	سلول
data hierarchy	سلسله مراتب داده ها
data import	ورود داده