Dictiornary-Farsi | estimated of situation | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 70 (5 milliseconds)

English	Persian
estimated of situation	براورد وضعیت
estimated of situation	situation the appreciate :syn


Other Matches

estimated	تخمین
estimated	تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated	تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated	ارزیابی تخمین
estimated	تخمین زدن
estimated	براورد کردن براورد
estimated	براوردکردن تخمین زدن
estimated	اعتبار
estimated	قیمت شهرت
estimated <adj.>	تخمین زده شده
estimated <adj.>	برآورد شده
estimated <adj.>	انتظار می رود
estimated	براورد کردن
estimated <adj.>	پیش بینی شده
estimated	دیدزنی
estimated	ارزیابی
estimated	تخمین تقویم
estimated	براورد
estimated cost	هزینه پیش بینی شده
estimated position	نقطه براوردی
estimated cost	هزینه براوردی
estimated reserves	ذخائرتخمینی
estimated position	نقطه تخمینی
estimated reserves	ذخائر براوردی
estimated time of departure	زمان تقریبی عزیمت
estimated time of arrival	زمان تقریبی ورود
d. situation	موقع یا موقعیت باریک
d. of a situation	موقعیت باریک
situation	جا
situation	حال
situation	حالت
situation	محل موقع
situation	شغل
situation	جایگزینی وضع
situation	وضع
situation	موقعیت حالت
situation	وضعیت
appreciate the situation	situation of estimate
situation	موقعیت
situation	محل
situation comedies	کمدی سبک
situation comedy	کمدی سریال
situation comedy	کمدی سبک
estimate of the situation	براورد وضعیت
to revisit the situation	وضعیتی را بازدید کردن
strategic situation	حالت جنگی موقعیت استراتژیک
The situation there is bad.	وضعیت در آنجا بد است.
situation comedies	کمدی سریال
to p off an awkward situation	حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
the situation promises well	صورت حال مایه امیدواری است
appreciation of the situation	براورد وضعیت
bonus situation	خطای تیم به حد نصاب
situation display	صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
situation indicator	دستگاه سنجش وضعیت دیدرادار و وسایل ناوبری
situation map	نقشه وضعیت
situation map	نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
situation of a building	موقعیت ساختمان
situation report	گزارش وضعیت
appreciation of the situation	بررسی وضعیت
social situation	موقعیت اجتماعی
stimulus situation	موقعیت محرک
strategic situation	وضع جنگی
situation of a building	وضع قرارگرفتن بنا
synoptic situation	شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
How do you predict(view)the situation?	اوضاع را چگونه می بینی ؟
To gauge the situation and act accordingly.	حساب کار خود را کردن
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself]	این مطلب بخودی خود
The situation is fI'lled with impending troubles (incidents).	اوضاع آبستن حوادث است