Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English
Persian
drip loop
حلقه ریزش اب
Other Matches
drip
چکه کردن
drip-course
رج آبچکان
drip
چکانیدن چکه
drip
شیار ابچکان
drip
چفت ابچکان
drip
چکیدن
drip dry
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
drip plate
صفحه چکانش
drip table
میز چکانش
drip plate
صفحه قطران
drip pan
لاوک قطرهای
drip pan
قطره چکان
drip oiler
روغندان قطرهای
drip drop
چک چک
drip-dry
خشک کردن پارچه بدون چلاندن ان
postnasal drip
ابریزش از عقب بینی
drip-mould
ابزار بند آبچکان
drip-joint
[اتصال بین دو ورق فلزی]
eaves-drip
[چفت آبچکان روی شیب بام]
drip bowl
سینیگاز
drip-channel
آبچکان
drip moulding
شیارآبچکان
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
drip oil lubrication
روغنکاری قطرهای
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
inner loop
حلقه داخلی
loop
گریز
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
do while loop
حلقه WHILE/DO
do while loop
لوپ WHILE/DO
to be in the loop
<idiom>
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
inner loop
حلقه درونی
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
to be in the loop
<idiom>
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
while loop
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حلقه شدن
loop
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
حلقه زدن
loop
کمند
loop
ضربه بلند قوس دار
loop
سوراخ
loop
دریچه
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
درو در انتهای خرک
loop
مهاری
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
پیچ چرخ
loop
گره
loop
حلقه طناب
loop
حلقه
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
خمیدگی
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
گره زدن
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
حلقه دارکردن
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
uncontrolled loop
حلقه کنترل نشده
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
prusik loop
گره پلکانی
loop test
ازمایش با حلقه وارلی
overhead loop
گره حلقومی یا گره بالاتنه
open loop
حلقه باز
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
open loop
مدار باز
nested loop
حلقه تو درتو
loop structure
ساختار حلقهای
nested loop
حلقه اشیانهای
nested loop
حلقه لانهای
belt loop
حلقهکمربند
to stay in the loop
<idiom>
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
to stay in the loop
<idiom>
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
arrow-loop
شکاف تهویه
loop-hole
روزنه
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
loop-hole
سوراخ دیدبانی
loop stitches
کوکطنابی
heel loop
قوس پاشنه
hanger loop
جایآویز
elastic loop
حلقهارتجاعی
peg loop
میخحلقهطناب
button loop
دکمهرکاب
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
loop sling
بند حلقهای
armature loop
حلقه ارمیچر
hysteresis loop
حلقه پسماند
hysteresis loop
منحنی هیسترزیس
induction loop
حلقه القائی
infinite loop
حلقه نامحدود
infinite loop
حلقه نامتناهی
local loop
حلقه محلی
loop antenna
انتن حلقوی
loop antenna
انتن حلقهای
loop body
تنه حلقه
loop body
بدنه حلقه
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
feedback loop
حلقه باز خوردی
expansion loop
خم انبساط
armature loop
پیچک ارمیچر
closed loop
حلقه بسته
closed loop
حلقه مسدود
counting loop
حلقه شمارش
current loop
حلقه جاری
curtain loop
بازوبندپرده
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
endless loop
حلقه بی پایان
endless loop
حلقه بی انتها
loop checking
مقابله حلقه
loop code
کد حلقوی
loop hole
گریز
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop hole
روزنه
loop line
دوراهی
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop control
کنترل حلقه زنی
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
inductive loop
حلقه ی القائی
loop counter
شمارنده حلقه
loop sling
حلقه بند تفنگ
loop pass
پاس قوسی
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
closed loop gain
بهره تقویت درطبقه بسته
magnetic hysteresis loop
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
varley loop test
ازمایش با حلقه وارلی
open loop gain
بهره تقویت در حلقه باز
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
sleeve strap loop
بستنوارسرآستین
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
loop knot tie
گره حلقوی
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
distributor service loop
خطسرویسپخش
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com