English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (6 milliseconds)
English Persian
display نمایش دادن
display نشان دادن ابراز کردن
display اشکارکردن نمایش
display تظاهر
display جلوه نمایاندن
display ارائه
display نمایشگری
display اشکار کردن
display نمایش
display در معرض نمایش
display ویترین
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display نشان دادن اطلاعات
display نمایاندن
display نمایشگر صفحه نمایش
Other Matches
p display ارائه پی
b display ارائه ب
g display ارائه جی
c display ارائه سی
h display ارائه اچ
i display ارائهای
j display ارائه جی
k display ارائه کی
l display ارائه ال
m display ارائه ام
self display جلوه گری
self display خودنمایی
f display ارائه اف
n display ارائه ان
d display ارائه دی
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
display surface سطح نمایش
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
formatted display نمایش شکل یافته
graphics display نمایش گرافیکی
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
plasma display نمایش پلاسما
plasma display نمایشگرپلاسمایی
message display نمایشپیغام
function display نمایشگرتابع
display setting تنظیمصفحهنمایش
digital display صفحهنمایشعددی
colour display نمایشرنگ
visual display نمایش بصری
vector display نمایش برداری
teletype display نمایش تله تایپ
display cabinet بوفه
teletype display نمایش تایپ راه دور
situation display صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
simultaneous display نمایش سیمولتانه
RGB display سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
raster display صفحه نمایش شبکهای
raster display نمایش محل تصویر
pyrotechnic display اتش بازی
text display نمایشگرمتن
data display داده نما
display menu فهرست نمایش
display menu فهرست انتخاب نمایشی
display image نمای تصویر
display highlighting جلوه دادن تصویر
display foreground پیش نمای تصویر
backlit display واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
display device دستگاه نمایش
display controlled نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display console کنسول نمایش
display console پیشانه نمایشگر
display board تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
affect display نمایش عاطفه
backlit display صفحه نمایش پشت نور
display architecture معماری نمایشی
display adapter اداپتور صفحه نمایش
data display داده نمایی
display cycle چرخه نمایش
display unit واحد نمایشگر
display unit واحد نمایش
display background زمینه نمایش
display type نوع نمایش
display terminal پایانه نمایشگر
display tube لامپ نمایشگر
display terminal ترمینال نمایش
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
row number display نمایشگرتعدادرجها
video display unit واحد نمایش تصویری
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
dial-type display نمایشصفحهاعداد
visual display unit واحد نمایشگر بصری
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
language display button دکمهنمایشگر
digital frequency display شمارهتکرارنمایش
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
visual display unit واحد نمایش دیداری
aperture/exposure value display دهانهنمایشیمقدارنمایش
thin window display نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
gas plasma display صفحه نمایش پلاسمای گازی
monochrome display adapter اداپتور نمایش تک رنگ
full page display نمایش تمام صفحه
ibm /a display adapter IBاداپتور نمایش A/4158
enhanced graphics display صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
plasma display panel صفحه نمایش گازی
data display unit واحد داده نما
plasma panel display وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
character mapped display نمایش طرح دخشهای
range bearing display ارائه بی
gas plasma display صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
refresh display cycle زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
flat panel display صفحه نمایش مسطح
glass-fronted display cabinet بوفه
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
data display illumination button دکمهنمایشگراطلاعات
To assert oneself . To display ones merit . خودی را نشان دادن
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display equipment
battery integration end radar display وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com