Total search result: 203 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
file structure |
ساخت پرونده |
file structure |
ساختار فایل |
file structure |
ساخت پرونده ساختمان فایل |
|
|
Other Matches |
|
structure |
استخوان بندی |
structure |
سازمان سازمان دادن |
structure |
ساختمان اسکلت فلزی |
structure |
ساختار |
structure |
اساس |
structure |
بنیان |
structure |
پی ریزی کردن ساختار |
structure |
تشکیلات دادن |
structure |
بنا |
structure |
سازه |
structure |
ساختار ساخت |
structure |
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی |
structure |
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود |
structure |
نقشه نصب کابلها در شرکت یا ساختمان بران شبکه ها کامپیوتری و تلفن |
structure |
با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است |
structure |
ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد |
structure |
روش منط قی یا مرتب برنامههای اسمبلی |
structure |
تعدادی تابع مرتبط به هم برای حل مشکلات |
structure |
سبک |
structure |
سازمان |
structure |
ترکیب سبک |
structure |
ترتیب دادن یا سازماندهی به روش مشخص |
structure |
چهارچوب دار [قالی] |
structure |
طریقه |
structure |
پیکره |
structure |
ساخت |
structure |
ساختمان |
nut structure |
ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند |
pawn structure |
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج |
perceptual structure |
ساخت ادراکی |
nuclear structure |
ساختار هستهای |
data structure |
ساخت داده ها |
data structure |
ساختار داده ها |
data structure |
ساختمان داده ها |
database structure |
ساختار پایگاه داده ها |
market structure |
ساخت بازار |
market structure |
بنیان بازار |
mental structure |
ساخت ذهنی |
molecular structure |
ساختار مولکولی |
deep structure |
ژرف ساخت |
nested structure |
ساختار لانهای |
decision structure |
ساختار تصمیم |
network structure |
ساختار شبکهای |
nonisomorphic structure |
ساختارهای ناهمریخت |
crystalline structure |
ساختاربلورین |
crystalline structure |
سازه بلوری ساختمان کریستالی |
crystalline structure |
ساختار بلوری |
relational structure |
ساختار رابطهای |
program structure |
ساخت برنامه |
primary structure |
ساختمان اولیه |
primary structure |
ساختمان اصلی |
pyramidal structure |
ساختار هرمی |
concrete structure |
ساختمان با استخوانبندی بتنی |
concrete structure |
سازه بتنی |
power structure |
ساخت قدرت |
control structure |
ساخت کنترل |
control structure |
ساختار کنترلی |
control structure |
ساختارکنترل |
population structure |
ترکیب جمعیت |
population structure |
ساخت جمعیت |
plex structure |
ساختار شبکه یا دادهای که هر گره آن به سایرین وصل است |
phrase structure |
با ساخت عبارتی |
personality structure |
ساخت شخصیت |
crystal structure |
ساختار بلور |
columnar structure |
ساختمان ستونی |
diamond structure |
ساختار الماس |
diamond structure |
ساختارالماسی |
grain structure |
ساختار بلوری |
group structure |
ساخت گروهی |
helical structure |
ساختار مارپیچی |
infra structure |
زیر بنا |
hierachical structure |
ساختار سلسله مراتبی |
inverted structure |
ساختار معکوس |
hoisting structure |
چوب بست بالابر |
hyperfine structure |
ساختار فوق فریف |
family structure |
ساخت خانواده |
factor structure |
ساختار عاملی |
infra structure |
زیربنا |
infra structure |
زیر ساخت |
ingots structure |
ساختار شمش |
ingots structure |
ساختاربلوری اولیه شمش |
institutional structure |
ساختار نهادی |
intermediate structure |
ساختمان داخلی |
internal structure |
ساختار داخلی |
force structure |
سازمان یکانها |
force structure |
استخوان بندی یکان |
loop structure |
ساختار حلقهای |
list structure |
ساختار لیست |
linear structure |
ساختار خطی |
latent structure |
ساخت نهفته |
laminated structure |
ساختمان متورق |
laminated structure |
ساختمان لایهای |
kekule structure |
ساختار ککوله |
dynamic structure |
ساخت پویا |
economic structure |
ساختار اقتصادی |
economic structure |
بنیان اقتصادی |
electronic structure |
ساختار الکترونی |
fine structure |
ساختار فریف |
fine structure |
استخوانبندی فریف |
lewis structure |
ساختار لوویس |
internal structure |
ساختمان داخلی سازه داخلی |
unit structure |
سازمان یکان |
surface structure |
روساخت |
super structure |
روسازی |
structure of an animal |
جانور |
structure of an animal |
ساختمان |
structure of a poem |
سبک یاساختمان شعر |
atomic structure |
ساختار اتمی |
structure factor |
عامل ساختار |
structure chart |
نمودار ساختار |
band structure |
ساختار نواری |
banded structure |
ساختمان نواری |
banded structure |
ساختارنواری |
algebraic structure |
ساختار جبری [ریاضی] |
tubular structure |
ساختمانمیلهای |
support structure |
ساختارپشتیانیکننده |
metal structure |
بنیانفلزی |
tree structure |
ساختاردرختی |
tree structure |
ساختار درخت |
tree structure |
ساخت درختی |
unit structure |
استخوانبندی یکان |
fabric structure |
ساختارپارچه |
structure of a mushroom |
ساختمانقارچ |
affect structure |
ساخت عاطفه |
age structure |
ساختار سنی |
aircraft structure |
ساختمان هواپیما |
structure of a plant |
ساختمانگیاه |
structure of the biosphere |
چرخهزیستکره |
static structure |
ساخت ایستا |
soil structure |
ساختمان خاک |
cartesian structure |
ساختار دادهای که اندازه ثابتی دارد و عناصر به صورت خط ی مرتبند |
cellular structure |
ساختار شبکهای |
cellular structure |
ساختارسلولی سازه سلولی |
selection structure |
ساختار گزینشی |
capital structure |
بنیان سرمایه |
class structure |
ساخت طبقاتی |
ring structure |
ساختار حلقهای |
capital structure |
ساخت سرمایه |
structure [first order] |
ساختار [ریاضی] |
shell structure |
ساختار لایهای |
block structure |
ساخت کندهای |
vase structure |
بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.] |
block structure |
ساختار بلوکی |
shell structure |
ساختارپوستهای |
block structure |
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای |
internal structure |
سازه داخلی |
sequence structure |
ساختار ترتیبی |
simple structure |
ساخت ساده |
valence bond structure |
ساختار پیوند والانسی |
graphic data structure |
ساختار داده گرافیکی |
hydrogen depleted structure |
ساختار هیدروژن زدوده |
field [algebraic structure] |
میدان [ریاضی] |
ring [algebraic structure] |
حلقه گروهی [ریاضی] |
work breakdown structure |
ساختار تفکیک کار |
sequential data structure |
ساختار ترتیبی داده |
branched chain structure |
ساختار زنجیری شاخه دار |
sequence control structure |
ساختار کنترل ترتیبی |
branch control structure |
ساختار کنترل انشعاب |
contiguous data structure |
ساختار دادههای همجوار |
secondary structure of portein |
ساختار دوم پروتئین |
check and drop structure |
ابشار تنظیم سطح اب |
straight chain structure |
ساختار راست زنجیر |
army management structure |
سازمان مدیریت نیروی زمینی |
main structure menbers |
اعضای اصلی ساختمان |
symmetrical pawn structure |
ساختمان پیادهای متقارن |
loop control structure |
ساختار کنترل حلقه |
tertiary structure of protein |
ساختار سوم پروتئین |
close packed structure |
ساختار تنگچین |
common excavation of structure |
حفاری عمومی ساختمان |
cubic closed packed structure |
ساختار مکعبی تنگچین |
hexonal zinc sulfide structure |
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست |
to keep on file |
درپرونده نگاه داشتن |
file name |
نام فایل |
to keep on file |
ضبط کردن |
to file off or away |
باسوهان بردن |
to file off or away |
زدودن |
to file off |
رژه رفتن |
keep on file |
بایگانی کردن |
I/O file |
داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی] |
file name |
نام پرونده |
com file |
در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست |
file |
ستون |
file |
پرونده ستون |
associated file |
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است |
file |
ردیف صف به صف کردن |
file |
به خط کردن |
associated file |
وقتی فایل را انتخاب می کنید |
associated file |
سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند |
com file |
COفایل |
file |
سوهان |
file |
فایل |
file |
به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است |
file |
بخشی از داده روی کامپیوتر |
file |
ستون کردن بایگانی کردن |
file |
اصلاح کردن |
file |
اهن سای |
file |
سوهان زدن |
file |
ساییدن پرداخت کردن |
file |
پرونده |
file |
صورت |