Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
demand processing |
پردازش بر اساس نیاز |
|
|
Other Matches |
|
background processing |
پردازش زمینهای |
command processing |
پردازش دستورالعمل |
processing program |
برنامه پردازش |
processing program |
برنامه پردازشی |
processing of the order |
انجام سفارش |
processing element |
عنصر پردازشی |
priority processing |
پردازش اولیه |
simultaneous processing |
پردازش همزمان |
continuous processing |
پردازش پیوسته |
cooperative processing |
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند |
priority processing |
اولویت پردازی |
post processing |
پس پردازش |
processing symbol |
علامت پردازش |
processing unit |
واحد پردازش |
background processing |
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند |
background processing |
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد |
batch processing |
دسته پردازی |
batch processing |
پردازش دستهای |
batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
processing unit |
واحد پردازنده |
processing unit |
واحدپردازشگر |
call processing |
فراخوان پردازی |
post processing |
پس پردازی |
picture processing |
پردازش تصویری |
text processing |
پردازش متن |
in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
image processing |
پردازش تصویر |
image processing |
تصویر پردازی |
geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
foreground processing |
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند |
foreground processing |
پردازش پیش صحنی |
file processing |
پردازش فایل |
file processing |
پرونده پردازی |
document processing |
متن پردازی |
document processing |
پردازش مدرک |
distrubuted processing |
پردازش توزیعی |
information processing |
تقویم اخبار |
information processing |
نتیجه گیری ازاخبار |
parallel processing |
پردازش موازی |
overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
overlap processing |
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی |
nonoverlap processing |
نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد |
nonoverlap processing |
روشی که به وسیله ان خواندن |
list processing |
پردازش لیست |
list processing |
لیست پردازی |
inquiry processing |
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان |
interactive processing |
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای |
information processing |
پردازش اطلاعات |
direct processing |
پردازش مستقیم |
random processing |
با دست یابی تصادفی |
data processing |
تهیه و تولیداطلاعات |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
data processing |
امایش اطلاعات |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
serial processing |
پردازش سری |
data processing |
پرورش اطلاعات |
data processing |
تهیه اطلاعات |
serial processing |
پردازش نوبتی |
data processing |
مرتب کردن داده ها |
data processing |
پردازش داده ها |
data processing |
داده پردازی |
remote processing |
پردازش از راه دور |
transfer processing |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
word processing |
پردازش کلمه |
random processing |
پردازش تصادفی |
random processing |
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده |
concurrent processing |
پردازش همزمان |
transaction oriented processing |
پردازش تغییرگرا |
string processing languages |
زبانهای پردازش رشته |
order processing time |
مدت انجام سفارش |
mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |
order processing time |
زمان انجام سفارش |
data file processing |
پردازش فایل داده |
natural language processing |
پردازش زبان طبیعی |
word processing operator |
متصدی پردازش کلمه |
word processing center |
مرکز پردازش کلمه |
list processing langauge |
زبان لیست پردازی |
multiple job processing |
پردازش چند کاره |
list processing langauge |
زبانهای پردازش لیست |
information processing center |
مرکز پردازش اطلاعات |
dispersed data processing |
پردازش اطلاعات به صورت توزیعی |
distributed data processing |
داده پردازی توزیعی |
distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
digital signal processing |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
distributed data processing |
پردازش داده توزیع شده |
oil processing area |
منطقهپردازشنفت |
word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
word processing supervisor |
نافر پردازش کلمه |
information processing carriculum |
دوره پردازش اطلاعات |
information processing machine |
computer |
information processing systems |
نظامهای خبرپردازی |
word processing society |
انجمن پردازش کلمه |
word processing program |
برنامه پردازش کلمه |
integrated data processing |
پردازش داده مجتمع |
direct access processing |
پردازش به روش دستیابی مستقیم |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
data processing center |
مرکز داده پردازی |
computer processing cycle |
چرخه پردازش کامپیوتر |
automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
unit central processing |
واحد پردازش مرکزی |
centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
central processing unit |
واحدپردازنده مرکزی |
central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
business data processing |
داده پردازی تجاری |
businedd data processing |
داده پردازی تجاری |
administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
scientific data processing |
پردازش داده علمی |
scientific data processing |
داده پردازی علمی |
remote batch processing |
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور |
real time processing |
پردازش بلادرنگ |
automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
data processing center |
مرکز پردازش داده |
data processing center |
مرکزداده پردازی |
data processing technology |
تکنولوژی پردازش داده |
decentralized data processing |
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی |
decentralized data processing |
پردازش داده نامتمرکز |
data processing manager |
مدیر پردازش داده |
data processing system |
سیستم پردازش داده |
stacked job processing |
پردازش پشته یی |
data processing curriculum |
دوره تحصیلات پردازش داده |
data processing management |
مدیریت پردازش داده |
data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
automatic data processing system |
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری |
canadian information processing society |
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات |
data processing management association |
انجمن مدیریت پردازش داده |
electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
to be in demand |
طالب داشتن |
to be in demand |
خریدارداشتن مطلوب بودن |
on demand |
بنا به تقاضا |
on demand |
به در خواست به مجرد تقاضا |
on demand |
عندالمطالبه |
demand [of] |
درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از] |
demand |
احتیاج |
demand |
نیاز |
demand |
تقاضا برای انجام چیزی |
demand |
درخواست |
demand |
مطالبه تقاضا کردن |
demand |
مطالبه |
demand |
خواستارشدن |
demand |
تقاضای خرید کالا |
demand |
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن |
demand |
جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد |
demand |
انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی |
demand |
تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند |
demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
demand |
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد |
demand |
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن |
demand |
تقاضا |
demand |
درخواست مطالبه |
demand |
طلب |
demand |
تقاضا کردن تقاضا |
demand |
خواست |
demand |
نیاز |
demand |
مطالبه کردن |
demand |
درخواست کردن |
demand |
نیاز احتیاج |
demand |
تقاضا کردن |
demand code |
شماره رمزبرگ درخواست |
planned demand |
تقاضای برنامه ریزی شده |
peak demand |
بیشترین تقاضا |
demand accommodation |
تعدیل درخواستها |
payable on demand |
پرداخت عندالمطالبه |
demand accommodation |
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار |
offer and demand |
عرضه و تقاضا |
demand factor |
ضریب تقاضا |
demand curve |
منحنی تقاضا |
demand factors |
عوامل تقاضا |
demand factors |
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد |
national demand |
تقاضای ملی |
demand factors |
جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر |
demand factors |
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه |
measurement of demand |
تخمین تقاضا |
measurement of demand |
اندازه گیری تقاضا |
demand elasticity |
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا |
demand elasticity |
کشش تقاضا |
demand deposit |
سپرده جاری |
demand deposit |
سپرده دیداری |
demand deposit |
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد |
demand code |
رمز درخواست |
composite demand |
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی |
total demand |
تقاضای کل |
we demand p in our contract |
ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم |
peak demand |
حداکثر تقاضا |
To demand ones right. To get ones due. |
حق کسی را خواستن ( گرفتن ) |
within three days of demand |
در طی سه روز پس از تقاضا |
to make a demand on somebody |
مطالبه کردن از کسی |
information on demand |
اطلاعات با تقاضا |
to meet a demand |
تقاضایی را براوردن |
elastic demand |
تقاضای کشش دار |
composite demand |
تقاضای مرکب |
complementary demand |
تقاضای تکمیلی |
complementary demand |
تقاضای مکمل |
change in demand |
تغییر تقاضا |
quantity of demand |
مقدار تقاضا |
replacement demand |
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل |
aggregate demand |
تقاضای کل |
supply and demand |
عرضه و تقاضا |
demand paging |
صفحه بندی تقاضا |