English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
English Persian
distributing tee سه راهی توزیع کننده
Search result with all words
distributing پخش کردن
distributing تقسیم کردن تعمیم دادن
distributing توزیع کردن
distributing تقسیم کردن
distributing سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributing چ کردن بستههای شبکه توسط جابجایی اطلاعات بین گره ها
distributing سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributing عمل بدست آوردن اطلاع از داده هایی که در محلهای مختلف قرار دارند
distributing شبکهای که در آن هر گره به عنوان سرور ذخیره سازی فایل ها یا چاپگر به کار می رود
distributing سیستم پردازش یک سازمان بزرگ با بسیاری کامپیوترهای کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
distributing سیستم کامپیوتری که از بیش از یک پردازنده در محلهای مختلف استفاده میکند و همه به کامپیوتر متصل اند
distributing سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
distributing ارسال داده یا اطلاع به کاربران در شبکه یا سیستم
bell type distributing gear زنگ کوره بلند
distributing box جعبه تقسیم
distributing force نیروی تکان دهنده
distributing mains شبکه تقسیم اصلی
distributing mains شبکه پخش
distributing point نقطه توزیع
self distributing توزیع شونده بطور خود کار
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com