Dictiornary-Farsi | detail printing | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 97 (6 milliseconds)

English	Persian
detail printing	چاپ جزئیات


Other Matches

printing	چاپ
printing	طبع
printing	چاپ پارچه باسمه زنی
printing	عمل چاپ
background printing	چاپ پس زمینه
magnetic printing	اثر کپی
non printing codes	کدهای نمایش دهنده عمل چاپگر و نه حرف چاپ شده
parallel printing	چاپ موازی
printing house	چاپخانه
printing ink	مرکب چاپ
bidirectional printing	چاپ دو جهتی
bidirectional printing	چاپ دو سویه
bold printing	پر رنگ چاپ کردن
calico printing	عمل باسمه کردن پارچه
calico printing	چیت سازی
chained printing	چاپ زنجیرهای
deferred printing	خیر در چاپ یک متن تا زمان دیگر
group printing	چاپ گروهی
duplex printing	چاپ دورو
printing ink	رنگ چاپ
printing ink	منشور
printing presses	ماشین چاپ
printing press	ماشین چاپ
printing machine	ماشین چاپ
printing of messages	چاپپیغام
printing head	سرپرینتکننده
relief printing	چاپگربرجسته
printing calculator	ماشینحسابچاپگر
printing punch	منگنه کن با قابلیت چاپ
lithographic printing	چاپگرچاپزغالی
intaglio printing	چاپتصویریحکاکی
shadow printing	چاپ سایهای
line printing	چاپ سطری
printing office	چاپخانه
letter quality printing	چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
keyboard printing telegraph	تلگراف ثبات تکمهای
letter quality printing	خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
hard contact printing	چاپ تماسی که در ان هدچاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار واردمی اورد
printing receiving apparatus	دستگاه گیرنده ثبات
multiple pass printing	چاپ چند گذری
in detail	بتفضیل جزء جزء
in detail	مفصلا دسته دسته
to detail something	چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
detail	بتفصیل شرح دادن
detail	جزء
detail	بیگاری گرفتن
detail	بیگاری
detail	شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail	یات و مسیر یابی
detail	شرح کامل
detail	مشروح شرح جزئیات
detail	جزئیات
detail	یات را بیان کردن
detail	بخش کوچکی از یک شرح
detail	جزئی از اثر
detail	ریزه کاری
detail	یات
detail	بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
detail	شرح دادن
detail	حساب ریز
detail	تفصیل
detail	جزئیات تفاصیل
detail	اقلام ریز
detail	فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detail officer	افسر کارگزینی
in great detail	با جزئیات مفصل
in the minutest detail <idiom>	مو به مو [با جزییات کامل]
detail part	قسمت مفصل
To explain something in detail .	چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
small detail	جزء کوچک
In the minutest detail .	موبه مو ( دقیقا" )
rare detail	جزء کمیاب
anchor detail	نفرات مسئول لنگر
detail drawing	نقشه کشی جزئیات
detail file	پرونده جزئیات
detail view	نمای فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
detail part	قسمت مشروح نامه یا مقاله
detail officer	افسر مسئول گروه بیگاری
detail file	فایل جزئیات
detail officer	افسر مشاغل
detail group	دسته ماموربیگاری
detail group	قسمت بیگاری
detail flowchart	نمودار جزئیات گردش برنامه
detail drawing	رسم جزئیات
image detail	جزء تصویر
anchor detail	تیم لنگر
detail diagram	نمودار جزئیات
detail drawing	نقشه جزئیات
pit detail	کمک مربی تیراندازی
large detail	جزء بزرگ
detail drawing	نقشه تفصیلی
detail drawing	نقشه ریزه کاری
detail drawing	رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
image detail	جزئیات تصویرتلویزیون
anchor detail	بیگاری لنگر
To speake in great detail.	مطلبی رابا طول وتفصیل بیان کردن

detail printing

چاپ جزئیات