Dictiornary-Farsi | dust color | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
dust color	رنگ خاکی


Other Matches

color tint , color tone	ته رنگ
in the dust	درخاک
dust	گرد گوگرد
dust	گرد
to let the saw dust out of	پوچی یا بی اساسی
saw dust	خاک اره
dust well	گرد چال
to let the saw dust out of	را ثابت کردن
to let the saw dust out of	رسوا کردن
in the dust	مرده
in the dust	زیر خاک
dust	ارد
dust	تراب
dust-up	بگومگو
dust-up	شکر آب
dust	خاکه ذره
dust-up	جنگ و دعوا
to f. away the dust	گردگیری کردن
dust	خاک
dust	ریختن پاشیدن
dust	گردگیری کردن گردگرفتن از
dust	غبار
dust	گرد وخاک
dust coat	لباس روبرای گرفتن گرد جامه گردگیر
dust mask	خاک گیر
dust laden	تجمع گرد وغبار
dust catcher	گردگیر کوره بلند
dust coal	خاک ذغال
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
dust collection	گردگیری
dust collection	غبارگیری
dust laden	خاک گرفتگی
dust devil	تنوره دیو
dust collector	جمع کننده گرد و خاک
dust colour	خاکی
dust cover	سرپوش غبارگیر
dust collector	گردگیر
dust brush	گردگیر
dust-ups	شکر آب
dust-ups	جنگ و دعوا
zinc dust	گرد روی
to shake off the dust	تکاندن
cosmic dust	غبار کیهانی
diamond dust	خرده یاسوده الماس
dust arrester	واحد گردگیری
dust arrester	گرد گیر
dust bin	خاکدان
dust bin	خاکروبه دان
dust bowl	شن روان
dust box	گردپاش
dust brand	دوده
dust brand	لکهای ازدوده
dust brush	گردپاک کن
dust-ups	بگومگو
dust removal	تخلیه گرد و خاک
to lick the dust	بزمین خوردن
to kiss the dust	کشته شدن
to kiss the dust	به خواری وپستی تن دادن
to kiss the dust	باخاک یکسان شدن
to kiss the dust	پست شدن
to kick up dust	خاک راه انداختن
to kick up dust	خاک بلندکردن
raise a dust	گرد و خاک بلند کردن
raise a dust	داد و بیداد کردن
saw dust concrete	بتن خاک اره
to bite the dust	افتادن
to dust the coat of	کتک زدن
to dust one;s jacket	کسیراکتک زدن
to dust one;s jacket	کسیراچوب زدن
stone dust	خاک سنگ
stone dust	گرد سنگ
to make a dust	گردو خاک بلند کردن
to make a dust	گردکردن
to make a dust	هایهوکردن
dust removal	گرد گیری
dust respirator	ماسک تنفسی
dust respirator	ماسک ضد گردو غبار
dust separation	جداسازی گرد و غبار
dust tight	خاک بند
to shake off the dust	گرد گرفتن
to shake off the dust	گردگیری گردن
to raise a dust	اب راگل الودکردن حقیقت راپنهان کردن
to raise a dust	شلوق کردن
to raise a dust	گردوخاک بلندکردن
flue dust	بخار گاز
flying dust	گرد
furnace dust	بخار کوره
glass dust	خرده شیشه
humbled to the dust	باخاک برابر
interstellar dust	غبار بین- ستارهای
to dust one's jacket	کسیرازدن
coal dust	خاکه زغال
dust-jacket	جلد کاغذی روی کتاب
bite the dust <idiom>	از پا درآوردن -کشتن ،شکست دادن
dust-jackets	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust-jackets	جلد کاغذی روی کتاب
to blow up dust	گرد و خاک به پا کردن
to raise dust	گرد و خاک به پا کردن
to bite the dust	مردن
angel dust	گرد پریان
dust brand	سخن زشت
dust-jacket	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
gold dust	گرد طلا
gold dust	خاک طلادار
dust receiver	مخزنگردوخاک
When the dust settles.	وقتی که خوب آبها از آسیاب افتاد
dust-covers	جلد کاغذی روی کتاب
dust jacket	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust-covers	کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust jacket	جلد کاغذی روی کتاب
the dust panned out pootly	ان خاک زرد دادولی نه چندان زیاد
coal dust firing	اشتعال گردی
dust cloud theory	نظریه غباری
dust collection equipment	وسایل گردگیری
sandstorm or dust storm	طوفانخاکوشن
The dust was laid ( settled ) .	گرد وخاک نشست
To snake the dust off the carpet.	خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
Water lays the dust.	آب گرد وخاک رامی خواباند
Dust has accumulated [settled] on the chairs.	روی صندلی ها خاک نشسته
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb>	کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
color	تفسیر ورزشی
first color	استر
color	رنگ زدن
first color	رنگ اول
color	کیفیت
color	پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
color	ملون کردن
off color	خل
off color	دارای رنگ مغایر
off color	دارای رنگ ناجور
color	رنگ
color	فام
color	بشره
color	تغییر رنگ دادن
color	رنگ کردن
color	ترکیب
color	پرچم
to the color	شیپور احترام پرچم
off-color <idiom>	بد مزه ،کثیف ،بیادب
She has very little color.	رنگ بصورتش نمانده
to the color	شیپورپرچم
to the color	شیپور احترام
color value	درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
pure color	رنگ اصلی
off-color joke	جوک بی ادب
pure color	رنگ خالص
Color blindness	کوررنگی
aurora color	رنگ سرخ شفق
pure color	رنگ مایه
permanent color	رنگ با ثبات زیاد
barberry color	رنگ زرشکی
apricot color	رنگ زرد و قرمز روشن
apricot color	رنگ زردآلویی
horse of a different color <idiom>
mustard color	رنگ خردلی
transparent color	رنگ شفاف
transparent color	رنگ روشن
Color films(T. V).	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
color line	مانع نژادی
permanent color	رنگ دائمی
camel-color	رنگ شتری
off-color joke	جوک بد مزه
fastness of color	عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
golden color	رنگ طلائی
ground color	رنگ زمینه
ground color	رنگ اصلی متن فرش
harsh color	رنگ تند و ناملایم و زننده
jujube color	رنگ عنابی
main color	رنگ اصلی
main color	رنگ زمینه
color composition	ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
fastness of color	ثبات رنگ
onion color	رنگ پیازی
natural color	رنگ ذاتی جسم
natural color	رنگ طبیعی
cinnamon color	رنگ دارچینی
color contrast	تضاد رنگی در زمینه فرش
color fastness	درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
copper color	رنگ مسی
milky color	شیری رنگ
color salute	سلام پرچم احترام به پرچم
color killer	صافی رنگ
color guard	پاسدار پرچم
color guard	گارد پرچم
color grid	شبکه رنگ
color graphics	گرافیک رنگی
color gate	دریچه پیام رنگی
color disk	گرده رنگها
color codig	علامت گذاری کردن مهمات
color mixer	رنگ امیز
color monitor	صفحه نمایش رنگی
color salute	سلام به پرچم
color response	پاسخ رنگ
color pyramid	هرم رنگ نما
color printer	چاپگر رنگی
color phase	فاز رنگ
color patches	تکههای پارچه پرچم
color patches	نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
color monitor	مونیتوررنگی
color codig	رنگ امیزی با علامت