Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
direct access processing |
پردازش به روش دستیابی مستقیم |
|
|
Other Matches |
|
direct processing |
پردازش مستقیم |
direct access |
دسترسی مستقیم به اطلاعات |
direct access |
دسترسی مستقیم |
direct access |
دستیابی مسقیم |
direct access |
دستیابی مستقیم |
direct access method |
روش دستیابی مستقیم |
direct memory access |
دستیابی مستقیم به حافظه |
direct memory access channel |
کانال دستیابی مستقیم به حافظه |
basic direct access method |
روش دستیابی مستقیم اساسی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
data processing |
امایش اطلاعات |
data processing |
داده پردازی |
data processing |
پردازش داده ها |
information processing |
پردازش اطلاعات |
distrubuted processing |
پردازش توزیعی |
information processing |
نتیجه گیری ازاخبار |
information processing |
تقویم اخبار |
in line processing |
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی |
document processing |
پردازش مدرک |
image processing |
پردازش تصویر |
image processing |
تصویر پردازی |
geometry processing |
فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود |
foreground processing |
اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند |
foreground processing |
پردازش پیش صحنی |
file processing |
پردازش فایل |
file processing |
پرونده پردازی |
document processing |
متن پردازی |
data processing |
مرتب کردن داده ها |
concurrent processing |
پردازش همزمان |
command processing |
پردازش دستورالعمل |
call processing |
فراخوان پردازی |
batch processing |
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست |
batch processing |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
batch processing |
پردازش دستهای |
batch processing |
دسته پردازی |
background processing |
کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد |
background processing |
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند |
simultaneous processing |
پردازش همزمان |
continuous processing |
پردازش پیوسته |
word processing |
پردازش کلمه |
data processing |
تهیه اطلاعات |
data processing |
پرورش اطلاعات |
data processing |
تهیه و تولیداطلاعات |
data processing |
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها |
demand processing |
پردازش بر اساس نیاز |
cooperative processing |
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند |
background processing |
پردازش زمینهای |
sequential processing |
پردازش ترتیبی |
random processing |
پردازش تصادفی |
priority processing |
پردازش اولیه |
priority processing |
اولویت پردازی |
post processing |
پس پردازش |
post processing |
پس پردازی |
serial processing |
پردازش سری |
parallel processing |
پردازش موازی |
overlap processing |
پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری |
processing element |
عنصر پردازشی |
processing program |
برنامه پردازشی |
processing program |
برنامه پردازش |
serial processing |
پردازش نوبتی |
remote processing |
پردازش از راه دور |
random processing |
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده |
random processing |
با دست یابی تصادفی |
processing unit |
واحد پردازنده |
processing unit |
واحدپردازشگر |
processing unit |
واحد پردازش |
processing symbol |
علامت پردازش |
overlap processing |
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی |
list processing |
لیست پردازی |
picture processing |
پردازش تصویری |
interactive processing |
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای |
list processing |
پردازش لیست |
inquiry processing |
فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان |
nonoverlap processing |
روشی که به وسیله ان خواندن |
nonoverlap processing |
نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد |
transfer processing |
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر |
text processing |
پردازش متن |
processing of the order |
انجام سفارش |
scientific data processing |
داده پردازی علمی |
data processing center |
مرکز داده پردازی |
central processing unit |
واحدپردازنده مرکزی |
data file processing |
پردازش فایل داده |
centralized data processing |
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز |
stacked job processing |
پردازش پشته یی |
automatic data processing |
پردازش خودکار داده ها |
computer processing cycle |
چرخه پردازش کامپیوتر |
automated data processing |
پردازش داده به صورت خودکار |
automatic data processing |
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری |
central processing unit |
واحد پردازش مرکزی |
string processing languages |
زبانهای پردازش رشته |
businedd data processing |
داده پردازی تجاری |
unit central processing |
واحد پردازش مرکزی |
word processing center |
مرکز پردازش کلمه |
administrative data processing |
پردازش دادههای اداری |
word processing operator |
متصدی پردازش کلمه |
word processing program |
برنامه پردازش کلمه |
business data processing |
داده پردازی تجاری |
word processing society |
انجمن پردازش کلمه |
word processing supervisor |
نافر پردازش کلمه |
word processing system |
سیستم پردازش کلمه |
data processing center |
مرکز پردازش داده |
data processing center |
مرکزداده پردازی |
data processing curriculum |
دوره تحصیلات پردازش داده |
distributed data processing |
داده پردازی توزیعی |
distributed processing system |
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز |
order processing time |
زمان انجام سفارش |
electronic data processing |
پردازش الکترونیکی داده |
natural language processing |
پردازش زبان طبیعی |
multiple job processing |
پردازش چند کاره |
mechanical data processing |
پردازش داده مکانیکی |
list processing langauge |
زبانهای پردازش لیست |
list processing langauge |
زبان لیست پردازی |
integrated data processing |
پردازش داده مجتمع |
information processing systems |
نظامهای خبرپردازی |
information processing carriculum |
دوره پردازش اطلاعات |
information processing center |
مرکز پردازش اطلاعات |
distributed data processing |
پردازش داده توزیع شده |
dispersed data processing |
پردازش اطلاعات به صورت توزیعی |
transaction oriented processing |
پردازش تغییرگرا |
data processing cycle |
چرخه پردازش داده |
data processing management |
مدیریت پردازش داده |
data processing manager |
مدیر پردازش داده |
data processing system |
سیستم پردازش داده |
data processing technology |
تکنولوژی پردازش داده |
decentralized data processing |
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی |
decentralized data processing |
پردازش داده نامتمرکز |
scientific data processing |
پردازش داده علمی |
remote batch processing |
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور |
real time processing |
پردازش بلادرنگ |
digital signal processing |
پردازش دیجیتالی سیگنال |
oil processing area |
منطقهپردازشنفت |
order processing time |
مدت انجام سفارش |
information processing machine |
computer |
access |
اجازه دخول |
access |
بروز مرض حمله |
access |
اصابت |
access |
دسترسی یا مجال مقاربت |
access |
تقرب به خدا |
access |
دسترسی |
access |
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول |
access |
دستیابی |
access |
کومکی |
access |
اضافی |
access |
مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده |
immediate access |
دستیابی صریح |
access |
الحاق اضافه |
non access |
عدم دسترسی |
access |
افزایش |
access |
دسترسی |
access |
درگاه |
I have no access to anywhere . |
دستم از همه جا کوتاه است |
access |
ورودی |
access |
دست یابی |
access |
دسترس |
access well |
چاه دستیابی |
access |
دسترسی راه |
access |
تقریب |
access |
راه دسترس |
access |
مدخل |
access |
وسیله حصول |
electronic data processing system |
سیستم پردازش الکترونیکی داده |
canadian information processing society |
انجمن کانادایی پردازش اطلاعات |
data processing management association |
انجمن مدیریت پردازش داده |
automatic data processing system |
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری |
direct |
مستقیم راست راهنمایی کردن |
direct |
اداره کردن |
direct |
راسته |
direct |
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم |
direct |
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند |
direct |
مدیریت یا سازمان دهی |
direct |
مستقیم یابدون شریک سوم |
direct |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
direct |
هدایت کردن |
direct <adj.> |
بدون واسطه |
direct <adj.> |
دست اول |
direct |
: دستور دادن |
direct |
اداره کردن هدایت کردن |
direct |
نظارت کردن |
direct |
: مستقیم معطوف داشتن |
direct |
متوجه ساختن |
direct |
قراول رفتن |
direct <adj.> |
مستقیم |
direct |
رهبری کردن |
direct <adj.> |
بلافاصله |
direct |
امرکردن |
access time |
زمان دستیابی |
multiple access |
دستیابی چندگانه |
access time |
زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر |
access code |
رمز دسترسی |
access duct |
مجرای دسترسی |
access structures |
ساختمان های قابل عبور و مرور |
access method |
روش دستیابی |
limited access |
دراری محدودیت مدارک محدود |
access control |
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند |
access mode |
باب دستیابی |
access panel |
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود |
access road |
جاده دسترسی |
parallel access |
دستیابی موازی |
parallel access |
با دست یابی موازی |
access procedures |
روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره |