Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
desktop video unit
مقدارصفحهنمایشرومیزی
Other Matches
video display unit
واحد نمایش تصویری
sound/video preview unit
واحدبهعقبزدنصدایویدئو
desktop
نشانه هایی که روی صفحه کار نمایش داده می شوند
desktop
آنچه روی میز انجام میشود
desktop
در یک GUI فضای کاری که نمایش گرافیک از میز کار واقعی ای با نشانههای تلفن
desktop
تقویم
desktop
ماشین حساب
desktop
قفسه فایلها
desktop
رومیزی
desktop
روزمره
desktop
آنچه در بالا میز قرار دارد
desktop
میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
desktop
طرح
desktop
نمایش و چاپ متن با استفاده ازنرم افزار مخصوص
desktop
کامپیوتر کوچک و چاپگر
desktop
همایش گرافیکی
desktop
متن و جدول تولید شده و طراحی شده روی صفحه نمایش کامپیوتر شخصی
desktop
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
desktop
سیستم کامپیوتر کوچک که روی میز جا می گیرد
desktop
الگو یا تصویری که در پشت صفحه ویندوز نمایش دده میشود
desktop publishing
نشررومیزی
desktop publishing
نشر کامپیوتری
desktop organizer
accessory desktop
desktop computer
کامپیوتر رومیزی
apple desktop interface
رابط رومیزی اپل
apple desktop bus
گذر رومیزی اپل
apple desktop bus
باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
desktop publishing program
برنامه نشریه رومیزی
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video
متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video
تصویری
video
تلویزیونی تلویزیون
video
ویدئو
reverse video
کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
video nasty
فیلمخشنیاترسناک
video recorder
دستگاهضبطتصویر
composite video
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
reverse video
ویدئوی معکوس
rgb video
R
video signal
سیگنال ویدئویی
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
پیام ویدئو
composite video
تصویر ترکیبی
video ram
RA بصری یا تصویری
adjacent video
ویدئو مجاور
video conference
کنفرانسیکهافرادشرکتکنندهدرآنبهفواصلدورازهمحضوردارندوبااستفادهازتجهیزاتتصویریوشنیداریباهمدرارتباطهستند
composite video
واحد نمایش ویدیویی که یک سیگنال تصویری مرکب را می پذیرد و چندین رنگ یا سایه خاکستری ایجاد میکند
video transmission
ارسال ویدئویی
video terminal
ترمینال تصویری
reverse video
صفحه نمایش معکوس
still video camera
دوربیننمایشثابت
video terminal
پایانه تصویری
video tape
نواردیداری و شنوایی
video tape
نوار سمعی و بصری
TV/video button
دکمهتلوزیون
TV/video button
ویدئو
video monitor
مونیتوربصری
video port
قسمتنمایش
video cassettes
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette
نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video games
بازی دیدنی
inverse video
تصویر وارون
interactive video
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
video adapter
وفق دهنده بصری
video frequency
فرکانس ویدئو
video amplifier
دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
video amplifier
تقویت کننده تصویری
video amplifier
فزون ساز ویدئو
Video for Windows
مجموعه درایورهای نرم افزاری و امکانات ویندوز ماکروسافت . سافت ماکروسافت که به فایلهای با فرمت AVI امکان نمایش روی یک پنجره می دهند
video generator
مولد تصویر
video disk
دسترسی مستقیم
video frequency
بسامد ویدئو
video carrier
حامل ویدئو
video detector
اشکارساز ویدئو
video digitizer
دیجیتالی کننده تصویری
video disk
دیسک ویدئویی
video game
بازی دیدنی
video monitor
مانیتور تصویری
video connection panel
صفحهاتصالبهنمایشگر
video cassette recorder
ضبطنوارویدئویی
production video switcher
دکمهنمایشگرمحصولات
auxiliary video switcher
دکمهنمایشکمکی
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
still video film disc
سطحفلاپیدیسک
asymmetric video compression
تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
asymmetric video compression
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
crystal video rectifier
یکسوکننده بلورین ویدئو
surveillance video recording
نگارش ویدئوی نظارتی
memory mapped video
نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
video game machine
ماشین بازی تصویری
video monitoring selector
انتخابگرصفحهنمایشویدئویی
video switcher technician
تکنسینتعویضنمایشگر
video graphics array
ارایه نگاره سازی بصری
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
پخش
[ضبط صوتی یا تصویری]
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
direct video storage tube
ثابت کننده تصویر
direct video storage tube
نگاهدارنده تصویر
reproduction
[of a recording]
[audio, video]
بازنواخت
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
unit
یکان
unit
فرد
unit
وسیله جانبی
unit
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit
بافر با طول یک حرف .
unit
یگان شمار
unit
دستگاه
unit
نفر عدد فردی
unit
یک
unit
قسمت
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
واحدنظامی
unit
یک دستگاه
unit
واحد
unit
یکه
unit
میزان
unit
یکا
unit journal
دفتر روزنامه یکان
unit kilometer
مصرف کیلومتری یکان
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
unit load
واحد بار
unit hydrograph
هیدروگراف واحد
unit loading
بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
unit awards
تشویق نامه یکانی
unit awards
جوایز یکانی
unit assembly
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unit assembly
یک قطعه مجزا
two unit system
دستگاه دو برقی
troop unit
یکان سربازدار
troop unit
یکان صنفی
unit funds
اعتبارات یکانی
unit elongation
ازدیاد طول ویژه
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
unit citation
جشنهای یکانی
unit citation
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unit cost
هزینه واحد
unit cost
هزینه هر واحداز کالا
unit emplaning
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
unit distance
با فاصله واحد
unit distribution
روش تقسیم به یکان
unit cell
سلول واحد
unit distribution
روش توزیع به یکان
unit elasticity
کشش واحد
thermal unit
واحدسنجش گرما
the name of the unit of gold
دینار
service unit
یکان خدمات
sampling unit
واحد نمونه گیری
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
requesting unit
یکان درخواست کننده
repeating unit
واحد تکراری
processing unit
واحد پردازنده
processing unit
واحدپردازشگر
processing unit
واحد پردازش
practical unit
واحدهای عملی
power unit
پیش راننده
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
physical unit
واحد فیزیکی
shipment unit
یکان مسئول ارسال کالاها
shipping unit
واحد حمل
terminal unit
واحد پایانی
terminal unit
واحد پایانه
task unit
یگان ماموریت
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
tape unit
واحد نوار
system unit
محفظه سیستم
storage unit
واحد انباره
requesting unit
یکان تقاضا کننده
storage unit
واحد ذخیره
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
staging unit
یکان بارگیری کننده
split unit
یکان جدا شده یا مجزا شده
single unit
یکان مستقل
single unit
یکان منفرد
peripheral unit
واحد جنبی
generator unit
بخشژنراتور
unit circle
دایره واحد
[ریاضی]
A+E unit
[British E]
اتاق عمل اورژانس
indoor unit
واحددرداخلی
unit weight
وزن واحد
unit weight
وزن مخصوص
unit tube
لوله واحد
unit training
اموزش یکان
imaginary unit
یکه موهومی
[ریاضی]
unit matrix
ماتریس همانی
[ریاضی]
unit trust
موسسهسرمایهگذار
instrument unit
واحدلوازم
mobile unit
واحدمتحرک
outdoor unit
تراشگلابیشکل
bulb unit
بخشبرآمده
radar unit
مرکزرادار
work unit
واحد کار
work unit
یک واحد تقسیم کار
work unit
یک قسمت جزیی از کار
volume unit
واحد بلندی صدا
recording unit
واحدثبتشده
refrigeration unit
قسمتسردخانه
T-tail unit
بخشدم تیشکل
tractor unit
قسمتتراکتور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com