Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
drop volley
جاخالی
Other Matches
volley
شلیک
volley
رفت و برگشت توپ یا گوی سر ضرب
volley
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley
رگبار
volley
شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
volley
شلیک بطوردسته جمعی
volley
تیرباران
stop volley
جاخالی
volley fire
تیر شلیک
drive volley
ضربههای پی درپی کوتاه ومستقیم
volley ball
والیبال
volley bombing
شلیک دسته جمعی
volley bombing
تیرشلیک
volley fire
اتش شلیک
volley fire
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
half volley
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
volley bombing
شلیک تیرباران شلیک کردن
half volley
ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
volley kick
شوت سر ضرب
half volley kick
شوت سر ضرب
Drop by drop . I n drops.
قطره قطره
drop in
اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop in
سرزدن
To drop in on someone .
به کسی سرزدن
drop behind
عقب افتادن از
drop by
<idiom>
بازدید از کسی با جایی
drop by
مختصرکردن
drop by
دیدن
drop by
بکسی سر زدن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
to drop someone off
کسی را پیاده کرن
drop in
<idiom>
دیدار کوتاه
drop behind
عقب ماندن
drop in
درج تصادفی
drop off
مردن
the very last drop
اخرین قطره
to drop in
سرزدن
drop out
از قلم افتادگی
drop out
حذف تصادفی
drop out
حذف شدن
drop out
افت
drop on
سوزن دوراهی خط اهن
drop off
دفاع بیرون از منطقه خود
drop off
بخواب رفتن
to drop in
اتفاقا دیدنی کردن
to drop on
سرزنش یاتنبیه کردن
to let drop
ول کردن
to let drop
رهاکردن
to let drop
انداختن
ir drop
افت ای ار
drop
از قلم انداختن
drop
چکه سقوط
drop
نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop
افت سقوط
drop
یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop
بار
drop
افتادن چکیدن
drop
رهاکردن
drop
انداختن قطع مراوده
drop
سقوط
drop
کم کردن
drop
فرود
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
پشت سر گذاشتن حریف دو
drop-out
افت
drop
چکه
drop
اب نبات
drop
[نوعی طاق]
drop
افت
drop-out
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop
ژیگ
drop
[تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop
قطره
drop
جاگذاشتن حریف
drop
نقل
drop
جرعه کمی
drop-out
ترک کننده
school drop out
افت تحصیلی
school drop out
ترک تحصیل کرده
resistance drop
افت ای ار
resistance drop
افت مقاومتی
front drop
پرش به بالا و چرخش بجلو وفرود روی شکم
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
gravity drop
زنگ احضار وزنی
gravity drop
پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
short drop
دراپ کوتاه
pressure drop
افت فشار
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
leakage drop
افت نشتی
letter drop
صندوق پست
line drop
افت خط
line drop
افت ولتاژ یک خط
ohmic drop
افت اهمی
one should not drop the pilot
شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
paradrag drop
سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
potential drop
افت پتانسیل
potential drop
افت ولتاژ
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
hot drop saw
اره گرم
peppermint drop
قرص نعناع
heavy drop
پرتاب بارسنگین با چتر
heavy drop
بارریزی سنگین
heat drop
افت حرارت
lemon drop
اب نبات ترش
stepped drop
شیبشکن پلکانی
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint
<idiom>
فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line
<idiom>
چند خط(برای کسی)نوشتن
drop back
<idiom>
عقب نشینی کردن
at the drop of a hat
<idiom>
بدون هیچ گونه معطلی
ear-drop
گل آویز
ear-drop
گوشواره
drop-tracery
تزئینات مشبک کاری
drop-ornament
تزئینات آویزان
Drop dead
<idiom>
کم کردن مزاحمت
drop in the bucket
<idiom>
مقداری جزئی
drop out (of school)
<idiom>
ترک مدرسه
drop repeat
واگیره
[تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
a drop in the ocean
<idiom>
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
To drop a brick .
<idiom>
دسته گل به آب دادن
[افتضاح کردن]
Drop me a line .
برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
syphon well drop
ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
the drop the veil
روی خودراپوشیدن
drop by the wayside
<idiom>
قبل از اتمام کار ،ویران شدن
vertical drop
ابشار قائم
voltage drop
افت ولت
voltage drop
افت ولتاژ
voltage drop
افت فشار الکتریکی
wing drop
افت ناگهانی برا روی یک بال
crystal drop
اشککریستالی
drop earrings
گوشوارهآویز
drop-leaf
لایهلولاییمیز
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
energy drop
افت انرژی
drop point
نقطه پرش
drop keel
تیغه میانی
drop inlet
دریچه ریزش
drop in temperature
کاهش دما
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer
چکش سقوطی
drop hammer
چکش سقوط ازاد
drop hammer
پتک خودکار اهنگری
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge
اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop forging
اهنگری سقوطی
drop keel
centre-plate :syn
drop kick
شوت سرضرب
drop pass
پاس بعقت
drop out type
دخشههای متضاد
drop of potential
افت پتانسیل
drop mohawk
چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message
لولههای خبر
drop master
سرپرست پرش
drop master
مدیر پرش
drop manhole
دهانه ریزش
drop letter
نامه پست شهری
drop leaf
رومیزی اویخته از اطراف میز
drop forger
اهنگر
drop forge
منگنه زدن
drop altitude
ارتفاع پرش
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
drip drop
چک چک
contact drop
افت کنتاکتی
barrel drop
ابشار لولهای
automatic drop
اتصال خودکار
arc drop
افت جرقهای ولت
drop gage
فشار سنج
drop-outs
ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop-outs
ترک کننده
drop altitude
ارتفاع بارریزی
drop annunciator
زنگ احضار
drop forge
سکه زدن
drop down menu
منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
drop curtain
پرده جلو صحنه
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
drop ball
انداختن توپ بین دو بازیگر برای شرع مجدد
drop ball
دراپ بال
drop back
جاافتادن
drop back
افتادن
drop arch
قوس شاه عباسی
drop-outs
افت
drop test
ازمایش ضربهای
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
drop tank
تانک موقت
drop test
ازمایش سقوطی
ear drop
گوشواره اویزدار
drop track
تعقیب موقوف
drop zone
منطقه فرود چترباز
drop zone
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop wire
سیم انشعاب
drop track
تعقیب را قطع کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com