Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 119 (7 milliseconds)
English	Persian
extra premium	پاداش اضافی
Other Matches
premium	جایزه
premium	پاداش عوض
premium	مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium	اضافه ارزش
premium	حق صرف
at a premium	با صرف
at a premium	با سود
at a premium	بسیارمرغوب
at a premium	بسیار مطلوب
Premium gas	بنزین سوپر
premium	اجرت
premium	مبلغ بیمه
premium	پاداش عمل
premium	پاداش نیکو
premium	صرف برات
premium	حق صرافی
premium	انعام
premium	مزایا
premium	وثیقه حق بیمه
premium	حق العمل
premium	اعلاء
premium	پاداش
premium	حق بیمه
premium statement	صورت اضافه ارزش سهام
premium for excellence	جایزه فضیلت
level premium	حق بیمه
insurance premium	حق بیمه
to put a premium on	تشویق کردن
to put a premium on	جایز کردن
premium bond	اوراقبهاداردربریتانیا
bond premium	bond
premium grade petrol	بنزین سوپر
the export of ... is granted the premium.	صدور ... جایزه دارد.
extra <adj.>	اضافه
extra <adj.>	خاص
extra <adj.>	ویژه
extra <adj.>	علاوه
extra-	اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra-	موضوعی که زیادی است
extra	فوق العاده اضافی
extra	یدکی
extra-	خارجی
extra	کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra	خارجی
extra	بسیار خیلی
extra	بزرگ
extra	علاوه
extra-	یدکی
extra-	زیادی
extra	زائد
extra	زیادی
extra-	فوق العاده اضافی
extra-	کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra-	اضافه
extra-	علاوه
extra-	بسیار خیلی
extra-	بزرگ
extra	موضوعی که زیادی است
extra	اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra	اضافه
extra-	زائد
extra-mural	ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-curricular	زنا
extra-curricular	فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-marital	خارج از زناشویی
extra-mural	فرادانشگاهی
extra-mural	فرا -
extra-mural	میان دانشگاهی
extra-mural	فرا شهری
We have two books extra.	دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
to go the extra mile for someone <idiom>	[برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra bed	تخت خواب اضافه
extra-mural	فرا دیواری
extra expenses	هزینه نهایی
extra expenses	هزینه های اضافی
extra tuition	تدریس خصوصی
extra spectral	خارج طیفی
extra-group	ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra-curricular	فوق برنامه
extra atmospheric	متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra duty	وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra equipment	تجهیزات اضافی
extra equipment	متعلقات ویژه
extra essential	غیراصلی
extra essential	غیرضروری
extra legal	غیرقانونی
extra official	غیر رسمی
extra official	بیرون ازوفایف اداری
extra duty	خدمت اضافی
extra current	جریان اضافی
extra charge	هزینه فوق العاده
extra cosmical	بیرون ازگیتی
extra cosmical	خارج ازعالم
extra cost	هزینه اضافی
extra cover	بازیگر بل گیر
extra cover	پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cranial	بیرون ازجمجمه
extra cranial	ازجمجمه بیرون
extra period	وقت اضافی
extra time	وقت اضافی
extra regular	خارج ازقاعده
extra regular	بیقاعده
extra special	فوق العاده
extra special	ویژه
extra special	مخصوص
extra terrestrial	بیرون از
extra terrestrial	زمین
extra scientific	ماورای علم
extra professional	خارج حرفهای
extra physical	بیرون ازقواعدطبیعی
extra professional	بیرون ازپیشه یاحرفه
Do you have an extra pen to lend me?	یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
natives Olivenöl extra	روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
extra good time	معافی مشروط از زندان
extra good time	وقت معافیت از زندان
I crossed out the extra expenses .	هزینه های اضافی را قلم زدم
Could you put an extra bed in the room?	آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope	طناب فولادی ویژه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com