Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
faraday dark space
فضای تاریک فارادی
Other Matches
crookes dark space
فضای تاریک کاتد
crookes dark space
فضای تاریک هیتورف
cathode dark space
فضای تاریک کاتد
hittorf dark space
فضای تاریک کاتد
anode dark space
فضای تاریک اند
aston dark space
فضای تاریک استن
hittorf dark space
فضای تاریک هیتورف
faraday
فاراده
Faraday cage
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
faraday's cage
قفس فاراده
faraday's law
قانون فارادی
faraday's law
قانون فاراده
dark
<adj.>
تیره
one in the dark
میلهای که پشت میله دیگربماند و دیده نشود
in the dark
<idiom>
هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
It is getting dark.
هواتاریک می شود
to keep dark
پنهان ماندن
in the dark
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
at dark
هنگام شب
dark
تاریک
It is getting dark .
هوادارد تاریک می شود
It's too dark.
آن خیلی تاریک است.
at dark
درشب
dark
تیره کردن تاریک کردن
dark
<adj.>
رنگ تیره
dark blue
ابی سیر
dark blue
سرمه ای
dark horse
برنده غیرمترقبه
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
dark burn
خستگی
dark current
جریان تاریک
the dark ages
قرون وسطی
dark fiber
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark adaptation
تطبیق با تاریکی
dark adaptation
عادت کردن به تاریکی
dark adaptation
انطباق با تاریکی
Try to be home before dark.
سعی کن قبل از تاریک شدن بیایی منزل
dark horse
تودار
dark horse
مرموز
dark horses
برنده غیرمترقبه
dark horse
آب زیر کاه
dark secret
راز نهان
dark beige
رنگ کرم یا بژ تیره
dark brown
رنگ قهوه ای تیره
dark grey
رنگ خاکستری تیره
dark grey
رنگ موشی
the dark continent
افریقا
dark fibre
فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark horse
<idiom>
کاندیدی که به سختی مردم بشناسندش
We lost our way in the dark.
راهمان راتوی تاریکی گه کردیم
dark coloured
سیاه رنگ
A shot in the dark
تیری درتاریکی
dark glasses
عینک آفتابی
dark age
دورهایکههمراهبافقدانفرهنگو پیشرفتهمراهباشد
to grow dark
تاریک شدن
pitch dark
تاریک
pitch dark
قیرگون
pitch dark
سیاه
shot in the dark
<idiom>
تیری درتاریکی
whistle in the dark
<idiom>
سعی درفراموش کردن ترس
dark hued
سیه فام
Dark Ages
ادوارتاریک
dark room
اتلیه
dark room
تاریکخانه عکاسی
dark green
سبزسیر
dark lines
خطوط تاریک
dark hued
تیره رنگ
electrode dark current
جریان تاریک
dark trace tube
لامپ تصویر تاریک
In the dark corner of the room .
در گوشه تاریک اطاق
Some children are afraid of the dark.
بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
dark trace screen
صفحه تصویر تاریک
I am in the dark. Iam not in the picture.
من در جریان نیستم
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
I bumped into the table in the dark.
تو تاریکی خوردم به میز
inner space
داخل منظومه شمسی
first space
فضاینخستین
second space
فضایسوم
to space out
زیاد فاصله دادن گشادترکردن
space
فضا
space
میدان صحن
space
جا فاصله مدت
space
میدان
space
فاصله مدت
space
جا
space
فضای خالی
space
فاصله
space
وسعت
space
مساحت
space
جا فاصله
space
مهلت
space
فرصت
space
مدت معین
space
زمان کوتاه
space
دوره درفضا جا دادن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله گذاشتن
space
مکان
space
محوطه
to space out
پرت شدن حواس
to space out
پریشان خیال شدن
to space out
بیهوش شدن
to space out
غش کردن
space
جای خالی
space
کد حرف که یک فضای خالی چاپ کند
space
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
space
فضای خالی بین حروف یا خط ها
space
گسترش دادن متن
space ship
فضاکشتی
space radiation
تشعشع رادیویی
space platform
ایستگاه فضایی
space platform
پایگاه فضایی
space perception
ادراک فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
inner product space
فضای ضرب داخلی
[ریاضی]
space relations
روابط فضایی
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
space time
شاتل فضایی
space time
دستگاه چهار بعدی
space ship
سفینه فضایی
space ship
spacecraft
space time
جاگاه
space ship
ناویز
space time
بعدچهارم
space medicine
پزشکی فضایی
space craft
فضاپیما
space current
جریان پیرامون
space defense
پدافند فضایی
space defense
پدافند از فضا
space error
خطای فضایی
space factor
ضریب فضاگیری
space flight
پرواز فضایی
space frame
قاب سه بعدی
space framing
قالب بندی فضائی
space geametry
هندسه فضایی
space heater
بخاری مخصوص گرم کردن فضای ازاد
space isomerism
همپاری فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
space lattice
شبکه فضائی
space lattice
شبکه فضایی
space mark
علامت فاصله گذاری
space medicine
پزشکی فضانوردی
space condition
حالت فاصله
space time
اتوبوس فضایی
expansion space
فضایانبساط
green space
فضایسبز
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
storage space
فضایذخیره
Euclidean space
فضای اقلیدسی
[ریاضی]
space capsule
بخشیازفضاپیماکهمردم درفضارابهزمینبازمیگرداند
Space Invaders
نوعیبازیکامپیوتری
ends space
فاصله بین تارها
[تراکم تارها]
linear space
فضای برداری
[ریاضی]
topological space
فضای توپولوژیک
[ریاضی]
vector space
فضای خطی
[ریاضی]
We are short of space here .
اینجا جا کم داریم
linear space
فضای خطی
[ریاضی]
combustion space
فضایسوخت
clear space
فضایباز
space age
دوران کیهان
space vehicle
فضا پیما
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
the infinite space
فضای بیکران لاینتاهی
three-dimensional space
فضای سه بعدی
[ریاضی]
[فیزیک]
metric space
فضای متریک
[ریاضی]
to occupy much space
فضای زیادی را اشغال کردن زیاد جا بردن
triple space
دو سطر در میان
triple space
دو خط درمیان کردن
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
vacant space
جای خالی
vacant space
محل خالی
white space
فاصله سفید
work space
فضای دایر
space age
عصر فضا
metric space
فضای متری
[ریاضی]
hair space
باریکه
double space
یک خط درمیان نوشتن
double space
یک سطر در میان
deep space
فضای سه بعدی
deep space
فضای خارج از منضومه شمسی
dead space
زاویه بیروح فضای کور
dead space
ناحیه کور
dead space
فضای راکد
dead space
فضای مرده
danger space
فضای هوایی خطرناک
danger space
فضای خطرناک
drift space
فضای تبدیل تحمیل
eucleadian space
فضای اقلیدسی
hair space
فضای باریکی درچاپ
gross space
حجم کلی
gross space
جای کلی
gross space
فضای کلی
freeze space
انبارسردخانه
freeze space
محوطه سردخانه
free space
فضای خالی
free space
فضای ازاد
floor space
سطح بنا
floor space
فضای اشکوب
curvature of space
خمیدگی فضا
curvature of space
انحنای فضا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com