English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (9 milliseconds)
English Persian
even parity check بررسی توازن زوج
Search result with all words
odd parity check بررسی توازن فرد
parity check مقابله کردن توازن
parity check بررسی توازن
parity check مقابله توازن
parity check مقابله ایستایی
vertical parity check مقابله توان عمدی
Other Matches
parity سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
parity نشانگری که نشان میدهد آیا داده بررسی پذیرش شده است یا نه یا اینکه داده پیرستی زوج یا فرد دارد
parity شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
parity برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
parity معادل بودن
parity بیت توازن
parity بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
even parity مقایسه زوج
even parity زوجیت جفت
even parity توازن زوج
no parity ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند
no parity عدم توازن
no parity عدم مقایسه
parity ارسال داده بدو بیت پریتی
parity سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
parity بررسی پریتی روی هر کارت پانج یا ستون نوار
parity تعادل قوا همطرازی قوا
parity یکسانی
parity روش بررسی
parity توازن
parity جفتی
parity زوج بودن تعادل
parity تساوی
parity توازن قوای نظامی
parity تعادل نیروی نظامی
parity بررسی پریتی روی بلاک داده
parity سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
parity marriage to betweenparties status of کفائت کفو بودن
parity برابری
parity زوجیت
parity مساوات
parity قیاس مشابهت
air parity تعادل هوایی
exchange parity نرخ برابری ارز
odd parity مقایسه فرد
parity checking مقابله توازن
parity checking توازن سنج
parity checking بررسی توازن
parity checking بازبینی مقایسه
air parity توازن قوای هوایی
parity error اشتباه مقایسه خطای توازن
parity error خطای مقایسه
parity of reasoning قیاس یا شباهت استدلال
parity price قیمت لایتغیر
parity error غلط مقایسه
parity bit بیت مقایسه
gold parity برابری طلا
exchange parity برابری ارز
nuclear parity همطرازی اتمی
nuclear parity قدرت اتمی یکسان
odd parity توازن فرد
odd parity زوجیت طاق
parity price قیمت مشابه
parity bit بیت توازن
parity bit ذره توازن
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
exchange rate parity نرخ برابری ارز
purchasing power parity نرخ نسبی مبادله
purchasing power parity برابری قدرت خرید
to check off رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
to check in نام نویسی کردن [هتل]
to check out something چیزی را بررسی یا امتحان کردن
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
check up رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
check up معاینه کردن
check out بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check out تصفیه حساب کردن
check off تغییرروش بازی درتجمع
second check بررسی دوباره
second check بررسی نهایی
to check up درست رسیدگی یاحساب کردن
check و شدن بوی شکار
in check <idiom> غیرقابل کنترل
check-up کنترل کردن
check خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check منع
check کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check کیش
check سنجیدن
check وارسی
check بازرسی شد
check بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
check دریچه تنظیم
check چک بانک
check نشان گذاردن
check تطبیق کردن
check بررسی کردن
check مقابله کردن بررسی
check اطمینان از صحت چیزی
check خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check تطبیق
check محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check امتحان
check بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check اجرای خشک یک برنامه
check امتحان کردن بازرسی
check او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check چک
check مقابله
check-up بازبینی کردن
check in وارد شدن
check تحقیق کردن
check ارزیابی کردن
check بررسی
check-in نام نویسی کردن مراسم ورود
check مقابله کردن مقابله
check-in وارد شدن
check جلوگیری کردن از
check سرزنش کردن رسیدگی کردن
check in نام نویسی کردن مراسم ورود
check بررسی کردن
check مطالعه کردن
check-up کنترل
check-up بازبینی
check عیار گرفتن
check بازرسی کردن
check محک زدن
check تجزیه کردن
check ممانعت کردن
identity check بازرسی شناسنامه
identity check بررسی هویت
odd even check مقابله فرد و زوج
limit check مقابله حدود
overflow check مقابله سرریز
double-check <idiom> دوباره چک کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
limit check بررسی حدی
modulo n check مقابله به پیمانه
machine check برسی ماشین
marginal check مقابله مرزی
odd even check بررسی فرد و زوج
hook check سد کردن راه چوب حریف ازعقب
overflow check بررسی سرریز
family check کیش همگانی
overflow check بررسی سرریزی
fore check جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
frequency check کنترل فرکانس
hardware check مقابله سخت افزاری
hip check سد کردن راه حریف با کمر وباسن
indian check سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
marginal check برسی مرزی
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
validity check بررسی اعتبار
validity check مقابله اعتبار
twin check بررسی توام
twin check مقابله توام
traveler's check چک مسافرتی
transfer check انتقال
transfer check مقابله
system check بررسی سیستم
system check مقابله سیستم
visual check مقابله دیداری
visual check مقابله بصری
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
What time should I check in? چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
rain check <idiom> بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
security check چکامنیتی
check-rail ریلتنظیم
rain check نوید یا قول دعوت بعدی
rain check بلیط باران
rain check بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
synchronization check کنترل همزمانی
summation check بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
reasonableness check بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
reasonableness check بررسی معقول بودن
range check بررسی محدوده
programmed check بررسی برنامه ریزی شده
programmed check مقابله برنامه ریزی شده
programmable check مقابله برنامه ریزی شده
priority of check تقدم کیش
poke check فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
perpetual check کیش دایم
pay check چک حقوق
redudancy check بررسی افزونگی
redundancy check تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
sum check مقابله جمعی
stock check کنترل موجودی
stick check دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check کیش دفع الوقت
sight check مقابله نظری
sight check مقابله چشمی
sequence check مقابله ترتیب
selection check مقابله گزینش
sales check صورت فروش
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check بررسی افزونگی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com