Dictiornary-Farsi | drawing blick | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 117 (6 milliseconds)

English	Persian
drawing blick	حلقه کشش
drawing blick	کشش


Other Matches

drawing	طرح
drawing	نقشه کشی فرش
drawing	نقشه
drawing	ترسیم
drawing	نقشه کارگاهی
drawing	هنر طراحی تابلو نقاشی
drawing	رسم
drawing	نقشه کشی
drawing	قرعه کشی
drawing	حدیده کردن
drawing	روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing	کشیدن
drawing	رسم کردن
drawing	رسم فنی
mirror drawing	نقاشی از ایینه
fair drawing	طرح مناسب برای چاپ و تکثیر
fine drawing	رفوگری
instrumental drawing	نقشه کشی با اسباب
mechanical drawing	ترسیم مکانیکی
drawing press	پرس کششی
method of drawing up	طرز تنظیم
fair drawing	تصویر مناسب
engineering drawing	طراحی و نقشه کشی مهندسی
drawing program	نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
drawing quality	کیفیت کشش
drawing set	دستگاه نقشه کشی
drawing table	میز نقشه کشی
drawing tools	مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
drawing tools	خط و رسم آزاد است
dy drawing lots	به طریق قرعه
dy drawing lots	قرعه کشیدن
dy drawing lots	استقراع
pen drawing	سیاهقلم
pen drawing	تصویر خطی تصویر مدادی
loom drawing	[نقشه فرش که بصورت تمام رنگی بر روی کاغذ شطرنجی رسم شود.]
drawing pin	پونز
workshop drawing	رسم کارگاهی
working drawing	طرح ونقشه کار
work drawing	نقشه یاتفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
wash drawing	ابرنگ سیاه
three view drawing	رسم فنی با سه نما
tabular drawing	نقشه شیب
structural drawing	نقشه ساختمانی
special drawing right	حق برداشت ویژه
special drawing right	حق برداشت مخصوص
shop drawing	نقشه یا تفصیل مشخصات فنی که بکارخانهای فرستاده میشود
sectional drawing	رسم مقطعی
revised drawing	رسم اصلاح شده
revised drawing	رسم تجدید نظر شده
pencil drawing	طرح مدادی
pencil drawing	تصویر مدادی
sectional drawing	رسم برشی
drawing board	میز نقشه کشی
component drawing	رسم قطعات
computer drawing	ترسیم کامپیوتری
deep drawing	کشش عمیق
detail drawing	نقشه تفصیلی
detail drawing	نقشه جزئیات
detail drawing	نقشه ریزه کاری
detail drawing	رسم فرعی در یک نقشه که جزئیاتی از ان را در برمیگیرد
line drawing	نقاشی با مداد وقلم
detail drawing	رسم جزئیات
detail drawing	نقشه کشی جزئیات
component drawing	رسم جزیی
breakdown drawing	رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
art of drawing	هنر ترسیم رسم
drawing board	تخته رسم
drawing boards	میز نقشه کشی
drawing boards	تخته رسم
line drawing	خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing	رسم مدادی
line drawing	ترسیم خطی
drawing room	اطاق پذیرایی
drawing room	سالن پذیرایی
drawing rooms	اطاق پذیرایی
drawing rooms	سالن پذیرایی
drawing bench	میز رسم
drawing card	چیز جالب توجه
drawing card	موجب جلب توجه
drawing pen	قلم رسم
drawing ink	مرکب رسم
drawing instrument	وسایل نقشه کشی
drawing instrument	وسایل رسم فنی
drawing key	طرح اولیه
drawing key	کپیه نقاشی
drawing lines	خط کشی
drawing lots	قرعه کشی
drawing materials	مواد اولیه نقشه کشی
drawing materials	لوازم نقشه کشی
drawing mill	دستگاه نورد کششی
drawing office	دفتر نقشه کشی
drawing office	دفتر طراحی
drawing hand	دستی که زه را می کشد
drawing die	ماتریس کششی
drawing card	جالب
drawing curve	شابلون دایره و منحنی
drawing goniometer	نقاله رسم
drawing die	حدیده کششی
drawing device	دستگاه ترسیمه
outline assembly drawing	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
shop or work drawing	نقشه در حین انجام کار
pattern construction drawing	الگوی نقشههای ساختمانی
Back to the drawing board <idiom>	[زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
special drawing rights	این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special drawing rights	حق برداشت ویژه
deep drawing test	ازمایش کاسگری
cold drawing bench	میز سردکشی
cold drawing die	حدیده
cold drawing die	سردکشی
back to the drawing board <idiom>	کاری را از اول شروع کردن
ingot drawing crane	جراثقال کشش شمش
double action drawing press	پرس کششی دوکاره
frank drawing completion test	ازمون تکمیل نقاشی فرانک
By trying to live like a king one ends by drawing . <proverb>	آخر شاه منشى کاه کشى است .
double action cam drawing press	پرس کششی دو واکنشی