Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (7 milliseconds)
English
Persian
dock yard
محوطه بارانداز
dock yard
محوطه لنگرگاه
Other Matches
dock
بارانداز
dock
جاخالی کردن موقوف کردن
dock
جای محکوم یازندانی در محکمه
dock
حوضچه تعمیر ناو
dock
حوض تعمیرات
dock
تعمیرگاه کشتی
dock
سرسره
dock
جایگاه متهم در دادگاه
dock
اسکله
dock
بریدن کوتاه کردن
dock
لنگرگاه
floating dock
حوض شناور
loading dock
بارگیریبارانداز
To dock . To berth.
پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
dock warrant
رسید انبار بارانداز
dock warrant
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant
رسید لنگرگاه
dock trials
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
dock receipt
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock receipt
رسید لنگرگاه
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
elf dock
زنجبیل شامی
elf dock
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
graving dock
حوضچه تعمیرکشتی
graving dock
حوض در دار
graving dock
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
sour dock
ترشک
sill of a dock
سد حوض دریایی
sill of a dock
ستون مدخل حوض دریایی
wet dock
basin
dock worker
رجوع شود به longshoreman
dock workers
رجوع شود به longshoreman
floating dock
حوضچه شناور تعمیر کشتی
dock master
راهنمای حوض
dock dues
هزینههای لنگرگاه
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
dry dock
محل تعمیر کشتی
dry dock
حوض خشک
dry dock
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dove dock
حشیشه السعال
yard
محوطه یا میدان
yard
میله وصل به دکل برای بادبان
yard
واحد طول معادل 4419/0متر
yard
حیاط محوطه
yard
لایه
yard
حیاط
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
yard
واحد مقیاس طول انگلیسی معادل 4419/0 متر
yard
انبار کردن
yard
یارد
yard
محصورکردن
yard
بازوی افقی دکل ناو
amphibious transport dock
ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious transport dock
ناومخصوص ترابری اب خاکی
landing ship dock
اسکله فرود اب خاکی
yard line
خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard goods
اجناس ذرعی
tilting yard
میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
ten yard
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
stock yard
حیاط طویله
yard man
کسیکه برای اداره کارهای طویله اجیر میشود
yard stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yard man
مهترگاو
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
yard marker
خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard track
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
yard stick
خط کش
[ابزار]
farm-yard
حیاط مزرعه
yard man
متصدی محوطه
receiving yard
محوطهدریافتی
tan yard
دباغ خانه
ship yard
کارخانه کشتی سازی
kale yard
کلم زار
four yard line
خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
back yard
حیاط خلوت
five yard line
خط داخلی و موازی خط کناری
farm yard
حیاط مزرعه
farm yard
حیاط کشت زار
contractors yard
واحد ساختمانی
brick yard
اجرپز خانه
classification yard
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
kale yard
سیزیکاری نویسندگان داستانهایی loohcs Kailyard ...
main yard
قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
ship yard
محل کشتی سازی
scotland yard
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
scotland yard
نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
scotland yard
اسکاتلند یارد
scotland yard
اداره کاراگاهی لندن
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
marshalling yard
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
marshalling yard
محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
court yard
حیاط
twentyfive yard line
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
classification yard line
دو راهی
classification yard line
سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
rolling stock cleaning yard
میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com