Total search result: 202 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
display type |
نوع نمایش |
|
|
Search result with all words |
|
dial-type display |
نمایشصفحهاعداد |
Other Matches |
|
display |
اشکار کردن |
display |
نمایشگری |
display |
ارائه |
display |
جلوه نمایاندن |
display |
تظاهر |
b display |
ارائه ب |
display |
اشکارکردن نمایش |
display |
نشان دادن ابراز کردن |
display |
نمایش دادن |
i display |
ارائهای |
k display |
ارائه کی |
display |
نمایش |
display |
در معرض نمایش |
f display |
ارائه اف |
g display |
ارائه جی |
j display |
ارائه جی |
h display |
ارائه اچ |
display |
نمایشگر صفحه نمایش |
display |
نمایاندن |
display |
نشان دادن اطلاعات |
display |
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد |
display |
ویترین |
l display |
ارائه ال |
m display |
ارائه ام |
self display |
جلوه گری |
self display |
خودنمایی |
d display |
ارائه دی |
c display |
ارائه سی |
p display |
ارائه پی |
n display |
ارائه ان |
display tube |
لامپ نمایشگر |
display highlighting |
جلوه دادن تصویر |
display image |
نمای تصویر |
display menu |
فهرست انتخاب نمایشی |
display menu |
فهرست نمایش |
display unit |
واحد نمایشگر |
text display |
نمایشگرمتن |
display surface |
سطح نمایش |
display terminal |
ترمینال نمایش |
display tolerance |
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند |
display terminal |
پایانه نمایشگر |
display foreground |
پیش نمای تصویر |
display device |
دستگاه نمایش |
display cycle |
چرخه نمایش |
data display |
داده نما |
data display |
داده نمایی |
display adapter |
اداپتور صفحه نمایش |
display architecture |
معماری نمایشی |
display background |
زمینه نمایش |
display board |
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر |
display console |
پیشانه نمایشگر |
display console |
کنسول نمایش |
display controlled |
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود |
vector display |
نمایش برداری |
display unit |
واحد نمایش |
teletype display |
نمایش تله تایپ |
teletype display |
نمایش تایپ راه دور |
situation display |
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار |
simultaneous display |
نمایش سیمولتانه |
RGB display |
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند |
raster display |
صفحه نمایش شبکهای |
raster display |
نمایش محل تصویر |
pyrotechnic display |
اتش بازی |
plasma display |
نمایشگرپلاسمایی |
plasma display |
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه |
menu display |
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه |
visual display |
نمایش بصری |
colour display |
نمایشرنگ |
message display |
نمایشپیغام |
formatted display |
نمایش شکل یافته |
function display |
نمایشگرتابع |
display setting |
تنظیمصفحهنمایش |
graphic display |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
graphics display |
نمایش گرافیکی |
display cabinet |
بوفه |
plasma display |
نمایش پلاسما |
heads up display |
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی |
digital display |
صفحهنمایشعددی |
marching display |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
backlit display |
صفحه نمایش پشت نور |
affect display |
نمایش عاطفه |
backlit display |
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد |
thin window display |
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود |
visual display terminal |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
ibm /a display adapter |
IBاداپتور نمایش A/4158 |
touch sensitive display |
صفحه نمایش حساس لمسی |
data display unit |
واحد داده نما |
flat panel display |
صفحه نمایش مسطح |
row number display |
نمایشگرتعدادرجها |
enhanced graphics display |
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته |
visual display terminal |
ترمینال نمایش بصری |
liquid-crystal display |
نمایشکریستالمایع |
language display button |
دکمهنمایشگر |
plasma panel display |
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون |
plasma display panel |
صفحه نمایش گازی |
aperture/exposure value display |
دهانهنمایشیمقدارنمایش |
digital frequency display |
شمارهتکرارنمایش |
video display terminal |
ترمینال نمایش تصویری |
liquid crystal display |
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع |
vector graphics display |
بردار نمایش گرافیکی |
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
range bearing display |
ارائه بی |
visual display unit |
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند |
character mapped display |
نمایش طرح دخشهای |
graphic display mode |
مد نمایش گرافیکی |
graphic display resolution |
وضوح نمایش گرافیکی |
liquid crystal display |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود |
visual display unit |
واحد نمایشگر بصری |
gas discharge display |
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است |
monochrome display adapter |
اداپتور نمایش تک رنگ |
gas plasma display |
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella |
full page display |
نمایش تمام صفحه |
refresh display cycle |
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش |
video display unit |
واحد نمایش تصویری |
visual display unit |
واحد نمایش دیداری |
gas plasma display |
صفحه نمایش پلاسمای گازی |
gas plasma display |
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است |
alarm threshold display button |
دکمهنمایشسرحدهشدار |
To assert oneself . To display ones merit . |
خودی را نشان دادن |
data display illumination button |
دکمهنمایشگراطلاعات |
glass-fronted display cabinet |
بوفه |
high resolution bit mapped display |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
liquid crystal display colour pigmented |
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد |
battery integration end radar display |
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه |
battery integration end radar display |
equipment |
type |
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد |
type of use |
نمونه کاربرد |
type |
با ماشین تحریر نوشتن |
type |
فرمان TYPE |
type |
نمونه |
type |
کلیشه |
type |
باسمه ماشین تحریر |
type |
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد |
type |
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید |
type |
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد |
he is not of that type |
جنم انراندارد |
type |
تیره |
type |
مدل |
he is not of that type |
ازان قبیل اشخاص نیست |
type |
سنخ |
type |
قسم |
type |
سنخ تیپ |
type |
رقم |
type |
ساختمان |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
type |
ماشین کردن طبقه بندی کردن |
type |
گونه الگو |
type |
قبیل |
type |
نوع |
type |
نوع خون |
type |
نوع خون را معلوم کردن |
type r conditioning |
شرطی شدن نوع ار |
type metal |
فلز حروف ریزی |
type one error |
خطای نوع اول در ازمون فرضها |
ordinal type |
نوع معمولی |
type load |
نوع بار مهمات |
type of duty |
نوع کار |
oscillating type |
مین از نوع ارتعاشی یالرزشی |
p type semiconductor |
نیمه هادی نوع "پی " |
type ii error |
خطای نوع دوم |
type load |
نوع مهمات هواپیما |
type metal |
فلز چاپ |
personality type |
سنخ شخصیت |
type s conditioning |
شرطی شدن نوع اس |
type i error |
خطای نوع اول |
to type in quadruplicate |
چهارنسخه ماشین کردن |
type ahead |
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود |
type bar |
میله ماشین تحریر |
type bar |
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین |
type face |
طرح حروف |
Type cable |
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش |
Type cable |
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت |
Type cable |
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن |
Type cable |
میکرون |
Type cable |
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است |
Type cable |
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM |
type command |
فرماندهی ناو گروه |
type command |
نوع یکان ناو گروه |
type face |
نوع چرخش یکان |
to page up type |
حروف چیده را صفخه بندی کردن |
type font |
خانواده حروف |
thinking type |
سنخ اندیشه ورز |
type genus |
نوع مشخص |
raised type |
حروف برجسته برای |
reactive type |
سنخ واکنشی |
type genus |
جنس یاگونه |
type front |
ماشین تایپ به جلو |
schizophrenic type |
سنخ اسکیزوفرنیایی |
type front |
نوعی روش تایپ کردن نامه ها |
social type |
سنخ اجتماعی |
soil type |
تیپ خاک |
soil type |
نوع خاک |
t type aerial |
آنتن |
pyknic type |
سنخ فربه تن |
theoretical type |
سنخ نظری |
type face |
نوع ارایش یکان |
objective type |
سنخ عینی |
channel type |
کانال تایپ |
touch-type |
نگارش با روش پرماسی |
drop out type |
دخشههای متضاد |