Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
double-check
کیش دوبل
double-check
<idiom>
دوباره چک کردن
Other Matches
double check
کیش دوبل
check in
وارد شدن
check in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check-in
وارد شدن
check-in
نام نویسی کردن مراسم ورود
check off
تغییرروش بازی درتجمع
check
عیار گرفتن
check out
تصفیه حساب کردن
check out
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check
اجرای خشک یک برنامه
check
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check
خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check
اطمینان از صحت چیزی
check
بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
second check
بررسی نهایی
to check out something
چیزی را بررسی یا امتحان کردن
to check in
نام نویسی کردن
[هتل]
to check off
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check up
درست رسیدگی یاحساب کردن
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
second check
بررسی دوباره
check up
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check-up
بازبینی
check-up
کنترل
check-up
بازبینی کردن
check-up
کنترل کردن
check up
معاینه کردن
in check
<idiom>
غیرقابل کنترل
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
ارزیابی کردن
check
دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check
دریچه تنظیم
check
چک بانک
check
تطبیق کردن
check
بررسی کردن
check
بررسی
check
مقابله کردن بررسی
check
سرزنش کردن رسیدگی کردن
check
مقابله کردن مقابله
check
ممانعت کردن
check
جلوگیری کردن از
check
محک زدن
check
تجزیه کردن
check
تحقیق کردن
check
مطالعه کردن
check
بررسی کردن
check
سنجیدن
check
بازرسی کردن
check
کیش
check
تطبیق
check
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check
مقابله
check
چک
check
امتحان کردن بازرسی
check
امتحان
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check
منع
check
بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check
بازرسی شد
check
وارسی
check
و شدن بوی شکار
check
کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check
نشان گذاردن
crossfoot check
تست تعیین صحت یک حاصلجمع
check lock
مهره پشت گیر
check mark
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
check mark
علامت کنترل
consistency check
داده ها یا موضوعات مط ابق با قالب از پیش فرض شده هستند
cyclic check
مقابله چرخهای
check nut
مهره چاکدار
crosse check
ضربه به گوی دار یا گیرنده گوی
data check
مقابله داده ها
consistency check
بررسی سازگاری
counter check
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
diagnostic check
مقابله تشخیصی
rain check
نوید یا قول دعوت بعدی
security check
چکامنیتی
rain check
<idiom>
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
rain check
<idiom>
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
check indicator
مشخص کننده مقابله
check list
سیاهه مقابله
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
check lists
فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check lists
لیست مرجع
What time should I check in?
چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
check lock
ساعت امتحان کننده
division check
ازمایش تقسیم
discovered check
کیش برخاست
check-rail
ریلتنظیم
completeness check
تطبیق کامل
check problem
مسئله ازمایشی
check problem
مسئله مقابلهای
check point
نقطه ازمایش
check point
نقطه مقابله
check point
علامتی نزدیک نقطه اغاز پرش یا پرتاب
check point
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
check point
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
check point
نقطه بازرسی
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
check out time
زمان لازم برای تخلیه محل
check out time
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check out equipment
وسایل بازدید محل
check out equipment
وسایل ازمایشگاهی
check nut
مهره پشت گیر
check register
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
check side
پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
check valve
سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
check valve
شیر یک طرفه
check valve
شیر یکطرفه
check valve
لیژ یک طرفه
check valve
سوپاپ یک طرفه
check valve
شیرفلکه
check valve
شیر تنظیم
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
check sweeping
مین روبی ازمایشی
check sweeping
بازرسی مین روبی
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
check sum
مجموع مقابلهای
check off list
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
rain check
بلیط باران
dump check
مقابله حین روبرداری
marginal check
مقابله مرزی
marginal check
برسی مرزی
modulo n check
مقابله به پیمانه
odd even check
مقابله فرد و زوج
odd even check
بررسی فرد و زوج
overflow check
بررسی سرریزی
overflow check
بررسی سرریز
overflow check
مقابله سرریز
parity check
مقابله کردن توازن
parity check
بررسی توازن
parity check
مقابله توازن
parity check
مقابله ایستایی
pay check
چک حقوق
perpetual check
کیش دایم
poke check
فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
machine check
برسی ماشین
duplication check
مقابله از راه تکرار
duplication check
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
dynamic check
مقابله پویا
echo check
مقابله
echo check
بکمک طنین
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
even parity check
بررسی توازن زوج
family check
کیش همگانی
fore check
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check
کنترل فرکانس
hardware check
مقابله سخت افزاری
hip check
سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hook check
سد کردن راه چوب حریف ازعقب
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
indian check
سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
limit check
مقابله حدود
limit check
بررسی حدی
priority of check
تقدم کیش
programmable check
مقابله برنامه ریزی شده
sum check
مقابله جمعی
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
synchronization check
کنترل همزمانی
system check
مقابله سیستم
system check
بررسی سیستم
transfer check
مقابله
transfer check
انتقال
traveler's check
چک مسافرتی
twin check
مقابله توام
twin check
بررسی توام
validity check
مقابله اعتبار
validity check
بررسی اعتبار
visual check
مقابله دیداری
visual check
مقابله بصری
wraparound check
سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
stock check
کنترل موجودی
stick check
دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
programmed check
مقابله برنامه ریزی شده
programmed check
بررسی برنامه ریزی شده
range check
بررسی محدوده
reasonableness check
بررسی معقول بودن
reasonableness check
بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
redudancy check
بررسی افزونگی
redundancy check
تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
redundancy check
بررسی افزونگی
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
sales check
صورت فروش
selection check
مقابله گزینش
sequence check
مقابله ترتیب
sequence check
بررسی ترتیبی
sight check
مقابله چشمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com