Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
dynamic address translate
مترجم نشانی پویا
dynamic address translate
مترجم ادرس پویا
Other Matches
dynamic address translation
ترجمه پویای ادرس
translate
تبدیل داده از یک نوع به نوع دیگر
translate
برگرداندن
translate
معنی کردن تفسیر کردن
translate
ترجمه کردن
translate time
هنگام ترجمه
translate time
حین ترجمه
to translate something
[from/into a language]
برگرداندن
[نوشتنی]
چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
address for service of a summons
[address where a summons may be served]
آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد
[حقوق]
dynamic
بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic
دینامیک
dynamic
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic
ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic
حرکتی
dynamic
شخص پرانرژی
dynamic
پویا
dynamic
پویشی
dynamic
جنبشی
dynamic
نیروی درونی
dynamic
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic
قوهای
dynamic
نیروی مستقر
dynamic
بالان
dynamic
متحرک
dynamic
نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis
تحلیل پویا
dynamic analysis
تحلیل دینامیک
dynamic balance
تعادل و توازن حرکتی
dynamic balay
حمایت متحرک
dynamic convergence
همگرایی دینامیک
dynamic braking
ترمز دینامیکی
dynamic braking
ترمز واکنشی
dynamic check
مقابله پویا
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic contraction
انقباض هم تنش
dynamic characteristic
مشخصه دینامیک
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic programming
برنامه سازی پویا
dynamic programming
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
برنامه ریزی پویا
dynamic pressure
فشار پویا
dynamic pressure
فشار محرکه درونی
dynamic stability
تعادل پویا
dynamic pressure
فشار دینامیکی
dynamic model
مدل پویا
dynamic allocation
تخصیص پویا
dynamic ram
حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic damper
مستهلک کننده دینامیکی
dynamic factor
ضریب دینامیکی
dynamic lattice
شبکه پویشی
dynamic memory
حافظه پویا
dynamic loudspesker
بلند گوی دینامیک
dynamic lift
برای دینامیکی
dynamic link
پیوند پویا
dynamic load
بار جنبشی
dynamic load
بار دینامی
dynamic loading
بارگذاری جنبشی
dynamic load
بار پویا
dynamic expander
بسط دهنده دینامیکی
dynamic error
خطای پویا
dynamic model
الگوی پویا
dynamic dump
رو گرفت پویا
dynamic dump
روبرداری پویا
dynamic dump
نسخه برداری پویا
dynamic economy
اقتصاد پویا
dynamic economy
اقتصاد متحرک
dynamic equilibrium
تعادل پویا
dynamic equilibrium
تعادل دینامیکی
dynamic microphone
میکروفون دینامیکی
dynamic relocation
جابجاسازی پویا
dynamic structure
ساخت پویا
dynamic subroutine
زیرروال پویا
dynamic subroutine
زیر روال پویا
dynamic system
نظام پویا
dynamic system
سیستم پویا
dynamic system
سازگان پویا
dynamic test
ازمون پویا
dynamic trait
ویژگی پویشی
dynamic viscosity
گرانروی مطلق
dynamic viscosity
گرانروی مکانیکی
lattice dynamic
دینامیک شبکه
dynamic brake
ترمزدینامیکی
dynamic relation
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
dynamic relocation
جابجایی پویا
dynamic scheduling
زمان بندی پویا
dynamic sensitivity
حساسیت دینامیک
dynamic ram
حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic stop
ایست پویا
dynamic storage
انباره پویا
dynamic storage
حافظه پویا
permanent magnet dynamic
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dynamic luminous sensitivity
حساسیت نوری دینامیک
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
micro dynamic model
الگوی خرد پویا
dynamic storage allocation
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
macro dynamic model
الگوی کلان پویا
dynamic data exchange
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic shift register
ثبات تغییر مکان پویا
dynamic simulation language
زبان شبیه سازی پویا
dynamic random access memory
حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
to address somebody as
کسی را خطاب کردن با
[لقبی]
to address
[to]
خطاب کردن
[به]
to address
نشانه گیرنده را روی پاکت گذاشتن
Whom should I address?
چه کسی فرد پاسخگو من است؟
two address
با دو نشانی
immediate address
آدرس صریح
one address
با یک نشانه
one plus one address
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
three address
با سه نشانی
How far is it to this address?
تا این آدرس چقدر راه است؟
What's your name and address?
اسم و آدرس شما چیست؟
Here is my address.
این آدرس من است.
Take me to this address?
مرا به این آدرس ببرید.
address
نشانی دادن
address
نشانی
address
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
address
شماره یکتای یک وسیله در شبکه
address
شماره ای که به واحد پردازش مرکزی اجازه میدهد به یک محل فیزیکی در رسانه ذخیره سازی سیستم کامپیوتر مراجعه کند
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
address
نشانی گیرنده پیام
address
آدرس
single address
با یک نشانی
single address
با یک آدرس
single address
بایک نشانی
self relative address
نشانی نسبی
return address
نشانی بازگشت
relocatable address
نشانی جابجاپذیر
relative address
آدرس نسبی
specific address
آدرس ذخیره سازی که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
specific address
نشانی خاص
telegraphic address
آدرس تلگرافی
synthetic address
محل استفاده شده در برنامه که توسط دستورات درون برنامه تولید شده است
synthetic address
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
synthetic address
نشانی مصنوع
symbolic address
آدرس نمادی
symbolic address
آدرس سمبلیک
symbolic address
نشانی نمادی
relative address
نشانی نسبی
regional address
نشانی منطقه ای
one address instruction
دستورالعمل یک ادرسه
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
one level address
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
one level address
تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
one level address
آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
absolute address
آدرس مطلق
paged address
روش تقسیم حافظه به بخشهایی
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
paged address
آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که فقط به یک محل دستیابی دارد
presumptive address
آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
quadruple address
با نشانی چهار کانه
real address
آدرس مطلق که مستقیماگ به محلی از حافظه دستیابی دارد
real address
آدرس واقعی
real address
آدرس حقیقی
reference address
نشانی مرجع
one address computer
کامپیوتریک ادرسه
My address has been changed .
آدرسم عوض شده است
Please write down your new address .
لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
What is your home address?
نشانی منزلتان چیست ؟
You have my home address.
شما آدرس من را دارید.
home address
آدرس منزل
absolute address
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
absolute address
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند
What's the fare to this address?
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
How do I get to this place / this address?
چطور می تونم به ... بروم؟
absolute address
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
absolute address
محل یک شی در رابطه با مبدا
absolute address
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address
تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
absolute address
مختصاتی که فاصله یک نقطه از محل تقاطع بردارها را نشان میدهد
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
absolute address
نشانی مطلق
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
forwarding address
آدرس پستی جدید
address book
دفترچه تلفن
absolute address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیله ای دستیابی دارد
three address computer
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
three address instruction
دستوری که حاوی آدرس دو عملوند و محل نتیجه که باید ذخیره شود است
transfer address
ادرس انتقال
absolute address
مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address
برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
triple address
با نشانی سه گانه
address decoder
رمزکننده ادرس
two address computer
کامپیوتر دو ادرسه
two address computer
کامپیوتربا دو نشانی
two address instruction
دستوری که حاوی محل دو عملوند و آدرس نتیجه است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com