English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
Other Matches
power supply تامین کننده برق
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
power supply منبع تغذیه
power supply مبدل برق
power supply منبع انرژی
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
uniterruptable power supply سیستم تامین برق بی وقفه
kickback power supply توان اور بازگشت
power supply switch کلید شبکه
flyback power supply توان اور بازگشت
meter power supply امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
power supply mains شبکه برق رسانی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
power supply cable کابل منبع قدرت
power supply cable کابل منبع تغذیه
power supply switch کلید منبع تغذیه
internal power supply منبع تغذیه داخلی
power supply at generator voltage ذخیرهقدرتدرولتاژژنراتور
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
hunger for power [craving for power] میل شدید به قدرت
emergency اضطراری
emergency فوریت
emergency اضطرار
emergency ناگه اینده اورژانس
emergency ضروری
emergency فوق العاده اضطراری
emergency وقت ضیق
emergency مهم
emergency خیلی خیلی فوری
emergency پیشامدی که اقدام فوری راایجاب کند اضطرار
emergency حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency حتمی
emergency امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency اورژانس
emergency غیر منتظره حیاتی
state of emergency حالت اضطرار
emergency risk خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
emergency risk ریسک اضطراری
emergency repair تعمیر اضطراری
emergency shelter پناهگاه اضطراری
emergency relief رهایی ازمصایب غیر مترقبه
emergency relief رهایی از بلایا
emergency reaction واکنش اضطرار
emergency ration جیره فوق العاده
emergency ration جیره اضطراری
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هواپیماها
emergency scramble رهگیری اضطراری
emergency station محل اضطراری
emergency switch کلید اضطراری
emergency valve شیر اضطراری
emergency transmitter فرستنده اضطراری
emergency treatment معالجه اورژانس
emergency treatment معالجه اضطراری
emergency works کارهای اضطراری
emergency regulator تنظیمکنندهفوری
in case of emergency هنگام اضطرار
in case of emergency درموقع تنگ وقت ضرورت
emergency admission پذیرش اضطراری [در بیمارستان] [پزشکی]
emergency priority تقدم اضطراری
defense emergency مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
emergency cartridge کارتریج اضطراری
emergency conditions شرایط اضطراری
emergency cryptosystem سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
emergency door در خطر
emergency complement تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
emergency door خروجی خطر
emergency door دراضطراری
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
emergency exit در خروج اضطراری
emergency addressee مسئولین اعلام خبر در موارد ضروری
emergency air هوای اضطراری
emergency antenna انتن اضطراری
emergency brake ترمز اضطراری
emergency burial تدفین اضطراری
emergency services اورژانس
emergency burial دفن درمحل
emergency call خبر یا مکالمه اضطراری
emergency establishment تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
emergency exit خروج اضطراری
emergency fund وجوه اضطراری
emergency lighting روشنایی اضطراری
emergency complement جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
emergency loading بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency loading بارگذاری فوق العاده
emergency maintenance نگهداشت اضطراری
emergency measure سنجش اضطراری
emergency operation بهره برداری اضطراری
emergency operation کارکرد
emergency priority تقدم فوری
emergency leave سطح امادلازم برای بسیج
Accident and Emergency اتاق عمل اورژانس
emergency leave سطح اماد اضطراری
emergency leave مرخصی اضطراری
emergency care مراقبتهای فوری
emergency lamp لامپ اضطراری
to declare a state of emergency اعلان کردن حالت اضطراری
emergency push button تکمه اضطراری
emergency generator set دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
emergency support vessel کشتیپشتیبانیفوری
emergency room [American E] [e.r.] [ER] اتاق عمل اورژانس
emergency conning position پل فرماندهی اضطراری
air defense emergency وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergency medical treatment room اتاق عمل اورژانس
path [corridor] for emergency vehicles راه [باز شده در جاده] برای وسایل اورژانس
To save ( provide ) for a rainy day . To prepare for an emergency . فکرروز مبادا را کردن ( آینده نگه بودن )
supply تدارکات
supply بدل
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply تحویل دادن
supply تامین کردن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply تدارکات ملزومات
supply and d. عرضه وتقاضا
supply فراورده
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تحویل ذخیره
supply تکمیل کردن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply رساندن
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply ذخیره کردن
supply رساندن دادن به
supply تهیه کردن
supply عرضه داشتن
supply تدارک دیدن
supply تولید کردن
supply موجودی لزوم
supply اذوقه
supply منبع
supply اماده کردن
supply تدارک کردن
supply ذخیره
supply تهیه
supply اماده
supply عرضه
short supply اماد کمبود دار
short supply اماد کم یاب
supply teacher معلمکمکی
one day's supply یک روز اماد
supply and demand عرضه و تقاضا
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
shop supply اماد تعمیرگاهی
quantity of supply مقدار عرضه
bulk supply اماد به طور قوال
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
elasticity of supply کشش عرضه
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
elastic supply عرضه حساس
elastic supply عرضه با کشش
supply duct منبعمجرایآب
supply of water ذخیرهآب
wind supply ذخیرهباد
national supply عرضه ملی
supply cable کابل تغذیه
supply sergeant گروهبان اماد
supply support پشتیبانی تدارکات
supply support پشتیبانی اماد
supply voltage ولتاژ ورودی
inelastic supply عرضه بی کشش
supply point نقطه تدارکات
supply point نقطه اماد
supply pipe لوله ابرسانی
supply party گروه تدارکات
unit supply تدارکات یکان
unit supply تدارکات یکانی
unit supply اماد یکانی
supply officer افسر تدارکات
heat supply منبع حرارتی
supply port درگاه تامین
supply ship ship tender
supply schedule جدول عرضه
supply route خط تدارکات راه اماد
supply route مسیر اماد
supply route اماد راه
level of supply سطح اماد
level of supply سطح انبار
level of supply سطح تدارکات
supply reserves ذخایر امادی
supply price قیمت تولیدکننده
joint supply عرضه مشترک
supply price قیمت عرضه
supply port درگاه تدارکاتی
supply sergeant درجه دارتدارکات
supply-side نمادشی
supply-side عرضهای
customer's supply استفادهمشترکین
supply management مدیریت عرضه
supply function تابع عرضه
supply economy صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
supply department کارپردازی
supply curve منحنی عرضه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com