Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (2 milliseconds)
English	Persian
effective output impedance	ناگذرایی موثر خروجی
Other Matches
effective input impedance	ناگذرایی موثر ورودی
output impedance	ناگذرایی خروجی
output impedance	امپدانس خروجی
effective output	بازداده موثر
effective output	خروجی موثر
effective output	دبی موثر
effective output admittance	گذرایی موثر خروجی
impedance	مقاومت فاهری
impedance	مقاومت جریان متناوب امپدانس
impedance	امپدانس
impedance	اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
impedance	مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
impedance	پاگیرایی
impedance	مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب
impedance	ناگذرایی
surge impedance	ناگذرایی ماهیتی
characteristic impedance	ناگذرایی ماهیتی
impedance coil	پیچک ناگذرایی
impedance coil	پیچک
impedance comparator	تطبیق دهنده امپدانس
impedance corrector	مصصح امپدانس
impedance transformer	مبدل امپدانس
impedance coil	چوک
impedance compensator	متعادل کننده مقاومت فاهری
impedance converter	مبدل امپدانس
impedance function	تابع امپدانس
impedance level	مقاومت موجی
impedance irregularity	غیریکنواختی امپدانس
impedance heating	گرمایشی امپدانسی
impedance feedback	پیوست برگشت امپدانس
impedance factor	ضریب ناگذرایی
impedance drop	ولتاژ اتصال کوتاه
antenna impedance	ناگذرایی انتن
asynchronous impedance	ناگذرایی ناهمزمان
impedance coupling	جفتگری با ناگذرایی
impedance loss	تلف اتصال کوتاه
choke impedance	امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
choke impedance	مقاومت سلف
impedance balancing	تعادل امپدانس
generator impedance	مقاومت ژنراتور
generator impedance	امپدانس ژنراتور
impedance at resonance	مقاومت فازی
impedance at resonance	مقاومت رزونانس
impedance angle	زاویه فازی
high impedance	امپدانس بالا
image impedance	ناگذرایی ماهیتی
image impedance	امپدانس تصویر
electrode impedance	ناگذرایی الکترد
impedance coupling	پیوست امپدانس
complex impedance	ناگذرایی مختلط
impedance characteristic	مشخصات امپدانس
impedance bridge	پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge	پل امپدانس
coupling impedance	امپدانس تزویج
coupling impedance	مقاومت فاهری پیوست
cyclic impedance	ناگذرایی حلقهای
impedance coupling	تزویج پیچک
impedance balancing	تقارن امپدانس
image impedance	مقاومت مشخصه تصویر
impedance loss	گمگشتگی اتصال کوتاه
impedance ratio	نسبت امپدانس
impedance ratio	نسبت مقاومت فاهری
impedance relay	رله ی امپدانس
internal impedance	مقاومت داخلی
input impedance	مقاومت فاهری اولیه
input impedance	امپدانس ورودی
impedance triangle	مثلث ناگذرایی
impedance triangle	مثلث مقاومت ها
impedance triangle	مثلث اتصال کوتاه
inductive impedance	مقاومت فاهری القائی
line impedance	امپدانس خط
impedance voltage	ولتاژ اتصال کوتاه
impedance voltage	ولتاژاتصال کوتاه نامی
internal impedance	امپدانس داخلی
impedance operator	اپراتورامپدانس
impedance magnetometer	مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
impedance matrix	ماتریس امپدانس
impedance matrix	ماتریس مقاومت فاهری
zener impedance	امپدانس زنر
impedance protection	حفافت امپدانس
impedance meter	امپدانس متر
impedance meter	دستگاه اندازه گیری امپدانس
synchronous impedance	ناگذرایی همزمان
impedance transformation	تبدیل امپدانس
impedance of grid	امپدانس شبکه
impedance operator	اپراتور مقاومت
inductive impedance	مقاومت فاهری با جزء القائی
effective	دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
effective value	جریان موثر
effective	آدرسی که از تغییر در یک آدرس بدست می آید
effective	نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی
effective	خروجی میانگین پردازنده
effective	آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
the effective cause	علت
effective	کاری
effective	کارگر
effective	قابل اجرا
effective	موثر
effective	اثر بخش
effective	عامل موثر
effective	مفید
effective	سرباز اماده به خدمت
impedance unbalance finder	دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
internal impedance drop	افت ولتاژ داخلی
low impedance input	ورودی اولیه با امپدانس کم
high impedance relay	رله پیچک دار
impedance measuring set	دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance voltage test	ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
high impedance winding	سیم پیچی با مقاومت زیاد
high impedance rotor	رتور امپدانسی
high impedance relay	رله باامپدانس زیاد
impedance transforming filter	صافی تبدیل امپدانس
effective stimulus	محرک موثر
effective size	اندازه موثر
effective span	دهانه موثر
effective shear	برش موثر
effective time	مدت موثر
effective range	برد موثر جنگ افزار
effective range	برد موثر
effective rainfall	بارندگی موثر
effective radius of a well	شعاع موثر چاه
effective radius	شعاع موثر
effective strength	استعداد رزمی موثر
effective strength	استعدادرزمی موجود
cost-effective	هزینه کاه
cost-effective	کارآمد هزینه
cost-effective	مقرون به صرفه
effective wind	مولفه باد موثر
effective wind	باد سمتی
effective width	عرض موثر
effective treatment	تسویه موثر
effective treatment	تسویه کارا
effective time	زمان موثر
effective throat	گلوگاه موثر
effective temperature	دمای موثر
effective stress	تنش موثر
cost-effective	سودآور
effective pressure	فشار موثر
effective power	توان موثر
effective capacity	فرفیت موثر
effective charge	بار موثر
effective collision	برخورد موثر
effective current	جریان موثر
effective damage	ضایعات موثر
effective input	فرفیت موثر ورودی
effective damage	خسارت موثر
effective date	تاریخ اجرا
effective force	نیروی موثر
effective date	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
effective field	میدان موثر
effective demand	تقاضای موثر
effective diameter	قطر موثر
effective depth	ارتفاع مفید
effective capacity	گنجایش مفید
effective demand	تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
effective area	سطح موثر
effective power	قدرت موثر
effective porosity	تخلخل موثر
effective pitch	گام موثر
effective pattern	منطقه اثر موثر
effective storage	گنجایش مفید
effective pattern	منطقه اصابت موثر
effective faith	ایمان توام باعمل
mean effective pressure	فشار موثر متوسط
effective through put	توان عملیاتی موثر
effective resistance	مقدار مقاومت موثر
effective address	نشانی موثر
effective address	آدرس موثر
high input impedance circuit	مدار با امپدانس ورودی زیاد
impedance unbalance measuring set	دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
effective band width	پهنای موثر نوار
effective length of strut	ارتفاع کمانش
effective magnetic moment	گشتاور مغناطیسی موثر
effective snow melt	برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
effective magnetic field	میدان مغناطیسی موثر
brake mean effective pressure	مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
effective size of grain	اندازه موثرذرات
effective size of grain	قطر موثر ذرات
effective electromotive force	نیروی برق رانی موثر
effective nuclear charge	بار موثر هسته
effective beaten zone	منطقه ضربت موثر
effective length of strut	بلندی کمانش
effective unit weight	وزن مخصوص موثر
effective grain diameter	قطر موثر دانه
effective input admittance	گذرایی موثر ورودی
effective habit strength	حد موثر نیرومندی عادت
effective atomic number	عدد اتمی موثر
effective thickness of a wall	ضخامت موثر دیوار
effective interest rate	نرخ بهره موثر
effective tax system	نظام موثر مالیاتی
effective tax rate	نرخ موثر مالیاتی
effective beaten zone	منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
effective reaction potential	حد موثر نیرومندی واکنش
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
theory of effective demand determination	نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
output	برونداد بروندهی
output	داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output	بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output	که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com