English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
English Persian
final approach مسیر نهایی فرود
final approach مسیرنهایی فرود هواپیما
Other Matches
approach approach conflict تعارض گرایشی- گرایشی
final اخرین
final پایانی
final نهایی
final غایی قطعی
final قاطع
final غایی
final نهائی
final فینال
final مسابقه نهایی
final تهایی
final قطعی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final value ارزش نهایی
final instrument معادل act final
final temperature درجه حرارت نهایی
final state حالت پایانی
final set حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود
final result نتیجه نهایی
final invoice صورت حساب نهایی
final judgement حکم نهایی
final process دستور اجرای حکم
final price اخرین قیمت
final report گزارش نهایی
final price قیمت نهائی
final position وضعیت نهایی
final payment پرداخت نهایی
final payment پراخت نهائی
final measurement اندازه گیری نهایی
final heading سمت پرواز یا حرکت نهایی
final heading مسیر پرواز نهایی
final destination مقصد نهایی
final demand تقاضای نهائی
final drive گرداننده نهایی
final cut برش نهایی
final cinditions شرایط فینال
final drive چرخ گرداننده نهایی شنی
final assembly نصب نهایی
final assembly مونتاژ نهایی
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
final act قطعنامه
final act سند نهایی
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
final drive محرکه محور عقب
final goods کالای نهائی
final award رای قطعی
final cinditions شرایط پایانی
final goods کالا برای مصرف نهائی
final diameter قطر نهایی
final term جمله نهایی
final test ازمایش نهائی
Cup Final بازیفینال
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
Is that your final word ? همین ؟( درمقام اتمام حجت یا تهدید )
final whistle سوت پایان [ورزش]
final decision رای قطعی و نهایی
quarter final یک چهارم نهایی
final protocol مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
final shaving پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
semi-final مسابقات نیم پایانی
semi-final نیم پایانی
final velocity سرعت نهایی
semi-final نیمه نهایی
to have the final [last] word <idiom> حرف خود را به کرسی نشاندن
quarter-final یک چهارم نهایی
final boiling point نقطه جوش پایانی
final awards judgements احکام قطعی
final coordination line اخرین خط هماهنگیها
full and final settlement تسویه تمام و کمال
and that is flat(final)!No arguments! چون وچراهم ندارد !
The judge will have the final say on the matter. قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
final protective fires اخرین اتشهای حفافتی
final protective line خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
final setting time مدت زمانی که بتن بدان درجه از سختی برسد که بتواندفشار معین را تحمل کند
to approach something نزدیک شدن به چیزی
to approach one another به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
to approach somebody [something] به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach somebody [something] نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach something نزدیک آمدن به چیزی
to approach به طرف کسی رفتن
to approach به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach somebody [something] نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
approach نزدیک شدن
approach معبر
approach ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach دورخیز
approach دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach رسیدن
approach حرکت به سمت جلو
approach پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach مسیر فرود
approach نزدیک امدن معبر
approach مشی
approach برخورد
approach شیوه
approach برداشت روش
approach دیدگاه
approach رویکرد
final bomb release line اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
approach end ابتدای باند فرود
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
velocity of approach سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
underpass approach نشیب پیوند
underpass approach سرازیری پیوند
systems approach رویکرد نظام نگر
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach دستگاه تقرب رادیویی
missed approach فرود اضطراری
quantitative approach دیدگاه کمی
quantitative approach روش کمی
power approach تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
hump approach برآمدگیکناری
angle of approach زاویه فرود هواپیما
to approach [a topic] ذکر کردن [موضوعی]
angle of approach زاویه تقرب هواپیما
angle of approach زاویه تند
angle of approach زاویه حاده
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
approach chart نقشه مسیر فرود
approach chart نقشه تقرب هواپیما
approach clearance اجازه فرود
approach clearance اجازه تقرب
line of approach مسیر تقرب یا فرود
missed approach فرود ناقص
expenditure approach روش هزینه
approach time زمان نزدیک شدن به باند
approach time زمان تقرب هواپیما
approach sequence ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach route مسیرفرود به باند
approach route مسیر تقرب به باند
approach ramp شیب ورودی
approach ramp فرازای ورود
approach ramp فرازورودی
approach transition تبدیل ورودی
approach wall دیواره ورودی
covered approach راه نفوذی پوشیده
covered approach پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach مسیر پوشیده
counter approach استحکامات متقابله
commodity approach بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
clinical approach روش بالینی
avenues of approach راههای نفوذی مسیرهای تقرب
avenues of approach معابر وصولی
expenditure approach روش مخارج
approach ramp سربالائی ورودی
approach parapets جان پناه دیوار
initial approach مسیر تقرب اصلی
intermediate approach مسیر تقرب فرعی
initial approach تقرب اولیه هواپیما
intrinsic approach رهیافت درونی
information approach روش کسب اطلاعات
landing approach مسیر تقرب
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
line of approach راه وصول
approach lane مسیر تقرب
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
line of approach راه تقرب به دشمن
approach gradient شیب گرایش
approach line خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach line خط تقرب به باند
approach march راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
intrinsic approach رهیافت سرشتی
target approach point اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
approach avoidance conflict تعارض گرایشی- اجتنابی
income and expenditure approach مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach دستگاه فرود خودکار هواپیما
ground controled approach دستگاه تقرب خودکار
closest point of approach نزدیکترین نقطه گذر
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
It is bound (most likely)to happen . The die is cast . It is final and irrevocable. بروبرگردندارد ( قطعی وحتمی است )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com