Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
drainage system	سیستم زه کشی
drainage system	سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
Other Matches
drainage well	چاه زهکش
drainage well	چاه زهبر
drainage	زهکشی
drainage	زیر اب زنی
drainage	خشک اندازی فاضلاب
drainage course	لایه زهکش
drainage gallery	دالان زهکش
inherited drainage	شبکه زهکشی طبیعی
drainage area	ابریز
dendritic drainage	زهکشی شجری
drainage layer	بالایسد
drainage area	ابخیز
subsoil drainage	زهکشی زیرزمینی
internal drainage	ابریز بسته
aeration drainage	زهکشی تهویهای
drainage blanket	لایهزهکشی
drainage circuit	چرخهفاضلاب
drainage area	حوزه ابخیز
drainage gallery	گالری زهکش
drainage gallery	مجرای زهکشی
drainage hypothesis	فرضیه زهکشی
drainage cut	زهکش میانبر
drainage trench	معبر فاضلاب
drainage basin	ابخیز
drainage basin	ابریز
drainage basin	حوزه زهکش
drainage trench	فاضلاب رو
blind drainage area	حوزه ابریز بسته
vertical sand drainage	زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	سامانه
c.g.s. system	دستگاه سگث
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
value system	نظام ارزشها
system	روش اصول
system	نظام سیستم
system	تشکیلات
system	سازمان
system	طرز روش
system	نظم ترتیب
system	نظام
system	ترتیب
system	مجموعه سازمان
system	منظومه
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	سلسله
system	رشته دستگاه
system	اصول وجود
system	اسلوب
system	سازگان
system	طریقه
system	همستاد روش
system	همست
system	سلسله رشته
system	سیستم
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	نظم منظومه
system	قاعده رویه
system	طرز اسلوب
system	جهاز
system	دستگاه
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
information system	سیستم اطلاعات
system of units	سلسه احاد
system of units	دستگاه واحدها
system of ventilation	سیستم تهویه
vantilating system	سیستم تهویه
system overhead	بالاسری سیتم
induction system	سیستم مکش
system planning	طرح ریزی سیستم
system overhead	مازاد سیستم
information system	سیستم اطلاعاتی
system of units	دستگاه یکانها
system international	سیستم بین المللی
limbic system	دستگاه کناری
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system installation	نصب سیستم
magnet system	سیستم اهنربایی
system indicator	طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
system implementation	پیاده سازی سیستم
system generator	مولد سیستم
system generation	تولید سیستم
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system generation	ایجاد سیستم
system follow up	ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system flowchart	نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
system floder	مخزن سیستم
system interrupt	وقفه سیستم
system library	کتابخانه سیستم
system loader	بارکننده سیستم
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
integrate system	سیستم مجتمع
system of forces	دستگاه نیروها
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
system mangement	مدیریت سیستم
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
system log	گزارش روزانه عملیات سیستم
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
isolated system	سیستم منزوی
system log	شرح ماوقع سیستم
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
the vascular system	سلسله اوندهاومجراها
target system	سیستم هدفها
geniculostriate system	دستگاه مخطط زانویی
geocentric system	دستگاه زمین مرکزی
giorgi system	دستگاه جورجی
system's design	مدل سیستم طرزساخت سیستم
system's design	طرح سیستم
system's design	ساختمان سیستم
system unit	محفظه سیستم
system time	ساعت سیستم
heliocentric system	دستگاه خورشید مرکزی
system time	زمان سیستم
freshwater system	سیستم لوله کشی اب شیرین
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
tax system	نظام مالیاتی
first signal system	دستگاه علامتی اول
fixer system	سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
fixed system	توزیع ثابت اب
the nervous system	سلسله پیهای نباتی
text system	سیستم متن
tetragonal system	دستگاه چهار گوشهای
foreign value system	نظام ارزشی بیگانه
formmal system	سیستم صوری
teleran system	نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
telephone system	سیستم تلفن
tectopulvinar system	دستگاه بامی- پروانهای
system testing	ازمایش سیستم
hexagonal system	دستگاه شش گوشهای
system test	ازمون سیستم
household system	نظام خانوادگی
household system	نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system	سیستم هیدرولیک
system programmer	برنامه نویس سیستم
system program	برنامه سیستم
ignition system	سیستم احتراق موتور
illuminating system	سیستم روشنایی
system priorities	تقدم های سیستم
tandem system	سیستم دو پشته
system programming	برنامه نویسی سیستم
system programs	برنامههای سیستم
system study	مطالعه سیستم
system standard	استانداردسیستم
system standard	معیار سیستم
system software	نرم افزار سیستم
system security	حفافت سیستم
system resource	وسیله سیستم
system resource	منبع سیستم
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
system prompt	اعلان سیستم
incentive system	نظام تشویقی
system file	فایل سیستم
system analysis	انالیز سیستم
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
phonetic system	سیستم صوتی
swiss system	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
physiocratic system	روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
swiss system	سیستم سویس
planetary system	سیستم خورشیدی
planetary system	شمسی
planning system	نظام برنامه ریزی
point system	شرط بندی براساس امتیاز
supervisory system	سیستم نافر
polyphase system	دستگاه چندفاز
power system	شبکه نیرو
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
symmetrical system	جریان متقارن
parallel system	شبکه موازی
rhombic system	دستگاه راست گوشه
system analysis	تحلیل سازگان
system analysis	روش تجزیه وتحلیل جریان کار
system analysis	سیستم انالیز
open system	نظام باز
open system	سیستم باز
open system	سازگان باز
system analysis	تحلیل سیستم
synchronous system	سیستم همگام
operating system/	سیستم عامل دو
organ system	دستگاه
orthorhomobic system	دستگاه راست گوشه
practical system	دستگاه یکانهای عملی
spoils system	سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
sewage system	شبکه فاضلاب
recoil system	سیستم دافع
recoil system	دستگاه دافع توپ
recoil system	سیستم عقب نشینی توپ
serfdom system	نظام سرفی
redox system	سیستم اکسایش- کاهش

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com