Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 143 (7 milliseconds)
English	Persian
deed of sale	بیع نامه
deed of sale	سند فروش
Other Matches
deed	عمل
deed	در CL به سندرسمی اطلاق میشود که نوعا" جهت انتقال اموال غیرمنقول به کار میرود عمل کردار
deed	قرارداد
deed	فعل
deed	کردار
deed	کار
deed	قباله
deed	سند باقباله واگذار کردن
deed	سند
deed	مدرک
concession deed	امتیاز نامه
deed of poll	سند بدون رونوشت
deed of partnership	قرارداد مشارکت
deed of gift	هبه نامه
deed of endowment	وقف نامه
deed of covenant	پیمان
deed of covenant	قرارداد
deed of conveyance	صلح نامه
deed of assignment	سند واگذاری اختیارات
title deed	سند مالکیت
deed of assignment	مدرک صلاحیت قانونی
deed of transfer	انتقال نامه
purchase by a deed	با سند خریدن
official deed	سند رسمی
in word and deed	درگفتارو عمل
i deed it my duty to	وفیفه خود می دانم که
private deed	سند خصوصی
deed under private	سند عادی
deed under private	سند غیر مصدق
deed partnership	شرکتنامه
deed of trust	سنداستیفای دین از ملک رهنی
deed of trust	سند تودیع امانت
deed of transfer	سند انتقال
purchase by a deed	قباله کردن
title deed	اسناد مالکیت
deed box	گاوصندوقمخصوصاسنادمهم
word and deed	گفتاروکردار قول وفعل
alms deed	صدقه
alms deed	خیرات
alms deed	احسان
title deed	قباله مالکیت
deed poll	تغییر نام
abstract a deed	قباله ایی را خلاصه کردن
deed under private seal	سند غیر مصدق
deed under private seal	سند عادی
operative part of a deed	قسمت اصلی سند
deed under private signature	سند عادی
for sale	فروشی
sale	بیع
sale	قابل فروش
sale	حراج
sale	بازار فروش
sale	فروش
on sale	در معرض فروش گذاشته شده
on sale	فروشی
rummage sale	حراج هدایای تقدیمی بکلیسابرای امور خیریه
sale manager	مدیر فروش
sale price	قیمت فروش
sale forecast	پیش بینی فروش
sale department	قسمت فروش
public sale	حراج
public sale	مزایده
sale by auction	فروش به وسیله حراج
sale department	بخش فروش
sale by auction	حراج
sale commission	کارمزد فروش
put up for sale	به معرض فروش گذاشتن
revocable sale	بیع شرط
revocable sale	بیع غیر قطعی
sale maximization	به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
sale or return	فروش یا عودت
sale quota	سهمیه فروش
sale short	پیش فروش کردن
sale tax	مالیات بر فروش
short sale	پیش فروشی
short sale	معامله سلف
short sale	بیع سلف پیش فروشی
short sale	سلم
spot sale	فروش نقد
spot sale	فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
the proceeds of the sale	وجوهی که از فروش بدست می اید
to expose to sale	درمعرض فروش گذاشتن
to put to sale	بمعرض فروش گذاشتن
sale or return	فروش یااعاده
sale price	قیمت حراج
short sale	سلم فروشی
sale short	معامله سلف کردن
white sale <idiom>	حراج حوله ،پارچه کتان
jumble sale	فروشگاهخیریهلوازم دستدوم
whole sale trade	عمده فروشی
whole sale dealer	عمده فروشی
white sale	فروش ملافه و اجناس ذرعی
the proceeds of the sale	پولی که از محل فروش بدست می اید
at the moment of the sale	حین البیع
consequence of a sale	اثار بیع
contract of sale	قرارداد فروش
contract of sale	عقد بیع
credit sale	فروش نسیه
credit sale	اعتبار در معامله
credit sale	فروش قسطی
credit sale	فروش غیرنقدی
credit sale	نسیه فروختن
credit sale	بیع نسیه
conditions of sale	شرایط اساسی معامله
conditional sale	بیع شرط
cash sale	بیع نقد
at the time of the sale	حین البیع
at the point of sale	در نقطه فروش
auction sale	مزایده فروش
auction sale	فروش به وسیله حراج
bill of sale	صورت فروش
bill of sale	فاکتور
bill of sale	سند فروش
bill of sale	بیع نامه
cash sale	فروش نقدی
fire sale	فروش مال التجاره حریق زده
irrevocable sale	بیع منجز
object of sale	مبیع
object of sale	کالا
object of sale	مثمن
offer for sale	پیشنهاد جهت فروش
particulars of sale	اوصاف مبیع
particulars of sale	شروط و مواعدعقد بیع
point of sale	سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
point of sale	محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
irrevocable sale	بیع قطعی
invalid sale	بیع فاسد
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
forced sale	فروش قانونی
clearance sale	فروش به منظور تصفیه حراج
forward sale	پیش فروش
forward sale	نسیه فروختن
forward sale	بیع سلف
forward sale	بیع سلم
forced sale	فروش اجباری
Are there any houses for sale in these parts?	این طرفها خانه فروشی پیدا می شود ؟
car boot sale	فروشاجزایکوچکاتومبیل
auction sale without reserve	فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
sale on a large scale	فروش زیاد
point of sale terminal	ترمینال فروش اطلاعات
sale of coins against other coins	بیع صرف

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com