Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English
Persian
electrical interface
تداخل الکتریکی
Other Matches
interface human machine interface
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
interface
وجه مشترک
interface
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface
فاصل
interface
رابط
interface
وصل کردن از طریق رابط
interface
واسط
interface
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface
که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface
سطح مشترک
interface
میانجی
interface
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface
یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface
تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface
استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface
دفتر مشترک قسمتها
interface
نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
user interface
میانجی کمکی
expansion interface
تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
standard interface
واسطه استاندارد
standard interface
رابط استاندارد
serial interface
رابط سری
parallel interface
رابط موازی
interface card
کارت رابط
friendly interface
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
eia interface
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
centronics interface
رابط موازی
communication interface
میانجی ارتباطی
centronics interface
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
electrical
الکتریکی
electrical
مر بوط به الکتریسیته
electrical
سیستم الکتریکی
electrical
برقی
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
input output interface
میانگیر ورودی- خروجی
application program interface
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
apple desktop interface
رابط رومیزی اپل
general purpose interface
میانگیر همه منظوره
programmable communications interface
رابط مخابراتی برنامه پذیر
MIDI interface card
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
graphical user interface
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
graphical user interface
میانجی نگارهای کاربر
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
network interface card
کارت میانجی شبکه
system v interface definition
تعریف میانجی سیستم 5
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
graphical user interface
استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
electrical outlets
پریز ها
electrical outlet
پریز دیواری
electrical outlet
پریز روی دیوار
electrical outlets
پریز های دیواری
electrical outlets
پریز های روی دیوار
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical box
جعبهالکتریکی
electrical connection
متصلکنندهالکتریکی
electrical hazard
خطرصاعقه
electrical circuit
مدار الکتریکی
[فیزیک]
[مهندسی]
electrical connections
اتصالاتالکتریکی
electrical system
سیستم برق
electrical connections
اتصالات الکتریکی
institute of electrical and
society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
electrical prospecting
کاوش الکتریکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
electrical insulator
عایق الکتریکی
electrical conductivity
هدایت الکتریکی
electrical conductor
رسانای برقی
electrical insulation
برق بندی
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
electrical induction
القای برقی
electrical fuse
فیوز برق
electrical conductivity
رسانندگی الکتریکی
electrical circuit
مدار برقی
electrical energy
انرژی برقی
electrical conductivity
رسانندگی
electrical discharge
تخلیه برقی
electrical conductivity
رسانایی
electrical degree
درجه الکتریکی
electrical conduction
رسانش الکتریکی
electrical transcription
ضبط الکتریکی
electrical sheet
ورقهای برقی
electrical analogue
مشابهات الکتریکی
electrical angle
زاویه الکتریکی
electrical shant
مهار برقی
electrical series
زوجهای برقی
electrical bounding
اتصال الکتریکی
electrical schematic
نمودار الکتریکی
electrical resistivity
مقاومت ویژه
electrical resistivity
مقاومت الکتریکی
electrical breeze
وزش الکتریکی
electrical resistance
مقاومت برقی
electrical quantity
مقدار الکتریسیته
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
electrical model
مدل الکتریکی
electrical conductance
رسانایی الکتریکی
electrical connector
اتصال برق
mail application programming interface
مجموعه استانداردها
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
musical instrument digital interface
واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
small computer system interface
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
small computer systems interface
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
enhanced system device interface
میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
general purpose interface bus
مسیر میانگیر همه منظوره
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
fibre distributed data interface II
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre distributed data interface
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
absolute electrical units
واحدهای الکتریکی مطلق
There is a fault in the electrical wires .
سیمهای برق عیب کرده است
electrical metallic tubing
لوله برقی فلزی
specific electrical conductivity
هدایت الکتریکی مخصوص
electrical scoring apparatus
دستگاهامتیازبندیبرقی
electrical power unit
واحدقدرتالکتریکی
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
three unit electrical system
دستگاه سه برقی
electrical connection panel
صفحهاتصالبهبرق
electrical payout linkage
متصلکنندهپرداختالکتریکی
high frequency electrical engineering
مهندسی برق فرکانس بالا
absolute system of electrical units
دستگاه مطلق یکان های الکتریکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com