English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English Persian
drop point نقطه پرش
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point نقطه چکه
drop point چکه
drop point قطره
drop point قطران
Search result with all words
drop point tester دستگاه اندازه گیری نقطه قطران
drop-point slating سنگ شیروانی اریب
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
point to point line خط نقطه به نقطه
point to point network شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection اتصال نقطه به نقطه
drop in <idiom> دیدار کوتاه
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop off بخواب رفتن
drop جرعه کمی
drop-out افت
drop-out ترک کننده
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
to drop someone off کسی را پیاده کرن
to let drop انداختن
to let drop رهاکردن
drop [نوعی طاق]
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
to let drop ول کردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
to drop in سرزدن
ir drop افت ای ار
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
drop in سرزدن
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in درج تصادفی
drop off مردن
drop by مختصرکردن
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop out افت
drop out حذف شدن
drop out حذف تصادفی
drop out از قلم افتادگی
drop by دیدن
drop by بکسی سر زدن
drop behind عقب ماندن
drop behind عقب افتادن از
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
the very last drop اخرین قطره
drop بار
drop سقوط
drop کم کردن
drop فرود
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop رهاکردن
drop نقل
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop افت
drop انداختن قطع مراوده
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop ژیگ
drop قطره
drop از قلم انداختن
drop افتادن چکیدن
drop چکه
drop چکه سقوط
drop افت سقوط
drop اب نبات
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
heat drop افت حرارت
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
heavy drop بارریزی سنگین
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forger اهنگر
drop forge منگنه زدن
drop forge سکه زدن
drop curtain پرده جلو صحنه
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
contact drop افت کنتاکتی
the drop the veil روی خودراپوشیدن
drop kick شوت سرضرب
crystal drop اشککریستالی
drop earrings گوشوارهآویز
drop-leaf لایهلولاییمیز
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
resistance drop افت مقاومتی
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
resistance drop افت ای ار
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
line drop افت ولتاژ یک خط
line drop افت خط
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
school drop out افت تحصیلی
drop ball دراپ بال
drop back جاافتادن
drop back افتادن
drop arch قوس شاه عباسی
drop annunciator زنگ احضار
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop altitude ارتفاع پرش
hot drop saw اره گرم
school drop out ترک تحصیل کرده
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
drip drop چک چک
letter drop صندوق پست
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
lemon drop اب نبات ترش
voltage drop افت ولت
energy drop افت انرژی
ear drop گل اویز
ear drop اویزه
ear drop گوشواره اویزدار
voltage drop افت فشار الکتریکی
drop zone منطقه فرود چترباز
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone منطقه فرود
drop worm حلزونی سقوطی
vertical drop ابشار قائم
leakage drop افت نشتی
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
potential drop افت ولتاژ
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
pressure drop افت فشار
stepped drop شیبشکن پلکانی
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
gravity drop زنگ احضار وزنی
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
short drop دراپ کوتاه
potential drop افت پتانسیل
drop wire سیم انشعاب
drop weight وزن سقوطی
drop vault طاق قوسی خفته
voltage drop افت ولتاژ
drop of potential افت پتانسیل
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
drop manhole دهانه ریزش
drop letter نامه پست شهری
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop keel centre-plate :syn
drop keel تیغه میانی
drop inlet دریچه ریزش
drop out type دخشههای متضاد
drop pass پاس بعقت
drop press پتک خودکار اهنگری
drop track تعقیب را قطع کنید
drop track تعقیب موقوف
drop test ازمایش ضربهای
drop test ازمایش سقوطی
drop tank تانک موقت
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
drop shot جاخالی
drop shot ضربه دراپ
drop shadow سایه برجسته
drop selector سلکتور سقوطی
drop scene پرده اخرداستان زندگی
drop scene پرده جلوصحنه نمایش
drop in temperature کاهش دما
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
peppermint drop قرص نعناع
drop volley جاخالی
drop-outs ترک کننده
drop forging اهنگری سقوطی
automatic drop اتصال خودکار
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
ear-drop گل آویز
ear-drop گوشواره
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop-ornament تزئینات آویزان
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
barrel drop ابشار لولهای
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
arc drop افت جرقهای ولت
ohmic drop افت اهمی
drop gage فشار سنج
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
drop-outs افت
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
drop waist dress پیراهنازکمرکلوش
drop worm bearing یاطاقان حلزونی سقوطی
drop worm housing پوسته حلزونی سقوطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com