English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
Other Matches
optical disk دیسک نوری
optical laser disk دیسک لیزری نوری
optical disc drive درایودیسکنوری
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
disk drive گرده ران
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive دیسکخوان
disk drive گرده چرخان
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
microfloppy disk drive وسیله ذخیره اطلاعات بااستفاده از میکرودیسکهای لغزان
disk drive head نوک دیسک خوان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
winchester disk drive گرداننده دیسک وینچستر
disk drive controller سیستم عامل دیسک
disc [disk] drive دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
hard disk drive [American E] [HDD] دستگاه دیسک سخت [رایانه شناسی]
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
optical خواننده میله نوری
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
optical وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
optical رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
optical استفاده از کابل نوری
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
optical وسیلهای که میتواند نشانه ها یا خط وط به فرم خاص را تشخیص میدهد.
optical و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
optical مربوط به یا استفاده از نور
optical فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
optical طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
optical دیسکهای نوری
optical نورشناختی
optical نوری
optical بصری
optical نشانه روی بصری چشمی
optical مربوط به دیدبانی بصری
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
optical سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
optical وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
optical وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
optical اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
optical الات بصری
optical scanner پوینده نوری
optical lens عدسی نوری
optical isomerism ایزومری نوری
optical isomerism همپاری نوری
optical resolution تفکیک نوری
optical resonator تشدید کننده نوری
optical resonance همنوایی نوری
optical pyrometry تف سنجی نوری
optical rotation چرخش نوری
optical isomer همپار نوری
optical fiber فیبر نوری
optical isomer ایزومر نوری
optical instruments الات وابسته به بینایی
optical gonimeter زاویه یاب نوری
optical lens عدسی اپتیکی
optical scanner پیمایشگر نوری
optical sight دوربینهای بصری
optical sight وسایل نشانه روی بصری
optical turbulence اشفتگی اپتیکی
optical memory حافظه نوری
optical illusions خطای باصره
optical scanning پیمایش نوری
optical illusions خطای ادراکی دیداری
optical purity درجه خلوص نوری
optical illusion خطای باصره
optical illusion خطای ادراکی دیداری
optical pyrometer اذرسنج اپتیکی
optical stability پایداری نوری
optical maser لیزر
optical printer چاپگر نوری
optical fiber رشته اپتیکی
optical activity فعالیت نوری
optical antipode همپار نوری
optical axis محور اپتیکی
optical character دخشه نوری
optical character کاراکتر نوری
optical disc دیسکنوری
optical reader نور خوان
optical density چگالی نوری
optical communications ارتباطات نوری
optical mark reader علامت خوان نوری
optical measuring system سیستم سنجش نوری
magneto optical disc دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
magneto optical recording رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
optical page reader صفحه نوری خوان
optical mark reader نشان خوان نوری
optical mark reader علامت نوری خوان
optical mark reader علامتخوان نوری
optical character reader کاراکترنوری خوان
optical character reader دخشه خوان نوری
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
optical recognition device دستگاه تشخیص نوری
disk saw اره مجمعه
disk saw اره گرد
disk صفحه
disk دایره
disk گرده
disk گرده قرص
disk صفحه هالتر
disk صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk دیسک
disk pack گرده بسته
disk storage انباره گردهای
locking a disk قفل کردن یک دیسک
magnetic disk گرده مغناطیسی
disk memory حافظه دیسک
disk library کتابخانه دیسک
disk jacket جلد دیسک
disk unit واحد گرده
disk sector بخش دیسک
disk optimizer بهینه ساز دیسک
disk sector قطاع دیسک
disk reader خواننده دیسک
disk platter گرده سینی
disk partition پارتیشن دیسک
magnetic disk صفحه مغناطیسی
disk pack گروه بسته
disk pack بسته دیسک
magnetic disk دیسک مغناطیسی
key to disk کلید به دیسک
flexible disk دیسک قابل انعطاف
multi disk سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
fixed disk دیسک ثابت
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
optic disk نقطه کور
exchangeable disk دیسک قابل تعویض
filter disk قرص صافی
eight inch disk فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
flippy disk دیسک لغزان
induction disk گرده القائی
induction disk اهنربای صفحهای
induction disk صفحه مدور
disk unit واحد دیسک
microfloppy disk میکرو دیسک لغزان
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
floret of the disk گلچه میان
duplicate disk copying disk
disk flower گل صفحهای
multi disk وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
start up disk دیسک اغازگر
start up disk دیسک راه اندازی
spacer disk استوانه توپر فلزی
source disk دیسک مبداء
disk drives گرده ران
disk drives گرده چرخان
disk drives دیسکخوان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
removable disk دیسک قابل حرکت
removable disk دیسک برداشتنی
ram disk RAدیسک
sun disk صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
sun's disk قرص خورشید
winchester disk دیسک وینچستر
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
winchester disk دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
video disk دیسک ویدئویی
video disk دسترسی مستقیم
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
rigid disk دیسک سخت
hard disk دیسک سخت
target disk دیسک مقصود
systems disk دیسک سیستم ها
system disk دیسک سیستم
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
range disk میز تصحیح مسافت
disk buffer میانگیر دیسک
floppy disk مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
disk buffer بافر دیسک
disk cache نهانگاه دیسک
disk controller کنترل کننده گرده
disk controller کنترل کننده دیسک
floppy disk کوچکترین فضا روی دیسک
disk copying نسخه برداری از دیسک
disk envelope پاکت دیسک
disk duplication نسخه برداری از دیسک
disk crash خراش دیسک
disk crash خرابی دیسک
disk armature ارمیچر صفحهای
floppy disk ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
carbon disk قرص زغالی
clutch disk صفحه کلاچ
color disk گرده رنگها
floppy disk گرده لغزان
floppy disk حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
disk file پرونده گردهای
disk file فایل دیسک
floppy disk گرده لرزان
compact disk دیسک فشرده
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
floppy disk unit واحد فلاپی دیسک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com