English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
european monetary system سیستم پولی اروپایی
Other Matches
european monetary fund صندوق پولی اروپا
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
monetary system سیستم پولی
European اروپایی
European فرنگی
indo european هند و اروپایی
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
european essembly مجلس اروپا
European Union [EU] اتحادیه اروپا
indo european ارینی
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
European plug پریزاروپایی
monetary value ارزش پولی
non monetary غیر نقدی
monetary پولی
monetary مالی
western european union اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
european type plane رنده فرنگی
European Currency Unit واحد پول اروپایی
western european union لوگزامبورک هلند
western european union ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
European Currency Units اک
European Currency Unit سبد ارزی اروپا
european economic community market common
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
An Out line of European history . کلیات تاریخ اروپ؟
monetary unit واحد پول
monetary convention اتحاد ارزی
monetary base مبنای پولی
Monetary systems. سیستم های پولی ( مالی )
monetary unit واحد پولی
monetary targets اهداف پولی
monetary expansion افزایش پول
monetary economy اقتصاد پولی
monetary deflation محدودیت پولی
is a monetary sign نشان پول
monetary deflation انقباض پولی
monetary base پایه پولی
monetary convention اتحاد پولی
monetary control نظارت پولی
monetary control کنترل پولی
monetary contraction تقلیل پول
monetary contraction کاهش پول
monetary authorities مقامات پولی
monetary assets دارائیهای پولی
monetary expansion توسعه پولی
monetary incentive مشوق پولی
monetary stand عیار قانونی مسکوکات
monetary sector بخش پولی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
monetary school مکتب پولی
monetary restriction محدودیت پولی
monetary reserves ذخائر پولی
is a monetary sign انگلیسی است
monetary policy سیاست پولی
monetary instruments ابزارهای پولی
monetary inflation تورم پولی
e f t a (european free trade association سوئد
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
e c s c (european coal & steel commissio فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
e c s c (european coal & steel commissio لوکزامبورگ و هلندکه وفیفه اش نظارت برتولید و فروش ذغالسنگ وفولاد است
e c s c (european coal & steel commissio سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
e c s c (european coal & steel commissio جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
e f t a (european free trade association اتریش
e f t a (european free trade association پرتقال دانمارک
e f t a (european free trade association سویس نروژ
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
european free trade association A .T.F.E
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
expansionary monetary policy سیاست پولی انبساطی
restrictive monetary policy سیاست پولی انقباضی
pure monetary policy سیاست پولی خالص
contractionary monetary policy سیاست پولی انقباضی
tools of monetary policy ابزار سیاست پولی
international monetary fund صندوق بین المللی پول
international monetary reserves ذخائر پولی بین المللی
eastern european mutual assisstance trea پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
european cup winner cup جام برندگان جام اروپا
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
i.f.f. system دستگاه تشخیص
c.g.s. system دستگاه سگث
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
value system نظام ارزشها
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system منظومه
system مجموعه سازمان
system ترتیب
system روش اصول
system نظام سیستم
system تشکیلات
system سازمان
system نظام
system نظم منظومه
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system سلسله
system سازگان
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system اسلوب
system اصول وجود
system نظم ترتیب
system طرز روش
system رشته دستگاه
system قاعده رویه
system دستگاه
system سلسله رشته
system طریقه
system جهاز
system طرز اسلوب
system همستاد روش
system همست
system سیستم
system سامانه
practical system دستگاه یکانهای عملی
open system سیستم باز
one component system سیستم یک جزیی
on line system سیستم درون خطی
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
oblique system سیستم مایل
open system نظام باز
electrical system سیستم برق
number system دستگاه اعداد [ریاضی]
price system نظام قیمت
price system نظام قیمتی
power system شبکه نیرو
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
system of numeration دستگاه اعداد [ریاضی]
numerative system دستگاه اعداد [ریاضی]
numbering system دستگاه اعداد [ریاضی]
coordinate system دستگاه مختصات [ریاضی]
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
planetary system شمسی
open system سازگان باز
planetary system سیستم خورشیدی
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
phonetic system سیستم صوتی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
parallel system شبکه موازی
system components اجزادستگاه
rhombic system دستگاه راست گوشه
midi system واحدتکینومنفرد
operating system/ سیستم عامل دو
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
water system منبع اب
water system سیستم ابیاری
weapon system سیستم جنگ افزارها
weapon system مدل جنگ افزارها
welfare system نظام رفاهی
discharge system سیستمتخلیه
gyratory system سیستمچرخنده
hoisting system دستگاهجرثقیل
lens system سیستملنز
root system سیستمریشه
system buttons دکمههایسیستم
polyphase system دستگاه چندفاز
organ system دستگاه
numeration system سیستم شمارشی
integrate system سیستم مجتمع
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
market system نظام بازار
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system سیستم کامل
total system سیستم کامل
measuring system سیستم سنجش
merit system نظام شایستگی نگر
microcomputer system سیستم ریزکامپیوتری
miniature system خرده نظام
mixed system نظام مختلط
magnetic system سیستم مغناطیسی
magnet system سیستم اهنربایی
interactive system سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system سیستم تلفنی
irrigation system شبکه ابیاری
isolated system سیستم منزوی
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
transposition system سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
lymphatic system دستگاه لنفاوی
mksa system دستگاه مکثا
mnemonic system نظام یادیار
multiplex system سیستم چندگانه
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system سیستم چند پردازی
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com