Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 96 (6 milliseconds)
English	Persian
extra cranial	بیرون ازجمجمه
extra cranial	ازجمجمه بیرون
Other Matches
cranial	جمجمهای
cranial capacity	گنجایش جمجمه
cranial nerve	عصب جمجمه
cranial nerve	عصب کاسه سر
cranial nerve	عصب دماغی
cranial index	شاخص جمجمه
cranial index	صد برابر نسبت بین طول جمجمه وارتفاع ان
cranial nerve	عصب جمجمهای
cranial reflex	بازتاب جمجمهای
cranial nerves	اعصابمغزی
extra <adj.>	اضافه
extra-	اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra	زیادی
extra <adj.>	ویژه
extra <adj.>	خاص
extra <adj.>	علاوه
extra-	موضوعی که زیادی است
extra-	کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra	زائد
extra	کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra	بزرگ
extra	اضافه
extra	علاوه
extra	بسیار خیلی
extra	خارجی
extra	یدکی
extra	فوق العاده اضافی
extra	موضوعی که زیادی است
extra	اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra-	علاوه
extra-	بسیار خیلی
extra-	خارجی
extra-	یدکی
extra-	بزرگ
extra-	فوق العاده اضافی
extra-	زائد
extra-	زیادی
extra-	اضافه
extra-marital	خارج از زناشویی
We have two books extra.	دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-mural	فرادانشگاهی
extra-mural	ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-mural	فرا دیواری
extra-mural	فرا -
extra-mural	میان دانشگاهی
extra-curricular	فوق برنامه
extra-curricular	زنا
extra-curricular	فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-mural	فرا شهری
extra-group	ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
to go the extra mile for someone <idiom>	[برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra expenses	هزینه نهایی
extra expenses	هزینه های اضافی
extra tuition	تدریس خصوصی
extra bed	تخت خواب اضافه
extra terrestrial	زمین
extra atmospheric	متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra cover	بازیگر بل گیر
extra official	بیرون ازوفایف اداری
extra official	غیر رسمی
extra legal	غیرقانونی
extra essential	غیرضروری
extra essential	غیراصلی
extra equipment	متعلقات ویژه
extra equipment	تجهیزات اضافی
extra duty	وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty	خدمت اضافی
extra current	جریان اضافی
extra cover	پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cost	هزینه اضافی
extra cosmical	خارج ازعالم
extra cosmical	بیرون ازگیتی
extra charge	هزینه فوق العاده
extra period	وقت اضافی
extra terrestrial	بیرون از
extra professional	خارج حرفهای
extra regular	خارج ازقاعده
extra regular	بیقاعده
extra scientific	ماورای علم
extra special	فوق العاده
extra special	ویژه
extra special	مخصوص
extra spectral	خارج طیفی
extra professional	بیرون ازپیشه یاحرفه
extra premium	پاداش اضافی
extra physical	بیرون ازقواعدطبیعی
extra time	وقت اضافی
natives Olivenöl extra	روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
extra good time	معافی مشروط از زندان
I crossed out the extra expenses .	هزینه های اضافی را قلم زدم
Do you have an extra pen to lend me?	یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
extra good time	وقت معافیت از زندان
Could you put an extra bed in the room?	آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope	طناب فولادی ویژه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com