Dictiornary-Farsi | express acceptance | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 81 (6 milliseconds)

English	Persian
express acceptance	قبول صریح


Other Matches

to express one self	مقاصد خودرا فهماندن
express	افهارداشتن
express	بیان یا شرح
express	صریح
express	ویژه
express	دلالت کردن بر فهماندن صریح
express	افهار کردن
express	بیان کردن اداکردن
express	سریع السیر
express	سریع صریح
express	روشن
express	ابراز کردن
i express my regret for it	افسوس میخورم
air express	پست هوایی
express warranty	ضمانت صریح
i express my regret for it	که چنین شد
express train	قطارویژه تندرو
express term	شرط صریح
express one's views	افهار نظر کردن
express an opinion	افهار عقیده کردن
express one's consent	رضایت دادن
i express my regret for it	پوزش میخواهم که چنین شد
express willingness	اظهار تمایل کردن
to express oneself	مقاصدخودرافهماندن
to express one's heartfelt	قبلا سپاس گزاری کردن تشکرات قلبی خودرا تقدیم کردن
to express in worde	به سخن یا عبارت دراوردن)
pony express	پست سریع السیر قدیم
pony express	چاپار
marine express	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
to express the juice of lemon	اب لیمو گرفتن
to make express stipulation to .....	صراحتا" چیزی را شرط کردن
To express an opinion. To comment.	اظهار نظر کردن
non acceptance	عدم قبول
by acceptance	از طریق قبولی نویسی
self acceptance	خویشتن پذیری
acceptance	کاهش
acceptance	قبول قرارداد
acceptance	قبولی
acceptance	مقبولیت
acceptance	قبول
acceptance	تصویب یک پیشنهاد
acceptance	برداشت
acceptance	پذیرش
acceptance	حوالهء قبول شده
acceptance	افت
acceptance	قبولی حواله
acceptance date	تاریخ قبولی
market acceptance	پذیرش کالا توسط بازار
offer and acceptance	ایجاب و قبول
protest for non acceptance	اعتراض نکول
ready acceptance	حسن قبول
social acceptance	پذیرش اجتماعی
refusal of acceptance	نکول
trade acceptance	برات قبولی
implied acceptance	قبول ضمنی
acceptance test	آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
accommodation acceptance	برات دوستانه
acceptance trial	آزمایش قبول وسایل وتجهیزات
acceptance tolerance	حد مجاز قابل قبول
acceptance tests	آزمایشهای تحویل
acceptance of goods	قبول کردن کالا
acceptance test	آزمون پذیرش
acceptance sampling	پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
acceptance of offer	قبولی پیشنهاد
acceptance of offer	پذیرش پیشنهاد
bank acceptance	دریافتی
bank acceptance	قبولی بانکی
group acceptance	پذیرش گروهی
final acceptance	آزمایش قبولی نهایی ناو
acceptance by conduct	قبول فعلی
acceptance by words	قبول قولی
acceptance credit	اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
acceptance limit	حد قابل قبول
acceptance duty	الزام به قبولی نویسی
acceptance limit	حد پذیرش
acceptance number	عدد ملاک قبول
acceptance of goods	پذیرفتن کالا
special acceptance of a bill of	قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
documents aganist acceptance	تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی