English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
document file پرونده اسناد یکان
document file پرونده اسناد
Other Matches
document ملاک سندیت دادن
document دستاویز
document سند
document مدرک
document 1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document پردازش متن توسط کامپیوتر
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
document نوشتن شرح یک فرآیند
document متکی به مدرک کردن
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
associated document سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated document متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
authenticity of document صحت سند
document receiving دریافتکنندهمدارک
document-to-be-sent position موقعیتفرستادنمدارک
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
enforceable document سند لازم الاجرا
document bills اوراق تجارتی
contents of a document مندرجات سند
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
lost document مدرک گم شده
authenticity of a document اعتبار سند
authentic document سند صحیح
turnaround document متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
identification document شناسنامه
document format قالب مدرک
document format فرمت مدرک
document in proof دلیل مستند
private document سند عادی
document folder پوشهمدارک
document handler گردانندهمدراک
authentic document مدرک اصلی
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
identification document کارت شناسایی
source document سند اصلی
document retrieval بازیابی سند
to forge a document سندی راجعل کردن
to fabricate a document سندی راجعل کردن
the document purports that انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
the body of a document متن یک سند
source document سند منبع
reliance on a document استناد به مدرک خاصی
referring to a document استناد به مدرک خاصی
original document اصل سند
original document بنچاق
official document سند رسمی
noterial document سند رسمی
master document مدرک اصلی
forged document سند جعلی
document register ثبت سند
document register ثبت کردن سند
document register بایگانی
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
document number شماره درخواست
document number شماره سند
document of birth سند ولادت
document of identity اسناد سجل و احوال
document of nationality سند تابعیت
document of title سند مالکیت
document processing پردازش مدرک
document processing متن پردازی
document register ثبات
document reader سند خوان
document reader سندخوان
refugee travel document گذرنامه پناهنده
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
To forge a document (documents). سند ومدرک سازی کردن
certificate [official document] گواهی
document base font فونت پایه مدرک
document comparison utility برنامه کمکی مقایسه مدارک
refugee's travel document گذرنامه پناهنده
certificate [official document] مدرک
blank signed document سفید امضاء
abusing a blank signed document سوء استفاده از سفید امضاء
bottom-fold document case کیفمدارک
autograph [a document transcribed entirely in the handwriting of its author] امضا یادگاری
file پرونده ستون
file اصلاح کردن
file ستون کردن بایگانی کردن
file فایل
file به خط کردن
file ردیف صف به صف کردن
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file ستون
file بخشی از داده روی کامپیوتر
to file off or away باسوهان بردن
to file off or away زدودن
file فهرست
file name نام فایل
file بایگانی کردن
file در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
file صورت
file دسته کاغذهای مرتب
file پرونده
file ساییدن پرداخت کردن
file name نام پرونده
file در صف راه رفتن
com file COفایل
file بایگانی
file رژه رفتن
to file off رژه رفتن
file سوهان زدن
file قطار
file سوهان
file صف درپرونده گذاشتن
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
associated file سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
associated file متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
file اهن سای
keep on file بایگانی کردن
to keep on file ضبط کردن
to keep on file درپرونده نگاه داشتن
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
open file ستون باز شطرنج
format file فایل فرمت
piggyback file فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
pif file فایل PIF
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
partitioned file پرونده جزء بندی شده
open file فایل باز
format file فایل قالب بندی
grandfather file دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
resource file فایل منبع
report file فایل گزارش
flexible file سوهان نرم
readme file فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
random file پرونده تصادفی
random file فایل تصادفی
program file فایل برنامه
problem file پرونده مسئلهای
polishing file سوهان صیقل
policy file پرونده خط مشیها و دستورات
round file سوهان گرد
GIF file قالب فایل گرافیکی از یک فایل که حاوی تصویر map-bit باشد
needle file سوهان سوزنی
hidden file فایل پنهان
hidden file فایل مخفی
indian file ستون یک
inverted file فایل معکوس شده
inverted file فایل معکوس
inverted file فایل وارونه
invisible file فایل نامرئی
labeled file پرونده برچسب دار
local file فایل محلی
logical file پرونده منطقی
master file شاه پرونده
master file فایل اصلی پرونده اصلی
shared file فایل اشتراکی
multivolume file فایل چندحجمی
grandfather file سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
granfather file یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
granfather file نگهداری می شوند
multivolume file نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
multivolume file فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
multireel file پرونده چند حلقهای
mill file سوهان دستی
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
logical file فایل منطقی
scratch file نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
to file a petition بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
trickle file فایل چکهای
transaction file فایل تراکنش پرونده تراکنش
transaction file فایل تغییرات
transaction file پرونده تراکنش
to file for bankruptcy اعلان ورشکستگی کردن
to file past رژه رفتن
to bite a file اب درهاون ساییدن
to bite a file اهن سردکوبیدن
three square file سوهان سه گوش
threaded file پرونده نخی
threaded file فایل نخی
volatile file فایل فرار
volatile file پرونده فرار
to file an application to somebody از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
suspension file پوشهآویزان
spike file بایگانیسوزنی
file leader سردسته
rotary file پروندهچرخشی
file guides راهنمایپرونده
expanding file فایلگسترده
work file فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
work file نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
WAVE file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAV file روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
the rank and file توده مردم عادی
the rank and file توده ارتش
source file فایل مبدا
son file فایل پسر
son file آخرین گونه کاری یک فایل
single file به ستون یک
single file به ستون یک حرکت کنید
single file ستون یک
single file یک ردیف ستون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com