Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
fair or clean copy
پاکنویس
Other Matches
fair copy
نسخه درست
copy
کپی
copy
کپی برداری
copy
تهیه نمونه اولیه از هر چیزی فرمان COPY در سیستم عامل DOS
copy
دستور سیستم عامل که محتوای یک فایل را روی فایل دیگر در رسانه ذخیره سازی کپی میکند
to copy
در امتحان
[با نگاه کردن روی همسایه]
تقلب کردن
copy
نمونه
copy
نمونه ساختن
copy
نسخه برداری
copy
نسخه
copy
جلد
copy
نگهبان مخابراتی
copy
رونوشت
copy
پست به گوش نگهبان به گوش نسخه برداری کردن نسخه دوم
copy
کپیه
copy
بدل سازی کردن
copy
استنساخ کردن
copy
کپیه کردن رونویسی کردن
copy
رونویس کردن
copy
سواد
clean
پاک کردن خطا از داده
clean
صفحهای
clean
تمیز کردن چیزی
clean
بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
مایع یا پارچهای که کثیفی را از صفحه VDU پاک کند
clean
که از زمان خواندن تغییری نکرده است
clean
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند
clean
فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean
بی قید و شرط
clean
زدودن
to clean down
گردگرفتن از
To clean someone out.
جیب کسی ؟ ؟ خالی کردن
come clean
<idiom>
راست گفتن
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
clean-up
عمل تمیز کردن وپاک کردن تصفیه
clean up
عمل تمیز کردن وپاک کردن تصفیه
clean
پاک کردن
clean
پاکیزه کردن
clean
تمیز کردن
to clean down
پاک کردن
clean
کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
clean
پاک
clean
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
clean
خالص
clean
زدودن
clean
درست کردن
clean
تمیزکردن
clean
عفیف
clean
نظیف طاهر
clean
تمیز
clean
پاکیزه
clean
بدون قید و شرط
clean
بی نقص
clean
بی نقض
clean
ساده
clean
مرتب کردن
clean
تمیز کردن
clean
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
clean
حرکت بدون نقص
clean
پاک کردن
straightforward copy
کپیه عین اصل
hard copy
نسخه ملموس خروجی چاپی
copy quantity
مقدارکپی
hard copy
نسخه چاپی
make a copy of
سواد برداشت
make a copy of
رونوشت برداشتن
office copy
رونوشت مصدق
presentation copy
نسخه قدیمی
soft copy
نسخه غیر ملموس
true copy
رونوشت مطابق با اصل
tape copy
پیام ضبط شده روی نوارضبط
soft copy
نسخه غیر چاپی
tape copy
پیام نوار شده
foul copy
مسوده
foul copy
چرک نویس
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
copy machining
الگوتراشی
copy protect
یچ برای جلوگیری از کپی گرفتن از یک دیسک
copy holder
گیره کاغذ
copy fitting
مطابقت کپی
copy editing
ویرایش کپی
copy book
دفتر کپیه
copy protection
جلوگیری از اعمال کپی
copy protection
محافظت از کپی
copy protection
حفافت دربرابر کپی
dead copy
اخبارچیده شده
dead copy
اخبارکهنه
copy protect
یچی که مانع از کپی گرفتن از دیسک میشود
exact copy
رونوشت عین
copy milling
الگوتراشی
cetified copy
سواد مصدق
cheap copy
بدل قلابی
pirate copy
نسخه سرقت شده
copy for private use
نسخه برای استفاده شخصی
The painting is only a copy.
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
examined copy
نسخه بررسی شده
certified copy
رونوشت گواهی رسمی شده
carbon copy
رونوشت
be a carbon copy
<idiom>
دقیقا مثل دیگری بودن
carbon copy
کپی نسخه غیراصل
carbon copy
ورق کاربن
She is a bit too copy .
خیلی ناز دارد ( ناز میکند )
carbon copy
رونوشت کاربنی
certified copy
سواد مصدق
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
pirate copy
نسخه غیر قانونی چاپ شده
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
backup copy
نسخه پشتیبان
authorization to copy
اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
certified copy
رونوشت مصدق
cetified copy
رونوشت مصدق
attested copy
رو نوشت مصدق
abdominos'copy
شکم بینی
fair
<adj.>
مرتب
this is not fair
این انصاف نیست
that is not fair
این انصاف نیست
It is not fair that . . .
آخر انصاف نیست که …
fair
<adj.>
منظم
fair value
قیمت عادله
You are not being fair .
کم لطفی می فرمایید
fair
نسبتا خوب متوسط
fair
بدون ابر منصف
fair
نمایشگاه کالا
fair
بی طرفانه
fair
منصف
fair
زیبا
fair
لطیف
fair
بازارمکاره
fair
نمایشگاه
fair
بور
fair
بیطرفانه
fair
بازار مکاره هفته بازار عادلانه
fair
منصفانه
Clean and tidy.
پاک وپاکیزه
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
clean sweep
بردنهمهجوایزدریکمسابقه
He has a clean character.
اخلاقا" آدم سالمی است
This isn't clean.
این تمیز نیست.
keep one's nose clean
<idiom>
clean slate
<idiom>
بدون هیچ اشتباهی
spring-clean
تمام وکمالتمیزکردن
clean limbed
اراسته
clean collection
وصولی ساده
to clean arives
رودخانه ایی را لاروبی کردن
clean bill
برات ساده
clean handed
پاک
clean handed
مبرا
clean handed
بیگناه
clean animal
جانورپاک یاحلال
clean handedness
برائت
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
clean hands
پاکی
clean hands
بی الایشی
clean-shaven
ریش تراشیده
squeaky clean
بسیار تمیز
squeaky clean
مثل دستهی گل
squeaky clean
بیکاستی
squeaky clean
بی عیب
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
clean fingered
رشوه نگرفته
clean house
پاکیزه کردن
clean receipt
رسید بی قید و شرط
dry clean
لباس را بابخار تمیز کردن
dry clean
خشک شویی کردن
clean record
نداشتن پیشینه بد
clean record
عدم سوسابقه حسن پیشینه
clean-cut
مشخص واضح
clean-cut
صریح
clean-cut
روشن
clean the bases
ضربه زدنی که بازیگران درپایگاهها را به پایگاه اصلی می رساند
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
clean cut
مشخص واضح
clean cut
صریح
dry-clean
بابنزین پاک کردن
dry-clean
لکه گیری کردن
clean cut
روشن
clean handedness
پاکی
clean limbed
پاکیزه
as clean as a new pin
<idiom>
مثل دسته گل
clean house
پاک کردن
clean house
تمیز کردن
clean house
زدودن
clean payment
پرداخت بی قید و شرط
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
blind copy receipt
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
He's a carbon copy of his father.
کپی پدرش است.
copy output mode
روکشخروجیکپی
blind carbon copy
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
rough or foul copy
چرک نویس
press copy book
دفتر کپیه
live copy paste
کپی الصاق مستقیم
copy of his letter is here with enclosed
رونوشت نامه وی ضمیمه است
copy letter book
دفتر کپیه
hard-copy output
نسخه
[خروجی]
چاپی
county fair
بازار روز
fair-weather
درخورهوای صاف
fair-weather
نیم راه
fair-weather
بی وفا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com