English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
exchange market بازار داد و ستد
exchange market بازار اسعار
Search result with all words
foreign exchange market بازار ارز
Other Matches
market به بازار عرضه کردن
off-market <adj.> خارج از بورس [فروخته شده ]
market درمعرض فروش قرار دادن
market فروختن
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market value قیمت بازار
market value ارزش بازاری
market value در بازار قیمت بازار
market value قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
market بازار
market محل داد وستد
market مرکزتجارت
market در بازار دادوستد کردن
market بازار فروش [اقتصاد]
in the market for <idiom> خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
down-market رجوع شود به downscale
market value ارزش
the market is dull بازار کساداست
break into the market در بازار رسوخ کردن
bull the market بازار را گرم کردن
There is no market for it in Iran . درایران مصرفی ندارد
bullion market بازار شمش
bullish market بازار احتکاری
market demand تقاضای بازار
dead market بازار کم فروش
domestic market بازار داخلی
the market is dull بازار راکد است
sharing the market تقسیم بازار
soft market بازار با تقاضای خوب
spot market بازار نقدی
spot market بازار معاملات نقدی
To depress the market . بازار را کساد کردن
target market بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
bullish market بازار رو به رونق
easty market بازاراست تا
dead market بازار کساد
buyer's market بازار خرید
credit market بازار اعتباری
to make a market of معامله کردن
to make a market of با کالای دیگرمعاوضه کردن
to rig the market با احتکارویکجاخریدن کالاافزایش وکاهش مصنوعی دربهای کالافراهم کردن
cornering the market خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
wage market بازار دستمزد
cornering the market قبضه نمودن بازار
commodity market بازار کالا
commodity market بازار مواد اولیه
widening of market گسترش بازار
cattle market محلفروشاحشام
labour market متقاضیکار
buyer's market بازاری که درکنترل خریدارست
buyer's market بازار مناسب برای خریدار
buyers market بازار خرید
commodity market بازار کالای مصرفی
capital market بازار سرمایه
On the free market . دربازار آزاد
market gardening شغلسبزیکاریوکاشتمیوه
market gardener باغکار سبزیکار
market garden مزرعهکاشتسبزیجاتومیوهجاتجهتفروش
market appraisal سنجش بازار
market imperfection نقص بازار
gold market بازار طلا
market imperfection ناقص بودن بازار
futures market بازار خرید و فروش سلف
market information اطلاعات و دادههای بازار
market leader پیشقدم در بازار
market leader پیشرو بازار
foreign market بازار خارج
market mechanism طرز کار بازار
market mechanism مکانیسم بازار
market opportunity فرصت بازار
market oriented بازاری
market oriented در جهت بازار
home market بازار داخلی
home market بازار داخل کشور
market acceptance پذیرش کالا توسط بازار
market equilibrium تعادل بازار
loan market بازار وام
labor market بازار کار
market failure ناتوانی بازار
market failure شکست بازار نارسائی بازار
market forces نیروهای بازار
market forces عوامل موثردر بازار
market freedom ازادی بازار
market freedom ازادی تجاری
market functions وفائف بازار
imperfect market بازار ناقص
idols of the market اوهام ناشی از سخن وامیزش
market overt بازار اشکار
market overt بازار عمومی محل خرید و فروش درفضای باز
market system نظام بازار
market trends روندهای بازار
market trust بازار انحصاری
market channels مجاری توزیع
narrow market بازار محدود
oil market بازار نفت
organized market بازار سازمان یافته
perfect market بازار کامل
price market وضع کردن قیمت در انحصار
rig the market با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
securities market بازار اوراق بهادار
security market بازار اوراق بهادار
seller's market بازار فروشنده
market structure بنیان بازار
market structure ساخت بازار
market penetration نفوذ به بازار
market price قیمت بازار
market prices قیمتهای بازار
market prices قیمتهای تعیین شده در بازار
falling market بازار رو به زوال
fair market بازار مکاره
fair market هفته بازار
market review بررسی بازار
market survey بررسی بازار
market risk خطر بازار
market segmentation تقسیم بازار
market segmentation تجزیه بازار
market share سهم بازار
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market economies اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economies اقتصاد بازار
market economy اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy اقتصاد بازار
market research تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
market research بازارپژوهی
market research تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار
market research بررسی بازار
money market بازار پول
flea market سمساری
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
stock market بورس سهام وارز
market leader دارای رهبریت بازار
market place بازار
market places بازار
open market بازار ازاد
open market بازار باز
open market بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
free market بازار ازاد
Common Market بازار مشترک
Common Market جامعه اقتصادی اروپا
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
Common Market بلژیک
Common Market فرانسه لوکزامبورگ و هلند
financial market بازار مالی
stock market بورس کالاهای مختلف
black market بازار سیاه
black market دربازارسیاه معامله کردن
to put on the market درمعرض فروش قرار دادن
to put on the market به بازار عرضه کردن
carpet market بازار فرش
to place on the market به بازار عرضه کردن
bearish market بازار رو به افول
to place on the market فروختن
to put on the market فروختن
to place on the market درمعرض فروش قرار دادن
flea market <idiom> بازارمکاره (بازارکهنه فروشها)
aggregate market demand تقاضای کل بازار
open market rate نرخ بازار ازاد
The gold market is booming . بازار طلااینروزها گرم است
open market price قیمت بازار ازاد
open market operations عملیات بازار ازاد
market rate of interest نرخ بهره بازار
black market operations عملیات بازار سیاه
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
mass market product محصول پر فروش
free market economy اقتصاد بازار ازاد
free market system نظام بازار ازاد
aggregate market supply عرضه کل بازار
market grades and grading طبقه بندی بازار
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
market clearing price قیمت تعادل در بازار
market directed economy اقتصاد مبتنی بر بازار
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
the islamic inspector of the market محتسب
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
dual labor market بازار کار دوگانه
exchange تفاوت
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange تبادل ردوبدل ارز
exchange معاوضه و مبادله پول
exchange ارز
exchange روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange مبادله
exchange مرکز مبادله
exchange مبادله کردن
exchange اسعار
exchange رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange مبادله پول
exchange ارز معاوضه
in exchange for بجای
exchange معاوضه کردن
exchange تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange مبادله کردن تعویض
exchange تبادل
exchange رد و بدل کننده
exchange جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange صرافخانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com