Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
display unit
واحد نمایشگر
display unit
واحد نمایش
Search result with all words
visual display unit
واحد نمایش دیداری
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
data display unit
واحد داده نما
video display unit
واحد نمایش تصویری
Other Matches
d display
ارائه دی
display
نمایشگری
display
ارائه
display
جلوه نمایاندن
k display
ارائه کی
display
تظاهر
m display
ارائه ام
display
نمایش دادن
display
اشکار کردن
i display
ارائهای
p display
ارائه پی
display
نمایاندن
display
نشان دادن اطلاعات
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display
ویترین
display
در معرض نمایش
display
نمایش
l display
ارائه ال
self display
جلوه گری
h display
ارائه اچ
display
اشکارکردن نمایش
b display
ارائه ب
c display
ارائه سی
display
نشان دادن ابراز کردن
n display
ارائه ان
j display
ارائه جی
g display
ارائه جی
display
نمایشگر صفحه نمایش
f display
ارائه اف
self display
خودنمایی
teletype display
نمایش تله تایپ
teletype display
نمایش تایپ راه دور
raster display
صفحه نمایش شبکهای
raster display
نمایش محل تصویر
vector display
نمایش برداری
visual display
نمایش بصری
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
data display
داده نما
data display
داده نمایی
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
digital display
صفحهنمایشعددی
display cabinet
بوفه
display setting
تنظیمصفحهنمایش
function display
نمایشگرتابع
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
display console
پیشانه نمایشگر
display menu
فهرست نمایش
display surface
سطح نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
display terminal
ترمینال نمایش
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display tube
لامپ نمایشگر
display type
نوع نمایش
graphics display
نمایش گرافیکی
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
colour display
نمایشرنگ
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display image
نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
display architecture
معماری نمایشی
display background
زمینه نمایش
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display console
کنسول نمایش
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display cycle
چرخه نمایش
display device
دستگاه نمایش
display foreground
پیش نمای تصویر
formatted display
نمایش شکل یافته
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
affect display
نمایش عاطفه
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
plasma display
نمایش پلاسما
text display
نمایشگرمتن
pyrotechnic display
اتش بازی
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
message display
نمایشپیغام
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
full page display
نمایش تمام صفحه
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
range bearing display
ارائه بی
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
language display button
دکمهنمایشگر
row number display
نمایشگرتعدادرجها
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
glass-fronted display cabinet
بوفه
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display
equipment
unit
یک
unit
یکه
unit
یکان
unit
بافر با طول یک حرف .
unit
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit
وسیله جانبی
unit
نفر عدد فردی
unit
دستگاه
unit
قسمت
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
یگان شمار
unit
واحد
unit
یک دستگاه
unit
میزان
unit
واحدنظامی
unit
فرد
unit
یکا
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
troop unit
یکان صنفی
terminal unit
واحد پایانه
unit cell
سلول واحد
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
unit awards
تشویق نامه یکانی
unit awards
جوایز یکانی
unit assembly
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unit assembly
یک قطعه مجزا
two unit system
دستگاه دو برقی
troop unit
یکان سربازدار
processing unit
واحد پردازنده
processing unit
واحدپردازشگر
thermal unit
واحدسنجش گرما
requesting unit
یکان درخواست کننده
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
practical unit
واحدهای عملی
staging unit
یکان بارگیری کننده
requesting unit
یکان تقاضا کننده
single unit
یکان مستقل
single unit
یکان منفرد
shipping unit
واحد حمل
shipment unit
یکان مسئول ارسال کالاها
service unit
یکان خدمات
power unit
پیش راننده
sampling unit
واحد نمونه گیری
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
storage unit
واحد ذخیره
the name of the unit of gold
دینار
split unit
یکان جدا شده یا مجزا شده
processing unit
واحد پردازش
peripheral unit
واحد جنبی
repeating unit
واحد تکراری
terminal unit
واحد پایانی
physical unit
واحد فیزیکی
task unit
یگان ماموریت
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
tape unit
واحد نوار
system unit
محفظه سیستم
storage unit
واحد انباره
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
unit structure
سازمان یکان
unit weight
وزن واحد
volume unit
واحد بلندی صدا
work unit
یک قسمت جزیی از کار
work unit
یک واحد تقسیم کار
work unit
واحد کار
bulb unit
بخشبرآمده
generator unit
بخشژنراتور
unit weight
وزن مخصوص
unit tube
لوله واحد
unit training
اموزش یکان
unit structure
استخوانبندی یکان
unit supply
تدارکات یکان
unit supply
تدارکات یکانی
unit supply
اماد یکانی
unit system
سلسله احاد
unit train
بنه یکان
unit train
بنه اماد یکان
unit training
اموزش یکانی
indoor unit
واحددرداخلی
instrument unit
واحدلوازم
unit circle
دایره واحد
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com