Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English
Persian
ecosystem development
گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
Other Matches
ecosystem
اکوسیستم
ecosystem
بوم سازگان
ecosystem
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله درطبیعت بدهد
climax ecosystem
اکوسیستم اوج
micro ecosystem
اکوسیستم خرد
micro ecosystem
بوم سازگان خرد
subclimax ecosystem
بوم سازگان زیر اوجی اکوسیستم زیر اوجی
terrestrian ecosystem
بوم سازگان زمین
terrestrian ecosystem
اکوسیستم زمین
climax ecosystem
بوم سازگان اوج
development
برنامه ریزی تولید محصول جدید
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
well development
توسعه و شستشوی چاه
development
رشد پیشرفت
self development
توسعه نفس
self development
پیشرفت نفس خود پیش برد
under development
دردست توسعه
development
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش
development
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development
گسترش دادن یکانها توسعه دادن نمو
development
گسترش
development
بسط
development
ترقی نمو
development
ایجاد
development
فهور
development
رشد
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
توسعه
development
تکامل یافتن
development
پیشرفت
phasess of development
مراحل توسعه
pole of development
قطب توسعه
personnel development
برنامه ریزی استخدامی
pattern of development
الگوی توسعه
motor development
رشد حرکتی
recent development
بسط تازه
land development
احیای اراضی
development countries
کشورهای قابل توسعه
mental development
رشد ذهنی
inward looking development policies
سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
inward looking development policies
درکشورهای در حال توسعه تاکید دارد
manpower development
پرورش نیروی انسانی
recent development
بسط جدید
recent development
فهورتازه
housing development
محوطهایکهبهتازگیدرآنخانهتاسیسشدهاست
uneven development
توسعه نامتوازن
top down development
توسعه از بالا به پایین
software development
توسعه نرم افزاری
social development
توسعه اجتماعی
sexual development
رشد جنسی
technical development
توسعه فنی
rural development
توسعه روستائی
research and development
تحقیق و توسعه یا بهبودوسایل
research and development
تحقیق و توسعه
regional development
توسعه ناحیهای
regional development
توسعه منطقهای
design development
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
bank development
گسترش شبکه بانکی
development planning
برنامه ریزی توسعه
development plan
طرح ارایش زمین
development plan
طرح گسترش
development plan
برنامه توسعه
development order
دستوربهبود اماد
development order
دستور ساخت اماد
cultural development
توسعه فرهنگی
development cost
هزینه توسعه در تولیدمحصول
development budget
بودجه عمرانی
development bank
بانک توسعه
curriculum development
برنامه ریزی درسی
combat development
پیشرفت اموزش رزمی
combat development
توسعه رزمی
child development
رشد کودک
base development
ساختن پایگاه
base development
تهیه پایگاه
development policy
سیاست توسعه
historical development
سیر تاریخی
eco development
بوم گسترش
internal development
توسعه داخلی
internal development
رشد داخلی
historical development
توسعه تاریخی
force development
برنامه تشکیل یکانها
force development
برنامه تامین یا بسیج یکانها
flank development
گسترش جناحی
economic development
توسعه اقتصادی
eco development
بوم گسترد
development system
سیستم توسعه یافته
development tools
ابزار توسعه
development time
زمان توسعه
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
anti development policy
سیاست ضد توسعه
development aid volunteer
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid volunteer
دستیار داوطلب
[برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker
دستیار مدد کار
[برای توسعه دادن کشوری]
desired rate of development
نرخ مطلوب توسعه
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
microcomputer development system
سیستم توسعه ریزکامپیوتر
program development tools
ابزار توسعه برنامه
program development cycle
چرخه ایجاد برنامه
development support library
امکانات خودکار که با ان یک منشی برنامه نویسی فایلهای توسعه برنامه را که شامل نسخههای اصلی مجموعههای تست داده واسناد گزارش میباشدنگهداری میکند
lincoln oseretsky development scale
رشد سنج لینکلن- اوزرتسکی
bayley scale of infant development
مقیاس بیلی برای رشدکودکان
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com