English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English Persian
dual personality شخصیت دوگانه
Other Matches
personality شخصیت
personality صفت شخص
personality اخلاق و خصوصیات شخص
personality وجود
personality هویت
personality disintegration تلاشی شخصیت
anal personality شخصیت مقعدی
personality disorder اختلال شخصیت
personality disturbance اختلال شخصیت
personality integration یکپارچگی شخصیت
personality inventory پرسشنامه شخصیت
personality assessment ارزیابی شخصیت
paranoid personality شخصیت پارانویای
multiple personality شخصیت چندگانه
modal personality شخصیت هنجاری
legal personality شخصیت حقوقی
juridical personality شخصیت حقوقی
inadequate personality شخصیت نابسنده
hysterical personality شخصیت هیستریایی
epileptoid personality شخصیت صرعی
split personality تعدد شخصیت شخصیت دو نیم
personality module واحد شخصیت
personality module ماژول خاص
to have a magnetic personality شخصیت مغناطیسی داشتن
prepsychotic personality شخصیت پیش روان پریشی
shut in personality شخصیت بسته
schizoid personality شخصیت اسکیزوئید
psychopathic personality شخصیت جامعه ستیز
primary personality شخصیت نخستین
personality structure ساخت شخصیت
premorbid personality شخصیت پیش مرضی
personality type سنخ شخصیت
personality trait ویژگی شخصیت
personality test ازمون شخصیت
california tests of personality ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
eysenck personality inventory پرسشنامه شخصیتی ایسنک
He is rich but is lacking in personality . پولدار است ولی بی شخصیت است
maudsley personality inventory پرسشنامه شخصیتی مادزلی
bernreuter personality inventory پرسشنامه شخصیتی برن رویتر
sixteen factor personality questionnaire پرسشنامه شانزده عاملی شخصیت
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual دوتایی
dual دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual استفاده ازیک جفت
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual دولا
dual دوجنبهای همزاد
dual دو واحدی
dual دوگانه
dual دوتائی
dual seat زینموتور
dual carriage way شاهراه دو طرفه
dual capacitor خازن دوبل
dual capable جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent عامل دو جانبه
dual carriageways شوسه دوگانه
dual carriageway شوسه دوگانه
dual carriageway راه ارابه رو دو خطی
dual lane راه دو طرفه
dual density تراکم مضاعف
the dual number تثنیه
dual carriageways راه ارابه رو دو خطی
dual granulation باروت دو حبهای
dual intensity تاکید علائم خاص
dual lane راه دو خطه
dual processors پردازندههای دوگانه
dual magneto مگنت دو برقی
dual magneto مگنتوی دوتایی
dual meet مسابقههای تیمی
dual operation عمل همزاد
dual nationality تابعیت مضاعف
dual indicator نشاندهنده دوتایی
dual morality دوگانگی اخلاقی
dual ignition احتراق دو برقی
dual sensation احساس دوگانه
dual compressor کمپرسور دوتایی
dual crank میل لنگ دوبل
dual impression برداشت دوگانه
dual tire لاستیک دوبل
dual in line package بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual ignition system سیستم احتراق دوتایی
dual labor market بازار کار دوگانه
dual swivel mirror آینهبازشو
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
dual channel controller کنترل کننده دو کاناله
dual carriageway road راه با دو شوسه جدا
dual y axis graph نمودار با دو محور y
dual tone horn بوق با دو صدا
dual carriageway road راه بادو جاده
dual sex therapy درمان دو جنسیتی
dual purpose gun توپ دو کاره
dual price system نظام دو قیمتی
dual port ram حافظه تسهیم شده
dual sided disk drives گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel sound system کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system کانال صوتی دوگانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com