English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
dense traffic ترافیک سنگین
Other Matches
dense چگال
dense غلیظ
dense متراکم
dense انبوه احمق
dense خنگ
dense تراکم
dense انبوه
dense fog مه بس غلیظ
dense list لیست متراکم
dense ignorance نادانی زیاد
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
dense fog مه چگال
dense index لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
dense ignorance جهل مرکب
dense graded mix مواد اغشته شده بسته
dense graded mix اغشته تو پر
dense binary code کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
dense tar surfacing بتن قطرانی
dense binary code رمزدودویی متراکم
traffic عبور و مرور
traffic داده پیام دریافتی
two-way traffic محلعبوردوطرفه
through traffic امد و رفت ترانزیتی
through traffic شد امد ترانزیتی
through traffic عبور یکسره
one-way traffic عبوریکطرفه
traffic شد وامد
through traffic ترافیک ترانزیتی
traffic امد وشد رفت وامد
traffic مبادله کالا
traffic تجارت
traffic تجمع مدافعان
traffic تجارت غیرقانونی
traffic امد و شد
traffic ترافیک
traffic رفت و امد
traffic امد و رفت
traffic تردد کردن
traffic امد وشدکردن
traffic مخابره
traffic کالا
traffic داد وستدارتباط کسب
traffic عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic حرکت سیر
traffic امد و شد حمل و نقل
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic تجارت هدایت شده
traffic انتقال دریانوردی
traffic تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic نقل
traffic گذشتن
traffic رفت و امد وسایل نقلیه
traffic اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic circles دایرهی یک طرفه
air traffic رفت و آمد هواپیمایی
traffic warden فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
merging traffic ترافیکخیابانفرعیاتوبان
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic designer نقشه کش رفت و امد
traffic lanes خطترافیک
traffic jam ترافیکوراهبندانسنگین
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
traffic circle دایرهی یک طرفه
transit traffic عبور ترانزیتی
traffic volume بار شد و امد
traffic sign تابلو نشانه گذاری
traffic sign لوحه نشانه گذاری
traffic sign تابلو علایم
traffic release ساعت عبور ازاد خودروها
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic peak تیزه شد امد
traffic peak حداکثر عبور و مرور
traffic paint خط کشی راه
traffic sign علامت عبور و مرور
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic volume حجم امد و شد
traffic stud گلمیخ چهارگوش
traffic stud سنگ راه
traffic stream جریان رفت و امد
traffic stream جریان امد و شد
traffic signal نشانه روشن
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic lane خط شد امد
to open something to [the] traffic چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
to be closed to [all] traffic برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
to regulate the traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
moving traffic ترافیک در حال حرکت
turning traffic ترافیک پیچ دار
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
street traffic ترافیک [جاده]
to direct traffic through ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic lane یک خط جاده برای یک مسیر
The traffic is heavy. ترافیک سنگین است.
heavy traffic ترافیک سنگین
stop-and-go traffic ترافیک سپر به سپر
traffic congestion راهبندان سنگین
outgoing traffic جاده به راستای بیرونی
incoming traffic جاده وسایل که می آیند
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
There is heavy traffic. ترافیک سنگین است.
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
inbound traffic مسیر خارج از کشور
induced traffic ترافیک القایی
motor traffic رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
public traffic رفت و امد همگانی
railway traffic امد و شد راه اهن
railway traffic عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
road traffic رفت و امد خیابان
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
bus traffic عبور و مرور اتوبوسها
road traffic امد وشد خیابان
motor traffic رفت و امداتومبیلها
telecommunication traffic ترافیک ارتباطات
traffic light چراغ راهنمایی
inbound traffic مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
density of traffic تراکم رفت و امد
density of traffic تراکم ترافیک
density of traffic پر پشتی امد و شد
container traffic تراکم حمل و نقل کانتینرها
eligible traffic عبور و مرور مجاز
eligible traffic حد عبورمجاز مسیرها
freight traffic رفت و امد بار
generated traffic شد امد ایجادی
gyratory traffic امد و شد چرخنده
gyratory traffic شد امدچرخشی
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
traffic lights چراغ راهنمایی
telecommunication traffic ترافیک مخابرات
telephone traffic ترافیک تلفنی
traffic density تکاشف عبور و مرور
traffic density تراکم عبور و مرور
traffic density شدت عبور و مرور
traffic density تراکم امد و شد
traffic density فشار امد وشد
traffic density سنگینی شد امد
traffic density پرپشتی شد امد
traffic flow کشش ترافیک
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic induit ترافیک القایی
traffic induit شد امد القایی
traffic intensity شدت عبور و مرور
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic lane مسیر عبور و مرور
traffic cut گره شد امد
traffic court دادگاه تخلفات رانندگی
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic control کنترل ترافیک
traffic control کنترل عبور و مرور
tidal traffic شد امدنابرابر
tidal traffic امد و شد ناقرینه
traffic court دادگاه عبور و مرور
local traffic رفت و امد محلی
bus traffic رفت و امد اتوبوسها
traffic court دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic cut تقاطع دو جریان عبور و مرور
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
to regulate the flow of traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
rush-hour traffic ساعت شلوغی ترافیک
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
broken traffic line خط چین برای امد و شد
broken traffic line خط گسسته برای امد و شد
air traffic section قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
goods traffic [British E] حمل و نقل بار
goods traffic [British E] رفت و آمد بار
air traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
air-traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
rush-hour traffic وقت شلوغ رفت و آمد
traffic on public roads ترافیک [جاده]
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
daylight traffic line خط منع ایاب ذهاب روزانه
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
domestic air traffic رفت وامد هواپیماهای داخلی
high speed traffic ترافیک سریع
high speed traffic رفت و امدسریع
high speed traffic امد شد سریع
to block [hold up] (the) traffic جلوی رفت و آمد را گرفتن
piggy back traffic حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
road traffic offences جرائم راهنمایی و رانندگی
traffic signals ahead چراغراهنمایپیشرواست
telephone traffic recorder ثبات ترافیک
continuous traffic line خط پیوسته امد و شد
to obstruct [tie up] (the) traffic مانع ترافیک شدن
to bring traffic to a standstill ترافیک را متوقف کردن
to obstruct [tie up] (the) traffic رفت و آمد را سد کردن
continuous traffic line خط پر امد و شد
to block [hold up] (the) traffic ترافیک را نگه داشتن
average daily traffic [ADT] متوسط ترافیک روزانه
Turn left at the traffic lights. از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
in the case of traffic jam [congestion] هنگام راهبندان سنگین
single lane [file] traffic ترافیک تک خطی
air traffic regulation and identificatio سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
to shift freight traffic from road to rail حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic منحرف کردن ترافیک
air traffic control radar system راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
bumper-to-bumper traffic ترافیک سپر به سپر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com