English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
desert from military service فراری از خدمت نظام
Other Matches
military service خدمت نظامی
military service خدمت نظام وفیفه
military service نظام وفیفه
military service خدمت زیر پرچم
liable to military service مشمول خدمت وفیفه
liability to military service مشمولیت برای خدمت نظام وفیفه
desert شایستگی
desert استحقاق سزاواری
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
desert دشت صحرا
desert : ول کردن
desert : بیابان
desert گریختن
desert رها کردن
desert بیابان
desert کویر
desert کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
desert لوته
desert ترک کردن
cultural desert مکانآرام و بیسر و صدا
desert pavement سنگفرش بیابانی
sandy desert صحرایشنی
rocky desert صحرایصخرهای
desert island جزیرهوصحرایاستوایی
military جنگی ارتش
military نظام
military مربوط به نظام
military ارتشی
military نظامی
military سربازی
military attache وابسته نظامی
military assistance کمک نظامی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
military area منطقه نظامی
military crest خط الراس نظامی
military body هیئت نظامی
military adviser مستشار نظامی
A military band. دسته موزیک نظامی
by military force با نیروی نظامی
counter military مقابله باعملیات نظامی
military communica ارتباطاتنظامی
to enter the military داخل نظام شدن
military advisor مستشار نظامی
the military profession کار نظام
the military profession کار نظامی
counter military ضد عملیات نظامی
military tribunal دادگاه نظامی
Military operations. عملیات نظامی
politico military عملیات سیاسی نظامی
military resources منابع نظامی
military psychology روانشناسی نظامی
military posture وضعیت نظامی
military posture ارایش نظامی
military platform سکوی نظامی
military occupation اشغال نظامی یک منطقه
military justice قوانین جزایی ارتش
military justice دادرسی نظامی
military justice دادسرای نظامی
military intervention مداخله نظامی
military intelligence اطلاعات نظامی
military services قسمتهای نظامی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
politico military امور سیاسی نظامی
military training تعلیم نظامی
military training اموزش نظامی
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
military testament وصیتنامه نظامی
military symbols علایم قراردادی نظامی
military strategy فنون سوق الجیشی نظامی
military strategy استراتژی نظامی
military spending مخارج نظامی
military specifications کدتخصصی نظامی
military specifications خصوصیات نظامی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
military grid شبکه نظامی
military courtesy احترامات نظامی
military courtesy رفتارو اداب نظامی
military courtesy اداب معاشرت نظامی
military court دادگاه نظامی
military convention اتحاد نظامی
military comission کمیسیون نظامی
military comission هیئت نظامی
military college دانشکده افسری
military clock ساعت یا وقت نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military channel سلسله مراتب نظامی
military courtesy شئونات نظامی
military doctorine دکترین نظامی
military grid شبکه مختصات نظامی
military governor حاکم نظامی
military governor فرمانداری نظامی
military government حکومت نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military government دولت نظامی
military funds بودجه نظامی
military funds اعتبار نظامی
military expenditure مخارج نظامی
military doctorine مقررات نظامی
military body هیئت رئیسه نظامی
military police دژبان
military device اسباب ارتشی
military campaign لشکرکشی [ارتش]
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
military pay order لیست حقوقی پرسنل
military occupational speciality تخصص شغلی نظامی
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
military occupational speciality کد تخصصی نظامی
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
males of military age مردان در سن سربازی
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
civil military action عملیات مردم یاری
Military aid with no strings attached . کمکهای نظامی بدون قید وشرط
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
military assistance advisory group (maag هیئت مستشاری نظامی
service وفیفه
self-service کمک بوسیله خود شخص
self-service خود یاوری
self-service خود زاوری
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
on service سر خدمت
self service با انتخاب ازاد
service کمک
self service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
service سرویس
self service کمک بوسیله خود شخص
self service خود یاوری
self-service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service ازاد
self-service با انتخاب ازاد
out of service <adj.> خراب [ازکارافتاده]
service کار
service بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
out of service <adj.> ازکارافتاده
take into service استخدام کردن
service عبادت تشریفات
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self service خود زاوری
service اداره
service لوازم
service قسمت یکان
service نظام وفیفه
service روبراه ساختن
service تعمیر کردن
service ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service سرویس کردن
service درخت سنجد وابسته بخدمت
service بنگاه سرویس
service یکدست فروف اثاثه
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service ابلاغ
service تعمیر
service جنگی
service نظامی
service شعائر
service اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service سنجد
on service سر کار
one's service خدمت یکسره
i am at your service در خدمت شما هستم
service رسیدگی به
please do me a service خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
service نوکری یاری
service استخدام
he is of no service to us بدرد مانمیخورد
he is of no service to us بکار ما نمیخورد
f.service نمازمعمولی هفته
self service ازاد
in service خدمتی
to see service در ارتش یانیروی دریایی خدمت
in service به خاطر خدمت
service خدمت
to see service کردن
d. service عبادت خدا
d. service نماز
service over خطای سرویس
in service درخدمت ارتش در ارتش
service element عنصر اداری
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
service element عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
service force یکان خدمات
service force یکان خدماتی دریایی
service industries فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service entrance پست انشعاب
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
service echelon رده اداری و خدماتی
service connections انشعاب
service contract قرارداد خدمت
service contract قرارداد انجام خدمت
service contract قرارداد خدماتی
service court محل فرود سرویس
service court محل فرود سرویس اسکواش
service craft قایق گشتی
service craft ناوهای خدماتی دریایی
service department قسمت خدمات
service department بخش خدمات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com