English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
Other Matches
Could you repeat what you said, please? میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
repeat بازگو کردن بازگو
repeat تکرار تجدید
repeat دوباره ساختن
repeat دوباره انجام دادن
repeat تکرار کردن تکرار شدن
repeat دوباره گفتن
repeat مکرر کردن تکرار شدن
repeat باز انجام
repeat تکرار کنید
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat تکرار
repeat رونوشت
repeat ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
repeat کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat انجام مجدد یک عمل
repeat تکرار کردن
repeat باز گفتن
repeat until تکرارکن ... تااینکه
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
repeat counter شمارنده تکرار
repeat keys دکمههایتکرار
to make repeat وادار به تکرار کردن
auto repeat خود تکرار
endless repeat [به هر نوع طرح بندی که کل متن فرش را تا ناحیه حاشیه پر نماید، اطلاق می شود. مثل طرح بته جقه، ماهی درهم، هراتی و غیره.]
to repeat oneself کاریا گفته خودرا تکرار کردن
to repeat oneself تکرار شدن
repeat range فرمان برد از نو
repeat mark خال
repeat key کلید تکرار
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
repeat action key کلید تکرار عمل
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
To drop in on someone . به کسی سرزدن
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
drop in <idiom> دیدار کوتاه
ir drop افت ای ار
to drop someone off کسی را پیاده کرن
drop behind عقب ماندن
drop behind عقب افتادن از
drop by بکسی سر زدن
drop by دیدن
drop by مختصرکردن
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
to drop in سرزدن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop ول کردن
to let drop رهاکردن
to let drop انداختن
drop off بخواب رفتن
drop in درج تصادفی
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop off مردن
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop out افت
drop out حذف شدن
drop in سرزدن
drop out حذف تصادفی
drop out از قلم افتادگی
the very last drop اخرین قطره
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop چکه سقوط
drop از قلم انداختن
drop-out ترک کننده
drop افتادن چکیدن
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop اب نبات
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop نقل
drop چکه
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop افت سقوط
drop ژیگ
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop جاگذاشتن حریف
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop جرعه کمی
drop [نوعی طاق]
drop انداختن قطع مراوده
drop کم کردن
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop رهاکردن
drop افت
drop سقوط
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop فرود
drop بار
drop قطره
drop-out افت
heat drop افت حرارت
resistance drop افت مقاومتی
resistance drop افت ای ار
school drop out ترک تحصیل کرده
ohmic drop افت اهمی
leakage drop افت نشتی
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
hot drop saw اره گرم
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop بارریزی سنگین
gravity drop پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop زنگ احضار وزنی
front drop پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
lemon drop اب نبات ترش
letter drop صندوق پست
line drop افت خط
pressure drop افت فشار
potential drop افت ولتاژ
potential drop افت پتانسیل
peppermint drop قرص نعناع
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
line drop افت ولتاژ یک خط
free drop برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
school drop out افت تحصیلی
short drop دراپ کوتاه
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
ear-drop گل آویز
ear-drop گوشواره
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop-ornament تزئینات آویزان
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
stepped drop شیبشکن پلکانی
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil روی خودراپوشیدن
voltage drop افت ولتاژ
vertical drop ابشار قائم
voltage drop افت ولت
voltage drop افت فشار الکتریکی
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop اشککریستالی
drop earrings گوشوارهآویز
drop-leaf لایهلولاییمیز
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop point نقطه پرش
drop keel تیغه میانی
drop inlet دریچه ریزش
drop in temperature کاهش دما
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging اهنگری سقوطی
drop keel centre-plate :syn
drop kick شوت سرضرب
drop pass پاس بعقت
drop out type دخشههای متضاد
drop of potential افت پتانسیل
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop master مدیر پرش
drop manhole دهانه ریزش
drop letter نامه پست شهری
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop forger اهنگر
drop forge منگنه زدن
drop forge سکه زدن
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drip drop چک چک
contact drop افت کنتاکتی
barrel drop ابشار لولهای
automatic drop اتصال خودکار
arc drop افت جرقهای ولت
drop gage فشار سنج
drop volley جاخالی
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs ترک کننده
drop altitude ارتفاع پرش
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop down menu منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop curtain پرده جلو صحنه
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop ball انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop ball دراپ بال
drop back جاافتادن
drop back افتادن
drop arch قوس شاه عباسی
drop annunciator زنگ احضار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com