English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
Other Matches
power supply منبع تغذیه
power supply منبع انرژی
power supply تامین کننده برق
power supply مبدل برق
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
flyback power supply توان اور بازگشت
internal power supply منبع تغذیه داخلی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
uniterruptable power supply سیستم تامین برق بی وقفه
meter power supply امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
power supply cable کابل منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
power supply switch کلید شبکه
power supply switch کلید منبع تغذیه
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
kickback power supply توان اور بازگشت
power supply mains شبکه برق رسانی
power supply at generator voltage ذخیرهقدرتدرولتاژژنراتور
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
electronic سیستم ذخیره سازی متن ها که به آسانی بازیابی می شوند
electronic توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
electronic الکترونیکی
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
electronic شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
electronic داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
electronic باس ولتاژ کم
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
electronic سیستم ذخیره سازی پیام ارسالی توسط پست الکترونیکی تا وقتی که فرد مورد نظر بتواند آن را بخواند
electronic میدانهای الکترومغناطیسی و الکتریسیته ساکن که توسط وسایل الکترونی زیاد ایجاد شده است .
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
electronic پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
electronic استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
electronic الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
electronic الکترونیک
electronic مشابه 3510
electronic روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
electronic موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
electronic switch سوئیچ الکترونی
electronic structure ساختار الکترونی
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
electronic security تامین الکترونیکی
electronic transition جهش الکترونی
electronic tuning تنظیم الکترونی
electronic voltmeter ولت سنج الکترونیکی
electronic current جریان الکترونی
industrial electronic الکترونیک صنعتی
electronic tag لباس ردیاب
electronic tag مانیتور مچ پا
electronic camputer ماشین حساب الکترونیکی
electronic warfare میدان جنگ الکترونیکی
electronic tagging لباسردیاب
electronic warfare جنگ الکترونیک
electronic jamming تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
electronic rectifier یکسوساز الکترونی
electronic formula فرمول الکترونی
electronic cottage مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
electronic control فرمان الکترونیکی
electronic control کنترل الکترونیکی
electronic control تنظیم الکترونیکی
electronic components اجزاء الکترونیکی
electronic charge بار بنیادین
electronic jamming پخش پارازیت
electronic brain مغز الکترونیکی
electronic beam اشعه ی الکترونیکی
electronic computer کامپیوتر الکترونیکی
electronic interfrence تداخل الکترونیکی
electronic current جریان الکترونها
electronic flash فلاش الکترونی
electronic filling پر کردن الکترونیکی
electronic excitation تحریک الکترونی
electronic engineer کارشناس الکترونیک
electronic engineer مهندس الکترونیک
electronic emission انتشار الکترونها
electronic element بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
electronic element عنصر الکترونیکی
electronic density چگالی الکترونی
electronic deception فریب الکترونیکی
electronic calculator حسابگر الکترونیکی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
electronic piano پیانوالکتریکی
electronic radiation تشعشع الکترونی
electronic publishing انتشارات الکترونیکی
electronic printer چاپگر الکترونیکی
electronic scales ترازویالکتریکی
electronic pen قلم الکترونیکی
electronic navigation ناوبری الکترونیکی
electronic viewfinder پایندهتصویرالکتریکی
electronic navigation هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
electronic ballast بالنالکتریکی
electronic music موسیقی الکترونیکی
electronic concentration غلظت الکترون
electronic journal فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
electronic rectifier یکسوکننده الکترونی
electronic locator فلزیاب رادیویی
electronic magazine مجله الکترونیکی
electronic mail پست الکترونیکی
electronic microscope میکروسکوپ الکترونی
electronic modulation مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic data processing پردازش الکترونیکی داده
electronic countermea sures پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic countermea sures اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter measure جنگهای الکترونیکی
electronic bulletin board یک سیستم کامپیوتری که لیستی از پیام های تلفن زده شده مردم را نگهداری میکند
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
secure electronic transactions استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
latent electronic image تصویر الکتریکی پنهان
email [short for electronic mail] رایانامه
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
email [short for electronic mail] ایمیل
electronic data processing system سیستم پردازش الکترونیکی داده
supply تدارکات ملزومات
supply بدل
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply رساندن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply تکمیل کردن
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply and d. عرضه وتقاضا
supply تحویل ذخیره
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply تحویل دادن
supply تهیه کردن
supply عرضه
supply تامین کردن
supply منبع
supply اذوقه
supply موجودی لزوم
supply تولید کردن
supply تدارک دیدن
supply عرضه داشتن
supply رساندن دادن به
supply فراورده
supply اماده
supply ذخیره
supply تدارک کردن
supply تهیه
supply تدارکات
supply ذخیره کردن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply اماده کردن
supply and demand عرضه و تقاضا
essential supply اماد ضروری
supply of water ذخیرهآب
wind supply ذخیرهباد
complimentary supply خدمات یا کلاهای مجانی
balanced supply اماد متعادل شده
constraint of supply محدودیت امادی
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
energy supply منبع انرژی
bulk supply اماد عمده
bulk supply اماد به طور قوال
bulk supply اماد با کانتینر
balanced supply امادبررسی شده
supply channel نهر ابرسان
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply cable کابل تغذیه
change in supply تغییر عرضه
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
mains supply منبع شبکه
short supply اماد کم یاب
one day's supply یک روز اماد
customer's supply استفادهمشترکین
quantity of supply مقدار عرضه
supply-side نمادشی
supply-side عرضهای
elastic supply عرضه با کشش
elastic supply عرضه حساس
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
elasticity of supply کشش عرضه
depot supply اماد دپویی
depot supply اماد امادگاهی
short supply اماد کمبود دار
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
current supply منبع جریان
shop supply اماد تعمیرگاهی
oil supply منبعروغن
money supply عرضه پول
day of supply تعداد روزهای اماد
day of supply روز امادتدارکات روزانه
national supply عرضه ملی
supply duct منبعمجرایآب
supply teacher معلمکمکی
supply control کنترل اماد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com