Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 61 (6 milliseconds)
English	Persian
district boundary	بخشمرزی
Other Matches
district	منطقه
district	بلوک
district	حوزه
district	ناحیه
district	ناحیه نظامی
boundary value	ازرش کرانی
district	ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
district	بخش
boundary	خط سرحدی
boundary	حد
boundary	خط حد سرحد
boundary	حدود یکان
boundary	مرز
boundary	کرانه کرانی
boundary	سرحد
boundary	جلوگیری از هر برنامه برای نوشتن بر یک فضای مشخص از حافظه
boundary	علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary	ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
boundary	حدود چیزی
boundary	6 یا 4 امتیاز برای عبور توپ از خط مرزی
boundary	مرزی
page boundary	مرز صفحه
police district	ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
district nurse	پرستار سرخانه
internal boundary	مرزداخلی
naval district	ناحیه عملیات دریایی
city boundary	شهرمرزی
rough boundary	جدار زبر
hunting district	شکار گاه
policing district	ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
hunting district	صیدگاه
boundary-stone	کتیبه
boundary-stone	لوح
naval district	ناحیه دریایی
district attorney	بازپرس بخش قضایی
boundary layer	لایه مرزی
boundary equation	معادله حدی
boundary effect	اثر مرزی
boundary disclaimer	نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
boundary disclaimer	مرز روی نقشه
boundary conditions	شرایط مرزی
boundary conditions	شرایط حدی
boundary condition	شرط کرانی
district attorneys	بازپرس بخش قضایی
boundary surface	سطح مرزی
boundary trench	نهرچه مرزی
consular district	منطقه عمل کنسول
district overseer	مباشر
district court	صلحیه
district court	دادگاه بخش
grain boundary	مرز بلورها
district superintendent	رئیس یاسرپرست بخش
back boundary line	محوطه پشت خط سرویس
governor of a rural district	دهدار
red light district	محله فواحش
rural district council	انجمن محلی زراعی
surface boundary layer	لایه مرزی سطح
outer boundary line	خطمرزبیرونی
district call box	جعبه خبر محلی
laminar boundary layer	لایه مرزی خطی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com