Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (6 milliseconds)
English
Persian
dogs tooth
یکجورزنبق
Other Matches
dogs
دفاع بسته
dogs
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs
شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogs
دستگیره در چخماق تفنگ
dogs
گیره در
dogs
مثل سگ دنبال کردن
dogs
دنبال کردن
dogs
میله قلاب دار گیره
dogs
سگ نر
dogs
سگ
dogs
نوک گیر
dogs ear
تای گوشه کاغذ
guide dogs
سگ راهنم
He dislikes dogs.
از سگ بدش می آید
dogs ear
لب برگردانده کردن
dogs mercury
سلمه
dogs mercury
سلمه تره
hot dogs
سوسیس سوسیگ
hot dogs
ساندویچ سوسیس
to rain cats and dogs
سنگ ازآسمان آمدن
To leade a dogs life .
مثل سگ زندگی کردن
One must let sleeping dogs lie.
دنبال شر نباید رفت
Do cats and dogs drown?
آیا سگ وگربه در آب غرق می شوند ؟
let sleeping dogs lie
<idiom>
[دنبال دردسر نگرد]
rain cats and dogs
<idiom>
باران شدید
let sleeping dogs lie
<idiom>
[شر به پا نکن]
to rain cats and dogs
سخت باریدن
Barking dogs seldom bite.
<proverb>
سگى که پارس مى کند بندرت گاز مى گیرد.
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w.
<proverb>
دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
HE that lies down with dogs must expect to rise with fleas..
<proverb>
کسى که با سگها بخوابد بایستى انتظار آن را هم داشته باشد که با یشرات برخیزد.(پسر نوی با بدان بنشست ,خاندان نبوتش گم شد).
One must avoid three things: crumbling walls, vicious dogs, and harlots
از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه
saw tooth
دندانه اره ای
[گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
tooth
دندان
tooth
نیش
tooth
دندانه دار کردن مضرس کردن
tooth
دارای دندان کردن
tooth
دندانه
ripper tooth
دندانهشیاربازکن
an eye for an eye a tooth for a tooth
<proverb>
زدی ضربتی ضربتی نوش کن
tooth paste
خمیر دندان
wisdom tooth
دندان عقل
dog-tooth
[گچ بری دندان نما]
tooth and nail
<idiom>
خشم آلود وغضبناک
tooth pick
خلال دندان دندان کاو
chisel tooth
دندان پیشه
To have a tooth fI'lled.
دندان پرکردن
To have a tooth fI'lled.
دندان پر کردن
cheek tooth
اسیاب کننده
There is a hole in my tooth.
دندانم سوراخ شده
cheek tooth
خردکننده
artifici tooth
دندان مصنوعی یا ساختگی یاعملی یا دستی
I have a tooth abscess.
دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
armature tooth
نیش ارمیچر
back tooth
دندان آسیاب
cheek tooth
دندان آسیاب
tooth enamel
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
to have a sweet tooth
شیرینی دوست بودن
tooth bleaching
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
tooth whitening
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
tooth pain
دندان درد
[دندان پزشکی]
pain in tooth
دندان درد
[دندان پزشکی]
tooth clearance
بازی دندانه
tooth decay
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
hinge tooth
ندانمفضلی
file tooth
عاج سوهان
peg tooth
دندانه میخی یا تیز
permanent tooth
دندان دائمی
saw tooth roof
بام دندانهای
saw tooth roof
شیروانی واریخته کمرشکن
sweet tooth
علاقمند به شیرینی
sweet tooth
شیرینی دوست
this tooth is very painful
این دندان خیلی درد میکند
egg tooth
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
milk tooth
دندان شیری
peg tooth
نیش
peg tooth
دندان ناب
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
foal tooth
نخستین دندان اسب
incisor tooth
برنده
incisor tooth
وابسته به دندان پیش
helical tooth
دندانه حلزونی
herringbone tooth
دندانه ی جناغی
incisive tooth
دندان پیشین
incisive tooth
دندان پیش ثنیه
jaw tooth
دندان اسیاب
molar tooth
دندان اسیاب
tooth and nail
بطور وحشیانه
tooth and nail
با جرات باتهور
tooth pitch
گام شیار
tooth plane
رنده دندانه دار
tooth powder
گرد دندان
false tooth
دندان مصنوعی یاساختگی
eye tooth
دندان نیش بالا
depth of tooth
ارتفاع دندانه
bucket tooth
زبانهدندانه
tooth gap
فاصله دندانه
tooth pitch
گام دندانه
tooth brush
مسواک
tooth and nail
نومیدانه
tooth billed
دارای منقار مضرس
dog tooth
گچ بری دندان نما
tooth flank
دامنه دندانه
tooth form
شکل دندانه
tooth profile
شکل دندانه
tooth gap
شکاف دندانه
fight tooth and nail
<idiom>
با چنگ و دندان جنگیدن
tooth profile error
خطای فرم دندانه
helical tooth system
سیستم دندانه سازی حلزونی
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
fight tooth and nail
<idiom>
باچنگ ودندان جنگیدن
fine-tooth comb
ملاحظهدقیقوموشکافانهچیزی
external tooth lock washer
قفلواشوندهدندانهای
internal tooth lock washer
واشرداخلدندانهای
helical tooth bevel gear
چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com